درباره شیوه روایت در این اثر توضیح دهید؟ تفاوت این کار با دیگر کارها در ژانرهای پلیسی در چیست؟
«پلیس گُلها، درختها و جنگلها» با وجود پیچیدگیهایی که در دل داستانش دارد، بسیار ساده و روان روایت شده است. البته شیوه روایت رومن پوئرتُلاس به طور کلی ساده و بدون حاشیهپردازی است. با این وجود رمان از نظر سبک و شیوه نگارش تفاوت آشکاری با دیگر آثار ژانر پلیسی دارد. در اغلب داستانهای پلیسی ما مدام به دنبال سرنخ و حقایقی هستیم که نویسنده از دیدمان پنهان میکند. در نهایت قرار است که آخر قصه با حقایق و تکههای گمشدهای که پازل جنایت را کامل میکنند روبهرو شویم. در این کتاب که اتفاقا به طور تمام و کمال در ژانر پلیسی نوشته شده، ما همه حقیقت را پیش چشممان داریم. این موضوع حتی همان ابتدا به خواننده گوشزد میشود. انگار نویسنده میخواهد به ما تلنگر بزند که قرار نیست دنبال حقیقتی ناگفته بگردیم و مدام درگیر یافتن قطعههای پنهان باشیم. بهنظرم همین بزرگترین تفاوت شیوه روایت این اثر با دیگر رمانهای پلیسی است. جالب اینجاست که با اینکه در روند روایت داستان همه چیز واضح و مشخص است، اما خواننده درست مثل شخصیت پلیس ماجرا گاهی سردرگم و کلافه میشود.
درباره خود نویسنده و جایگاهش در ادبیات فرانسه توضیح دهید؟ او بیشتر نویسنده ژانری است؟
رومن پوئرتُلاس نویسنده پرخوانندهای است؛ چه در فرانسه چه در کشورهای دیگر و کتابهایش به زبانهای بسیاری ترجمه شدهاند و حتی از روی اولین رمانش فیلمی هم ساخته شده است. پوئرتلاس در رمانهایش میکوشد مسائل اجتماعی را با زبان و دیدگاهی نو مطرح کند. در واقع میشود گفت که فضای داستانها و نوع روایت او منحصر بهفرد است و همین میتواند عامل اصلی استقبال از آثارش باشد. او هیچ ابایی از تجربه فضاها و فرمهای نو در قالب داستانهایش ندارد و هر کتابش تجربهای است تازه. بهنظرم میشود رومن پوئرتُلاس را یک ژانرنویس دانست. تقریبا تمام آثار او در ژانر مشخصی روایت میشود و چهارچوبهای روایی و استخوانبندی کتابهایش هم مشخصههای یک ژانرنویس را دارد. او نویسندهای است که در همه رمانهایش میشود تهمایهای از طنزی تلخ را دید. حتی در همین «پلیس گُلها، درختها و جنگلها» که به گواه خود نویسنده تفاوتهای بارزی با دیگر آثارش دارد، باز هم با لحظات خندهداری روبهرو میشویم. شاید بیان این نکته هم خالی از لطف نباشد که رومن پوئرتُلاس زمانی عاشق این بود که کارآگاه باشد و در این راه تلاشهایی هم کرد اما موفق نشد. البته مدتی را در اداره پلیس خدمت کرده است اما نه بهعنوان کارآگاه.
اتفاقا بازرس این داستان با اینکه جوان است ولی در کارش بسیار حرفهای و پخته و باهوش عمل میکند. در واقع همه قواعد کار یک پلیس خبره را بهجا میآورد اما پرونده پروندهای خاص است که گرفتارش میکند. دلیل فرستادن این پلیس از یک کلانشهر به چنین روستای دورافتادهای هم دقیقا به خاطر کارکشتگیاش است. بازرس با پروندههای پیچیدهای که در کلانشهر رخ دادهاند درگیر بوده. در واقع تمام عمرش در کلانشهر مشغول کار بوده و تا به حال پایش به یک روستا باز نشده. نهتنها با محیط روستا ناآشناست بلکه رفتار اهالی هم او را به تعجب میاندازد. بازرس با دو مشکل دست و پنجه نرم میکند. از یک طرف باید خودش را با محیط عجیب روستا سازگار کند و از سوی دیگر بهدنبال باز کردن گره پروندهی یک قتل فجیع و پیچیده باشد. همین باعث سرگشتگیاش میشود. در تمام طول داستان هم خواننده آثار این سرگشتگی و غربت او را حس میکند. اما دلیلش خامی و سادهلوحی بازرس نیست. بهتر است اینطور بگویم که او آنقدر باهوش است و یاد گرفته با شک و تردید به مسائل نگاه کند که سادگی اخلاق و رفتار مردم آبادی برایش قابل درک نیست. در تمام حرفهای اهالی بهدنبال نکتهای پنهان یا دروغی بزرگ میگردد و همین کلافهاش میکند.
اساس این داستان بر ناواقعیتها ست و روایتهایی که قتل پسر جوان را مخدوش میکند. به نظر شما این ناواقعیت است که داستان را پیش میبرد؟
برعکس، این حقایق عریان و ساده است که داستان را پیش میبرد. همانطور که عرض کردم نویسنده در صفحات آغازین کتاب به خواننده میگوید که باید به چیزهایی توجه کند که درست پیش چشمش است. نویسنده اصلا قصد ندارد ما را با سرنخهای اشتباه یا با وارونه نشاندادن حقایق گیج و سردرگم کند. وقتی خواننده به توصیهی ابتدایی نویسنده عمل نمیکند، در همان تلهای میافتد که خود بازرس را هم گرفتار میکند. هرچه که بازرس میبیند و میشنود برهنه و آشکار است اما کمتر به آن توجه میشود. بهنظر من موتور محرک این روایت نه ناواقعیتها که برداشتهای گاه اشتباه بازرس از اتفاقات و حرفهایی است که از مردم روستا میشنود. در نهایت ظاهرا پروندهای که در «پلیس گُلها، درختها و جنگلها» روایت میشود، مصداق بارز باز کردن گرهی است که با دست باز میشود اما اصرار داریم که با دندان از شرش خلاص شویم.
رمان «پلیس گلها، درختها و جنگلها» نوشته رومن پوئرتولاس با ترجمه ابوالفضل اللهدادی در 335 صفحه و با قیمت 48 هزار تومان توسط نشر ققنوس به چاپ رسیده است.
نظر شما