یوزف روت، نویسنده عصیان، یکی از مهمترین نویسندگان ادبیات آلمانی در میان سالهای دو جنگ جهانی است.
آندریاس پوم، شخصیت اصلی عصیان، کهنهسربازی بازگشته ازجنگ جهانی اول است که یک پایش را در جنگ از دست داده و چیزی جز یک نشان نظامی برایش باقی نمانده. او که نوازندهای خیابانی است، برخلاف همزرمانش در جنگ، به خدا، دولت و اولیا امور ایمانی خدشهناپذیر دارد و دشمن و مخالف کافران و دائمالخمرها، دزدها و غارتگرهاست، اما به طرزی طعنهآمیز پس از یک نزاع خیابانی به عنوان یک شورشی و عاصی زندانی میشود و تمام چیزهایی که به آنها باور دارد در لبۀ پرتگاه قرار میگیرند.
یوزف روت، نویسنده عصیان، یکی از مهمترین نویسندگان ادبیات آلمانی در میان سالهای دو جنگ جهانی است. این رمان نخست در سال 1924 به صورت سریالی در روزنامه آلمانی «فوروِرتس» منتشر شد و در همان سال در قالب کتاب نیز به چاپ رسید.
نیکلاس لِزارد در گاردین در خصوص این رمان مینویسد: «داستان روت از منطق کاملا اروپایی و سرراست قصۀ پریان پیروی میکند، منطقی که باعث میشود همهچیز اجتنابناپذیر و در عینحال کابوسوار به نظر برسد. اگر روت را یکی از زوایای چهارگوشی حساب کنید که رئوس دیگرش کافکا، روبرت موزیل و اشتفان تسوایگ هستند خیلی به خطا نرفتهاید.»
نیویورک تایمز هم مینویسد: «رمان عصیان در سادگی مالیخولیاییاش یادآور آثار چخوف؛ و در معنایی کلیتر در تکاندهنگیاش و گُنگبودن چیزها یادوآور آثار کافکاست.»
گاردین هم درباره این رمان بخوانیم: «عصیان پرترهای از خردهریزهای بهجامانده از جامعهای متلاشیشده را در کمال سادگی به تصویر میکشد، اما با وجود این سادگی تا مدتها بعد از خواندنش به فکر خواننده خطور میکند.»
یوزف روت، روزنامهنگار و نویسنده سرشناس اتریشی، در سال 1894 در شهر برودی واقع در پادشاهی اتریش مجارستان آن زمان در خانوادهای یهودی به دنیا آمد. او که هیچگاه پدرش را ندید و نزد مادر و آشنایانش بزرگ شد. در سالهای جوانی در دانشگاه وین در رشتههای فلسفه و ادبیات آلمانی به تحصیل پرداخت. در سال 1916 با پیوستن به نیروهای ارتش از ادامه تحصیل بازماند. تجربه جنگیدن در میدان نبرد تا سالها در زندگی و آثارش با او باقی ماند. او در سال 1918 به وین بازگشت و در مطبوعات سوسیالیستی مقالات بسیاری منتشر کرد و خیلی زود به یکی از مشهورترین ژورنالیستهای آن زمان بدل شد. در سال 1920 به برلین نقلمکان کرد و به واسطه حرفهاش بسیار از شهرهای اروپایی را برای تهیۀ گزارش و نوشتن مقالات درنوردید. بر اساس گفتۀ مترجم انگلیسی آثارش روت یکی از شناختهشدهترین روزنامهنگاران اروپایی زمان خود بود.
یوزف روت در سال 1923 نخستین رمان خود را با عنوان تارعنکبوت به صورت سریالی در روزنامهای اتریشی منتشر کرد. در سال 1924 نیز دو اثر دیگر را با نامهای هتل ساوُی و عصیان را نیز به همین صورت منتشر کرد. این سه کتاب معرف دوره آغازین کار روت هستند. دوره بعدی روت در آغاز دهه 30 میلادی بود که در آن شیوه مستندنگارانه و مضامین معاصر را رها کرد و سراغ گذشته رفت. و رمانهای سترگ ایوب و مارش رادتسکی را نوشت. دستۀ دیگر آثار او رمانهای استادانه و غمانگیزی هستند که در دوران تبعید خودخواستهاش در پاریس نگاشت. از این میان میتوان به افسانه میگسار قدیس و اعترافات یک قاتل اشاره کرد.
روت نیز مانند بسیاری دیگر از نویسندگان و اندیشمندان ساکن آلمان با روی کار آمدن نازیها برلین را ترک کرد و به تبعید خودخواسته در پاریس تن داد. او در سال ۱۹۳۹ در سن چهل و پنج سالگی در گداخانهای در پاریس درگذشت.
نظر شما