سفر به بیرون از میهن برای ادامه تحصیل، آشنایی با زبانها و فرهنگها و جامعهها وجمعیتهای دیگر، آتش و عطش کنجکاویها و کششها و کنشها و چششهای شناختی و ذوقی و هنری را هم درتنور جانم گرم تر و شعله خیزتر کرد، هم دسترسی به کتابها و نشریات و دانشنامههای علمیو فلسفی و ادبی و ذوقی و زیباشناختی بویژه در حوزه باستان شناسی و رشتهها و دانشهای مرتبط آسانتر و روانتر.
سالی که طی کردیم برای ملت ما و میهن ما و برای جمعیتهای پرشمارسیاره ما سالی خوش نبود. غم انگیز و مصیبت بار بود. متأسفانه سنگینیاندوه و محنت و ملالش همچنان برشانه روان و رفتار جمعیتهای سیاره ما احساس میشود. تصور نمیکنم با هیچ دهان و زبان و قلمی، رنج واندوه و مصیبت انسانهایی که عزیزان شان را زیرسقف بیمارستانها و روی تخت اتاق مراقبتهای ویژه و یا در انزوای قرنطینه به علت بیماری کوید 19 ازدست دادهاند؛ بتوان التیام بخشید و برزخمهای عمیق روحیشان مرهم نهاد.
بلاها و مصیبتها همیشه بودهاند و همیشه هستند و هربار که برتن و جان زندگی ما، برسلامت روان و رفتار ما هجوم آوردهاند و تاختهاند و آرامش و امنیت و آسایش ما را به مخاطره افکندهاند؛ اراده و عزم و همت و وجدان جمعی ما را در دفع و رفعشان و چارهاندیشی و تدبیر و مهارشان به آوردگاه آزمون فرا خواندهاند و در جان ذهن و فکر و دانش و مهارت ما و دربازوی حکمت و خرد ما قوت دمیدهاند و قدرت ریختهاند.
به سخن دیگر هیچ بلا و مصیبتی، مطلق بلا و شر و مصیبت بار، نیست ؛ اگرچنین بود نَفَس و نبض زندگی ازحرکت باز میایستاد و متوقف میشد و دفع و رفع بلا و مصیبت ناممکن. ویروس همه گیر کرونا تجربه نحوه دیگری از زندگی را زیر سقف خانهها و درفضای مجازی بروی جمعیتهای جامعه و جهان بشری ما گشود که کمتر دربارهاش اندیشیده بودیم. این ویروس وبلای همه گیر و مصیبت بار، هرچند دسترسی به کتابخانههای عمومی را براهل کتاب و مطالعه دشوارکرد، لیکن تنور کتابخوانی و مؤانست و مصاحبت با کتاب را زیرسقف خانهها بیش از پیش گرم کرد.
اتفاقاً بازخوانی، بازبینی، تفکر و تأمل مداوم در کتابهای مورد علاقه و خوانده شده را در برنامه کاری هرروزه این قلم درسالی که گذشت به دنبال داشت. اینک نیزسفره کتابهای متعدد با عناوین متفاوت روی میزکارو روی کرسی اتاق زمستانی ماههاست که گشوده و گسترده است.
در خواندنشان شتاب نیست لیکن دقت، مراقبت، تفکر و تعقل و تأمل هست. پیوستگی و تداوم در مطالعه و برگرفتن یادداشت هرگاه سخن نو و گوهرین درآثار مکتوب پیشارو و دردست خواندن مشاهده و ملاحظه شده است، شیوه و پیشه و نحوه کتابخوانی این قلم است. انتخاب و انتزاع این یا آن کتاب از میان دهها کتابی که به موازات خوانده شده و میشوند هرچندآسان نیست لیکن ناممکن هم نیست.
کتاب «اعترافات قدیس اگوستین» که به قلم توانای سایه میثمی به فارسی ترجمه شده است، و دفتر پژوهش و نشر سهروردی به چاپ رسانده و منتشرش کرده است و تجدید چاپ پی به پیاش همچنان ادامه دارد و در زمره آثارکلاسیک محسوب میشود، اثری آموزنده، مفید و خواندنی است.
در هر سیزده فصل این کتاب، انسان به پیچیدگی و توبرتو و هزارلایه گی و فراخنا و امکانات عظیم و اسرارآمیز هستی تحول پذیر انسان به نحو زنده و مصداقی پی میبرد و بیدار وحساس میشود. امکانات عظیم دگرگون پذیری که چونان گدازههای آتشفشانی در لایهها و زیرلایههای هسته هستی انسان متراکم و نهفته و نامریی و نهان هستند و هرآن میتوانند فوران کنند و قیامتی از تحول و دگرگونی را در جان انسان بپا کنند. کتاب اعترافات سنت اگوستین چنین کتابی است.
