دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۲:۵۰
گفتن از عشق برای نوجوان‌ها از آسیب‌های روانی و اجتماعی می‌کاهد

حسین تولایی گفت: نگاهی به اتفاقات، حوادث و فجایع ناگوار و گاه جبران‌ناپذیر همچنین آسیب‌های اجتماعی که از روی نا‌آگاهی و نادیده گرفتن احساسات طبیعی نوجوانان بوده نشان می‌دهد که باید درباره عشق با نوجوانان گفت‌وگو کنیم‌.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)-ساجده سلیمی: قرار است «پرنده آبی» واحد کودک و نوجوان انتشارات علمی و فرهنگی به انتشار مجموعه شعرهای عاشقانه برای نوجوان‌ها بپردازد. دبیری این مجموعه را حسین تولایی برعهده دارد. کسی که مجموعه شعر او در جایزه برگزیده جشنواره شعر فجر امسال بود، به بهانه انتشار این مجموعه به گفت‌وگو با او نشسته‌ایم که نتیجه را در ادامه می‌خوانید:
 
درباره مجموعه شعرهای عاشقانه و این‌که چه شد که انتشار این مجموعه به شما سپرده شد بگویید؟
تیر ماه ۱۳۹۹در جلسه‌ای که با خانم نادره رضایی، مدیرعامل انتشارات علمی و فرهنگی و مسئول واحد کودک و نوجوان این انتشارات داشتم با توجه به شناختی که از مخاطب نوجوان و نیازها و خواسته‌ها و سلیقه‌اش داشتم،  طرحی را پیشنهاد دادم که در گفت‌وگوهای اولیه مورد تایید و موافقت مدیرعامل انتشارات قرار گرفت و دبیری این پروژه به من سپرده و قرار شد به بررسی آثار چاپ‌نشده شاعران نوجوان بپردازم.

نتیجه این بررسی به کجا رسید و شعر چه شاعرانی را ارزیابی کردید؟
من شعر شاعران پیشکسوت و جوان را مرور کردم؛ درکل بررسی شعرهای منتشر نشده، دو ماه تمام طول کشید. در این فاصله تقریبا با تمام شاعرانی که به طور تخصصی و جدی در حوزه شعر نوجوان فعالیت می‌کنند گفت‌وگو شد تا شعرهای عاشقانه خود را در اختیار ما بگذارند. تعداد قابل توجهی شعر عاشقانه گردآوری شد و در اختیار انتشارات قرار گرفت.

قرار است چند مجموعه و با چه تعداد شعر منتشر شود؟
 تاکنون پنج مجموعه شعر برای فاز نخست این پروژه گردآوری شده؛ مهدی مردانی، مریم زندی، کبری بابایی، مریم اسلامی از جمله شاعرانی هستند که مجموعه اشعارشان منتشر می‌شود؛ به جز این یک دفتر شعر هم از این‌جانب در شورای انتشارات علمی و فرهنگی به تصویب رسیده است.

در کل قرار است چند دفتر شعر عاشقانه منتشر شود؟
پیش‌بینی ما 10 تا 12 مجموعه است که در هر کدام هم 30 تا 40 شعر گنجانده شده چراکه نوجوان امروز به طراحی و شکل و شمایل کتاب از نظر تعداد صفحات، قطع و داشتن عطف به جای منگنه اهمیت می‌دهد و اگر اینها در کتاب لحاظ نشده باشد احساس می‌کند او را جدی نگرفته‌ و به او احترام نگذاشته‌ایم.
 
