پس از بازنشستگی از دانشکده ادبیات دانشگاه مشهد، به دعوت مسئولان آستان قدس رضوی به آنجا رفت و در قسمت امور فرهنگی مشغول به کار شد. اوایل دهه چهل شمسی بود که گسترش و توسعه کتابخانه آستان را در دستور کار قرار داد و به آن اهتمام ورزید. سپس بازدید از موزه و گنجینه قرآن را برای عموم آزاد اعلام کرد که در ارتقای فرهنگ دینی و قرآنی جامعه مؤثر واقع شد. همزمان، در انبار یکی از ساختمانهای کتابخانه با انبوهی از قرآنهای کهن روبهرو شد که ترجمههای پارسی داشتند. پس بیدرنگ با همکاری تنی چند از دانشجویانش به مطالعه و نسخهنویسی آنها پرداخت. او در میان انبوهی از خاک و رطوبت، گنجی بیمانند یافته بود و میخواست آنها را سر و سامان دهد. در همان ایام، در جریان بازسازی قسمتی از حرم مطهر، تعداد زیادی قرآن، کتاب و جزوه در لابهلای دیوارها یافته بودند. این بر خوشوقتیهای قبلی استاد افزود.
در میان آنها، یکی از قرآنها که تذهیبهای خیرهکننده و ترجمه درخشانی به پارسی داشت، توجه او را بیش از بقیه به خود جلب کرد. قرآنی که بهواسطه شماره ثبتش، به قرآن شماره چهار معروف شد. از آن پس بود که استاد تدوین فرهنگنامه قرآنی را آغاز کرد و دفتر کارش در آستان شد محل سکونتش. دغدغه اصلی استاد شده بود تدوین فرهنگنامه و در این کار روز را از شب نمیشناخت. البته، زندهیاد دکتر احمدعلی رجایی بخارایی خود در به انجامرساندن این فرهنگ سترگ ناکام ماند، اما یکی از شاگردان همراه و رهرو، این مهم را بعدها به فرجام رساند. بهحق باید این شاعر، ادیب، نویسنده و استاد نامی دانشگاه را کاشف ترجمههای پارسی قرآنهای کهن دانست و قدردان تلاشهایش در حوزه ادبیات فارسی و فرهنگنامههای قرآنی بود.
https://takrim.bmn.ir/fa/2537
نظر شما