شنبه ۱۳ دی ۱۳۹۹ - ۰۸:۵۷
تجربه حضور موفق در کنفرانس تخصصی نمایشگاه کتاب فرانکفورت

چارکین یکی از مدعوین مجازی نمایشگاه کتاب فرانکفورت امسال بود و ضمن اشاره به موفقیت این نمایشگاه در برگزاری مجازی و هماهنگی بین ناشران کشورهای مختلف اعتقاد دارد که شکاف زیادی بین انتشارات تجاری و آکادمیک وجود دارد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) به نقل از پابلیشینگ پرسپکتیو، ریچارد چارکین رئیس سابق اتحادیه ناشران بریتانیا حدود 11 سال در سمت مدیریت اجرایی انتشارات مشهور بلومسبری فعالیت کرده است و در بسیاری از انتشارات دیگر مثل مک‌میلان، انتشارات دانشگاه آکسفورد و انتشارات علمی الزاویر در سمت‌های مدیریتی فعالیت کرده است. چارکین یکی از مدعوین مجازی نمایشگاه کتاب فرانکفورت امسال بود و ضمن اشاره به موفقیت این نمایشگاه در برگزاری مجازی و هماهنگی بین ناشران کشورهای مختلف اعتقاد دارد که شکاف زیادی بین انتشارات تجاری و آکادمیک وجود دارد. یادداشت زیر را از چارکین می‌خوانیم:
 
ساعت‌های زیادی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت در کنفرانس‌های مجازی حضور یافتم و تجربه موفق برگزاری مجازی این نمایشگاه را مشاهده کردم ولی هنوز یک مسئله در اکثر نمایشگاه‌ها و انتشارات سراسر جهان حل نشده است که چرا انتشارات آکادمیک به دو قاره اروپا و آمریکا محدود شده است. این انتقاد بسیار جدی است که چرا انتشاراتی که در زمینه چاپ کتاب‌های علمی فعالیت می‌کنند تنها به محققان این دو قاره توجه دارند و بسیاری از استعدادهای درخشان دیگر کشورهای آفریقایی و آسیایی را نادیده می‌گیرند. در بسیاری از این کشورها داستان‌نویسان زیادی کتاب‌های خود را توسط ناشران اروپایی و آمریکایی منتشر می‌کنند ولی وقتی نوبت به محققان و دانشمندان می‌رسد این رقم به 20درصد کاهش می‌یابد.
 
وقتی به 48 سال فعالیت خودم در عرصه صنعت چاپ نگاه می‌کنم، متوجه می‌شوم که بیشتر عمر خود را برای انتشار کتاب‌های تجاری هدر دادم و به صراحت به عنوان مدیر انتشارات الزاویر و ویراستار کتاب‌های پزشکی دانشگاه آکسفورد باید اعتراف کنم که از این کتاب‌ها فقط تجلیل می‌شود و در موقع چاپ تعداد کمتری از آنها منتشر می شود.
 
در کنفرانس تخصصی انتشارات آکادمیک نمایشگاه کتاب فرانکفورت بعد از سال‌ها به این نتیجه رسیدم که انتشارات در سطح تجاری با انتشارات آکادمیک دارای شکاف عظیمی هستند که برای پر کردن این شکاف نیاز به زمان و هزینه بسیاری وجود دارد. آنجا متوجه شدم که بیشتر هدف محققان و دانشمندان رشته‌های مختلف تنها دفاع از مطالب علمی خود است و زیاد به مسائل تجاری و انتشار آن در سطح گسترده فکر نمی‌کنند.
 
کتاب‌ها و نویسندگان بیشتر از اینکه به فکر پرستیژ و اعتبار خود باشند، معمولاً به فکر فروش بالا هستند و تنها وقتی به جوایز ادبی می‌رسند تازه مسئله اعتبار مطرح می‌شود ولی در انتشارات علمی کاملا قضیه فرق دارد. به نظر من در 50 سال گذشته که در نشر آکادمیک و تجاری فعالیت داشتم، باید بگویم که کتاب‌های دانشگاهی دارای ارزش اقتصادی بیشتری از سایر کتاب‌ها هستند ولی چندان تبلیغی در این زمینه صورت نمی‌گیرد.
 
حالا مسئله این است که سمت چپ مغز بیشتر پول درمی‌آورد یا سمت راست مغز؟ (ثابت شده است که سمت چپ و راست مغز دارای کارکردهای متفاوتی هستند) البته واضح است که کتاب‌های آکادمیک تنها برای دانشجویان و محققان جذاب هستند ولی خب آنقدرها هم در این زمینه کار نشده است.
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها