کتاب «تکوین و پویش شهر» میکوشد طی مباحثی به این پرسش پاسخ دهد که آیا سرنوشت همه تمدنها، شهریشدن است؟
در بخشی از مقدمه کتاب میخوانیم: «پرسش کتاب این است: یا سرنوشت همه تمدنها، شهریشدن است و در این صورت میتوانیم کره زمین را یک ستاره شهری فرض کنیم یا اینکه گسترش جهان مسکونی در مجموعه فضاهای ساخته شده که در بالا گفته شد را تشکیل میدهد، دیگر به شهری کلیت ارگانیک و انعکاس جهان بود که از آغازش میشناختیم هیچ ربطی ندارد. در این صورت میبایست تناقض را سنجید: در آنی که جهان شهر میشود، شهر جنبه جهانی را از دست میدهد. ایده شهر برای همه جهان گسترش یافته و به آن الگوی سازمان و شکل داده است؛ یا این ایده علی رغم گسترش فضای ساخته شده در آن حل شده است؟
پس با این دو فرضیه باید روبرو شد: این تحلیل رفتن نشانه آغاز یک تحول پر هرج و مرج است و با ناپدید شدن هرگونه طرح معماری و همه مقررات سازماندهی و فضای شهری در این صورت این نشان شکستی است درمان ناپذیر. یا ما به مفهوم تازه پا میگذاریم که باید روشن بشود. میبینیم که احتمال زیان و ضرر این پرسشهابیشمار است نه تنها برای فهم تحولات جاری بلکه برای اندیشیدن درباره سیاست شهری و برنامه ریزی فضای ساخته شده. برای یافتن پاسخی برای پرسشهای پیچیده در این کتاب کوتاه روشهای زیر پیشنهاد میشود:
نخست خواهخیم کوشید الگوی شهری که مانند جهان است در کتاب بررسی شود یعنی به گونه ای که شکل گرفته است از ریشههای گوناگونش در فرهنگهای بیشمار به عنوان یک بنای تاریخی: همچون یک مجموعه عظیم بنا شده یا بیشتر مثل یک کلیت معماری مانند تصویر عالم، لیکن بر این فرض که غالباً فراموش میشود که این مجموعه ابتدایی بیش از یک بنای یادگاری بلکه دستگاهی است که تولید اداره سازمان و دگرگونی را بر عهده دارد و مانند شبکهای است دارای جادهها، وسیله رفت و آمد مردم، حمل و نقل جنس یا جریان انرژی، جاهای مبادله پیام و کالا. این دو جنبه آخر دستگاه و شبکه از آغاز وجود داشته است اما امروزه بیش از پیش آشکار است.
سپس نتیجه این بررسی با مفاهیم گسترده حوزه عمومیمقابله خواهد شد. منظور این است که در مکان شهری برخی از بناها به دلیل با نمایان بودن استفاده رسمیشان از خانههای شخصی و جای کارکرد انفرادی کاملاً متمایز است. این رو درروی مفهوم دیگری که در سنت غرب مهم است قرار میگیرد. طبق آن مفهوم فرمول حوزه عمومینشاندهنده عرصه اطلاعات باز و مباحث آزادی است که ابزار نهادی آن انجمن نمایندگان انتخاب شده است که در برابر همه درمورد مقررات شهر ترکیب دادگستری و انتخاب جنگ و صلح تصمیم میگیرد.
این در واقع الگوی یونانی بوده یا ـ دست کم دلخواهش ـ و هنوز دموکراسی غرب با عرصه شهری شاهد آن بوده و هست با این حال باید از خود پرسید که مفهوم این حوزه عمومی این چنین که هست در تمدنهای دیگر نیز به کار میرود و با نمای باشکوه گذشته خاورمیانه هندوستان چین و یا دولتهایی که پس از آنها آمده پیوند دارد؟ هیچ نمیدانیم و به این دلیل مهم است که در مورد شهر تجربه اجتماعی دیگری را نشان دهیم که بی تشریفات و روزمره تر است. پس بدون شک عالمگیر: یعنی عرضه مشترکی را پیشنهاد میکنم که به عنوان نظام روابط اتفاقی یا سازمان یافته محله شهروندان نخست در سطح همسایگان میبایست در نظر گرفته شود. این عرصه تحت تاثیر رفتار گوناگون، آداب معاشرت یا طرز زندگی، روابط بین زن و مرد، نسلها و مشاغل گوناگون، زبانهای متداول، باورهای دینی در پیوند با طرز تغذیه، انتخاب پوشاک و ویژگیهای دیگر است.
پس منظور یک نظم بومیاست که در آن عملکردهامیان شهرها محلههاو حتی فرهنگها تفاوت قابل توجه است. به هر حال به نظر میآید که برای فهمیدن تحولات در جریان خود را به تضاد عمومیو خصوصی محدود نکنیم. حوزههای مشترک ـ که کوچه میتواند نماد آن باشد ـ تنها بین آن دو تضاد نیست بلکه از ما بین آنها میگذرد و به آنها اشاره میکند. این حوزه حتی با آنچه که ما اجتماعی و جامعه مدنی میدانیم متفاوت است. ارتباط بسیار دور شبانه آدمهای سیاسی را ـ در برخی از سنتهابیش از دیگران ـ میشود اینطور دید که همه حوزههای عمومیرا رد میکند یا به آنها با احتیاط بی اعتنا است. اما با این تفاسیر به نظر میآید کمبودی در کار است که این طور نیست. نه از خصوصی گسترده و نه از عمومیکاسته شده است. این حوزه بدون شک از ویژگی مکان شهری است که در آن تنوع بشر بیشتر از جاهای دیگر شناخته و ارزیابی میشود. بنابراین درباره خود حوزه عمومیمیبایست تجدید نظر کرد...»
کتاب «تکوین و پویش شهر »نوشته مارسل هناف و بابک رحیمیترجمه شهرزاد زاهدی با شمارگان هزار نسخه در ۱۶۶ صفحه به بهای ۲۹ هزار تومان از سوی انتشارات جامعه شناسان منتشر شده است.
نظر شما