نخستین کسی که برای نوجوان‌ها از عشق گفت، مصطفی رحماندوست بود اما از آن زمان تاکنون هیچ مجموعه چند جلدی درباره عشق منتشر نشده و این‌که یک ناشر به انتشار مجموعه شعرهای عاشقانه و نه تک جلد پرداخته، اتفاق خوشایندی است...
بله؛ نگاهی گذرا به تاریخچه شعر نوجوان در ایران نشان می‌دهد که اگرچه قطعه شعر عاشقانه در کتاب‌ها و مجموعه‌شعرهای اکثر شاعران این حوزه به طور پراکنده وجود داشته اما کمتر مجموعه شعری منتشر شده که به طور مستقل و ویژه از عشق بگوید. البته در این میان استثناهایی هم وجود دارند که از آن میان می‌توان به کتاب درخشان «کاش حرفی بزنی» سروده استاد مصطفی رحماندوست به عنوان اولین دفتر شعر عاشقانه یاد کنیم که توسط انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و در سال ۱۳۸۵ چاپ شد و مورد استقبال نوجوانان قرار گرفت.
 
سال ۱۳۸۸ هم یک مجموعه شعر نوجوان دیگر با مضمون عشق به نام «یک نفر رد شد از کنار دلم»  سروده استاد اسدالله شعبانی و در انتشارات توکا منتشر شد؛ دفتر «دل تو برد شرط را» سروده خانم فاطمه سالاروند هم توسط نشر پیدایش و در سال ۱۳۹۷ چاپ شد؛ «من و نقطه‌چین‌های بعد از تو» سروده فریاد شیری هم از دیگر دفترهای شعر عاشقانه برای نوجوان‌هاست.
 
گرچه  این کتاب‌ها آثار قابل توجهی در حوزه شعر عاشقانه نوجوان هستند، اما انگشت‌شمارند و حالا یک ناشر دولتی به انتشار مجموعه شعرهای عاشقانه پرداخته؛ بی‌گمان باید این اتفاق را به فال نیک گرفت.
 
نزدیک به 15 سال از انتشار نخستین مجموعه شعر عاشقانه برای نوجوان‌ها گذشته؛ علت یا علت‌هایی که موجب این تاخیر شده از نگاه شما کدام‌اند؟
بدون‌شک دلیل این وضعیت به شاعران برنمی‌گردد بلکه به عدم حمایت شایسته ناشران از چاپ شعر نوجوان در طول این سال‌ها و به طور خاص احتیاط در پرداختن به مضمون عشق برای این گروه سنی برمی‌گردد. باورتان نمی‌شود امسال وقتی با دوستان شاعر تماس گرفتم و این پروژه را به آنها معرفی کردم متوجه شدم بسیاری از آنها عاشقانه‌هایی برای نوجوان‌ها دارند اما فرصت و امکان انتشار آن را ندارند. چون هم شعر نوجوان در کشور ما، هنوز نوجوان است هم گفتن از عشق برای این گروه سنی، همیشه جزو خط قرمزها بوده است؛  البته استادان و بزرگانی چون محمود کیانوش، مصطفی رحماندوست، بیوک ملکی و قیصر امین‌پور، مسیر را مشخص و هموار کرده‌اند و ادامه حرکت در این راه به خلاقیت‌های فردی و هنری و ادبی‌ هر شاعر جدید بستگی دارد.
 
و البته این میزان حساسیت به شعر نوجوان برمی‌گردد چون در تمام این سال‌ها داستان‌ها و رمان‌های عاشقانه برای این گروه سنی منتشر شده...
  این مساله به نوع نگاه ما بزرگ‌ترها به شعر کودک و نوجوان برمی‌گردد؛ سال‌های سال است که به شعر به عنوان ابزاری برای نصیحت، آموزش و حتی موفقیت در مسابقه نفسگیر تست‌زنی در کنکور و همچنین ابزاری تزیینی برای جشن‌ها و عزاداری‌ها نگاه کرده‌ایم و متاسفانه این نگاه اشتباه و ابزاری همچنان وجود دارد. در رویارویی کودکان و نوجوانان با شعر هم، کمتر به این موضوع پرداخته‌ایم که شعر، هنر است. نگاهی اجمالی به کتاب‌های درسی زبان و ادبیات فارسی نشان می‌دهد که ما بیشتر به ادبیات تعلیمی (که البته در نوع خود  قابل احترام و ضروری است) پرداخته‌ایم تا ادبیات غنایی. اگرچه در سال‌های اخیر، جایگاه دو کفه این ترازو کمی تغییر کرده اما همچنان به ادبیات غنایی و به طور مشخص شعر عاشقانه در کتاب‌های درسی کمتر پرداخته شده است.
 
