در مقدمۀ کتاب آمده است:
حکیم عمر خیّام، فیلسوف بزرگ و ریاضیدان عالیمقام (440 ـ 430/530 ـ 508)، نحلۀ فلسفی خیّام مشایی است. اثر معروف او الکون و التکلیف است و هستی را با تکلیف همراه کرده است؛ یعنی انسان به تشخیص نیک و بد مکلف است. این در نظر سقراط به مفهوم فضیلت شباهت دارد. فضیلت، بهنظر سقراط، بر تفکیک و تمایز میان«بودن» و «پنداشتن» استوار است.
افلاطون سقراط را فرد ممسکی گزارش نکرده است، درحالیکه خیّام فرد دیندار و عارفی بوده است. آثار دیگر او عبارتاند از: رساله فی کلیهالوجود، رساله فیالوجود، و الضیاءالعقلی فی موضوعالعلمالکلی.
اما مهمترین اثر وی همان الکون و التکلیف است که بهدنبال حل معمای هستی است، و تا آخر عمر به مبدأ هستی فکر میکرده است.
در میان همۀ مسائل مهم و مشکل فلسفی، به مسئلۀ تفاوت موجودات و اشرفبودن برخی از آنها بر برخی دیگر اشاره کرده و آن را مشکلترین مسئله شمرده است. شاید مشکلبودن آن ازاینجهت است که به مسئلۀ کثرت و کیفیت پیدایش آن از وحدت منجر میشود.
درست است که مفهوم واحد و کثیر از مفاهیم بدیهی و آشکار شناخته میشوند، ولی از نظر اهلتأمل، معنی وحدت و کثرت در زمرۀ تقابل چهارگانه نیست. اگر واحد و کثیر در ادامه متقابل باشند، دیگر نمیتوان یکی از این دو امر را صادر و دیگری را مصدر نامید؛ زیرا این دو امر متقابل در عرض یکدیگر بودهاند و دو چیزی که همعرض باشند، از جهت درجۀ وجودی برابر خواهند بود.
مشکل دیگر در این باب آن است که اگر واحد و کثیر همعرض و متقابل شناخته شوند، وحدت و اصالت خود را از دست خواهند داد و نوعی ثنویت و دوگانگی مطرح خواهد شد.
مسئلۀ دیگر این حکیم دربارۀ مطالب اساسی و سهگانۀ منطقی، مطلب «هل»، مطلب «ما»، و مطلب «لم» است. «هل» پرسش از انیت و هستی شیء است، ولی مطلب «ما» پرسش از گوهر و ماهیت شیء است. در اینجا پاسخ همانند «هل هو» محصور میان نفی و اثبات نیست، بلکه پاسخدهنده میتواند به هرچیزی که آن را حد یا رسم یا شرح اوصاف ترسیم میکند، مبادرت به پاسخ کند. پس تشخیص حدّ شیء به پاسخدهنده مربوط میشود، دربارۀ مطلب سوم «لم»، که متخصص پرسش از سبب و دلیل شیء است، نیز همین نظر را دارد.
حکیم عمر خیّام آرامآرام از اسلوب مشایی خارج میشود و به اسلوب جدیدی در تفکر روی میآورد که مهمترین ویژگی آن حیرت و هیبت در شکوه و جلال هستی است و موجب دغدغۀخاطر میگردد.
ایشان ضمن اینکه ادراکات ذهنی را سست و فریبنده میداند، عقل را نیز در شناخت مبدأ هستی ناتوان میداند. زیرا ایشان تفکر و اندیشه را اصل میداند نه متفکر را، و غایت تفکر و اندیشه در خود حوزۀ هستی و جزء آن حوزه است. بنابراین، گزارش او از مبدأ هستی غایت اندیشۀ خود متفکر است.
کنه خردم درخور اثبات تو نیست
و اندیشۀ من بهجز مناجات تو نیست
من ذات تو را به واجبی کی دانم؟
دانندۀ ذات تو بهجز ذات تو نیست
چاپ نخست این اثر در 224 صفحۀ رقعی، شمارگان 1.000 نسخه و با قیمت 45.000 تومان توسط انتشارات سروش در اختیار علاقمندان این حوزه قرار گرفته است.
نظر شما