کتاب «زمان ادواری در مزدیسنا و عرفان اسماعیلیه» هانری کربن که به قلم توانای دوست فاضل و نازنین ما دکتر انشاالله رحمتی تألیف و ترجمه شده است و نشرسوفیا به چاپش رسانده و منتشرش کرده، ذهن و فکر و عقل و فهم انسان را به افقهای دیگری از آگاهی و سپهرهای دیگری از زیست جهان وجودی انسان و اقلیم و عالم معنوی ایرانی – شیعی میراند و میکشاند. این کتاب غنی و پرمایه و لبریز از اشراقات ژرف روحانی و اصیل و گوهرین معنوی و باطنی است. اثری فوق العاده خواندنی، آموزنده و مفید.
کتاب «معمای زمان و حدوث جهان» استاد بنام فکر و فلسفه میهن ما غلامحسین ابراهیمیدینانی را که مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به چاپ رسانده و منتشر کرده، حاصل خرمنی از مساعی ومجاهدتهای فکری و تأملات فلسفی معلمی است که دست و دامناندیشهاش پراز هزارههایی از سنت و میراث نبوی و حکمی و اشراقی ایرانی و اسلامی است. اثری فوق العاده خواندنی، آموزنده و مفید با طرح مسئلهها ومباحث ریشهای و کلیدی در باب معمای زمان و حدوث جهان.
کتاب «The Archaeology Of Time (باستان شناسی زمان)» اثرکوین لوکاس که رساله دکترای ایشان بوده و انتشارات مهم روتلچ در سال 2005 بچاپ رسانده و منتشر کرده است در باب فلسفه زمان در دانش باستان شناسیست، کتابی بسیار مهم و مفید و آموزنده. این کتاب هرچند حجیم نیست لیکن بسیار پرمحتواست. مسئلهها و مباحث کلیدی و ریشهای و بنیادین مطرح شده در کتاب در باب زمان و مناسبت آن با دانش باستان شناسی افقهای تازهای را بروی مخاطب میگشاید.
کتاب «ملکی دیگر و ملکوتی دیگر» اکهارت تلی که به قلم توانای سیامک عاقلی به فارسی ترجمه شده و نشر نامک به چاپ رسانده و منتشر کرده و همچنان پی به پی تجدید چاپ میشود، هرچند از هرنظر متفاوت از کتابهایی است که در پیش ذکرشان رفت و در زمره کتابهای به اصطلاح دانشگاهی یا آکادمیک محسوب نمیشود لیکن در نوع خود اثر بسیار خواندنی و جذاب و مفید است.
این کتاب افقهای نویی از آگاهی و یا به مفهوم دقیق تر درباره آگاهیﹺ آگاهی بروی مخاطب میگشاید. خواندن کتابهای مشابه از این دست، فضاهای تازهای را بروی ما میگشاید. دیوارها و حصارهای بلند و ستبر و سترگ و نگاه سرد و خشک به اصطلاح آکادمیک یا علمی را درهم میشکند و درمینوردد و افقها و فضاهای دیگری از احساس و آگاهی را درباره مرگ، درمعنای زندگی، درباب اخلاق، ایمان، ملک، ملکوت، زمان،ماده، مکان، تفکر، تعقل، تأمل، شعف، شادی، فضیلت، رذیلت، رویا، واقعیت و قس علیهذا بروی ما میگشاید.
جامعه و جهان روزگارما بیش از روزگاران گذشته فربه از جمعیتهای میلیونی تحصیل کرده و متخصص در انواع و اطوار و اقسام و اشجار رشتههای علمی و مهارتهای عملی ست. عالمان و متخصصانی که کثیرشان، دهههایی از عمرخویش را بپای آموختن این یا رشته علمیاین یا آن تخصص و مهارتهای عملی هزینه کردهاند و ریختهاند لیکن به لحاظ «وجودی» و معنوی و در فکر و قول و فعل و عمل همچنان خام و ناپخته چونان انسان روزینه کوچه و بازار ماندهاند.
انسانهایی که فربه از دانشاند و دست و دامنشان پراز اطلاعات علمی اما جانشان تهی از بینش و منش و دانایی و حکمت و خرد و معرفت اصیل زیستن و شکوهمند مردن. جامعه و جهان ما به اینان بیش از آنان نیازمند است.
نظر شما