گذشته از کتاب‌های درسی در کتاب‌های غیردرسی هم، چنان که باید و شاید به عشق پرداخته نشده...
اگر به مشکلات عجیب و غریبی مثل امکان چاپ و شمارگان پایین، به‌ویژه کتاب‌های شعر نوجوان و توزیع نامناسب کتاب نگاه کنیم، صورت مساله تغییر می‌کند. راستش را بخواهید تا وقتی شمارگان کتاب شعر نوجوان ۱۰۰۰ و حتی ۵۰۰ نسخه، در برابر جمعیت چندمیلیونی نوجوانان ایران است دیگر صحبت درباره محتوای کتاب خیلی اهمیت ندارد.
 
اما گفتن از عشق برای نوجوان‌ها ضروری است و نمی‌توان مکنر وجود آن شد.
بله؛ جدای از مشکلات چاپ و نشر کتاب، موضوع عشق در ادبیات نوجوان، هم ضرورت دارد و هم پاسخ به یک نیاز است. امروز، همه چیز تغییر کرده؛ اصلا وضعیت اجتماعی ما به گونه‌ای است که قبح خیلی از مسائل که به‌طور ذاتی، قبیح و غیراخلاقی بودند، از بین رفته حالا چرا عشقی که نه قبیح است و نه غیراخلاقی باید ممنوعه باقی بماند؟!
 
پس شما معتقدید با توجه به تعییر شرایط امروز، گفتن از عشق برای نوجوان‌ها ضروری است؟
ببینید وقتی احساسات و عواطف طبیعی و خدادادی دوران نوجوانی را سرکوب می‌کنیم و آن را به رسمیت نمی‌شناسیم و درباره‌اش با نوجوان‌ها حرف نمی‌زنیم، باید منتظر گرفتارشدن خود نوجوانان، خانواده‌هاشان و کل جامعه با معضلات پیچیده اجتماعی و خانوادگی باشیم. در حالی که باید بپذیریم نوجوان امروز یا عشق را با مشخصات ویژه همین دوران تجربه کرده یا در آستانه تجربه‌کردن آن است؛ از سوی دیگر احساس می‌کند به‌شدت تنهاست چون هیچ‌کس در خانه و مدرسه و جامعه درباره‌ عشق با او حرف نمی‌زند. چه اشکالی دارد کتاب‌های درسی و غیردرسی با او از عشق بگویند؟
 
به عبارتی بر این باورید که گفتن از عشق برای نوجوان‌ها هم جنبه روان‌شناسانه دارد و آنها را از احساس تنهایی رها می‌کند هم موجب کاهش بزهکاری در آنها می‌شود؟
ما خیلی وقت‌ها کتاب‌ها را کنترل می‌کنیم تا مبادا کسی عاشق کسی شده باشد اما نگاهی به اتفاقات، حوادث و فجایع ناگوار و گاه جبران‌ناپذیر همچنین آسیب‌های اجتماعی که از روی نا‌آگاهی و نادیده گرفتن احساسات طبیعی نوجوانان بوده نشان می‌دهد که باید درباره عشق با نوجوانان گفت‌وگو کنیم‌. نه فقط گفت‌وگوهای روانشناسانه فردی بلکه گفت‌وگوهایی در حوزه روانشناسی اجتماعی. در این راستا تولید ادبیات عاشقانه چه در حوزه شعر و چه داستان برای مخاطب نوجوان، می‌تواند به طبیعی‌شدن وضعیت و عادی انگاری عشق برای این گروه سنی کمک بسیاری کند.
 
 
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها