کتاب «وجد و سرور» اثر رابرت. آ. جانسون با بهرهگیری از اسطوره دیونیزوس، طبیعت سرور و مستی را مورد بررسی قرار داده است.
تا به حال به شیوه زندگی امروزهمان توجه کردهاید؟ اینکه چقدر از خودمان غافل شدهایم و دغدغههایمان همه رنگ و بوی دنیایی و مادی گرفته؟ بی وقفه کار میکنیم، فکر میکنیم، نقشه میریزیم، عمل میکنیم و... افکارمان همه شده چه بخوریم، کجا برویم، چگونه پیشرفت کنیم، چگونه از اطرافیانمان حمایت کنیم، و افکاری دیگر از این قبیل. اما آیا یادمان میآید آخرین باری که از همه این افکار دل کندیم و تنها به خودمان و درونمان توجه کردیم و یا از ته دل هیجان زده شدیم چه زمانی بود؟
به همین دلیل دکتر رابرت. آ. جانسون تحلیلگر یونگی و نویسنده آمریکایی دست به نگارش کتابی زده که شاید کمی ما را به سمت کسب وجد و سرور واقعی هدایت کند. اما قبل از هرچیزی باید مفهموم وجد و سرور را برای خوانندگانی که مدتهاست آن را از یاد بردهاند توضیح دهد. پس برای توضیح هرچه بهتر این مفاهیم به سراغ اساطیر یونانی رفته و در این راه از مفاهیم یونگی هم کمک گرفته است. اساطیری که قبول اعتبارشان برای انسانهای امروزه کار آسانی نیست و به آن همچون وهم و خیال مینگرند. به اندازهای که اگر فردی اسطوره را جزیی تفکیک ناپذیر زندگی بداند او را خرافاتی و نادان میدانیم! غافل از اینکه همین اساطیر مرجعی غنی برای شناخت نیازها و انگیزههای روانیمان هستند.
کاویدن طبیعت سرور و سرمستی از طریق اسطوره دیونیزوس
دیونیزوس خدای شراب و شور و سرمستی عارفانه در یونان باستان است. او بزرگترین خدای جهان یونانی متاخر است که پرستش او با مراسمات پر زرق و برق همراه بود و نوعی رهایی محسوب میشد. خدایی که بیش از دیگر خدایان جلوهگری داشت و تصویری بود از نیروها و غرایزی که دنیای درون ما را شکل میدهند. جانسون در این کتاب به ما یادآوری میکند که چرا و چگونه با چیرگی منطق بر بیمنطقی فکر بر احساس و... دیونیزوس را گم کردهایم و دیگر اثری از او درزندگیمان باقی نذاشتهایم و حالا نوبت به این رسیده که کمی از خود بی خود شویم و راه و رسم بیمنت شاد بودن را بیاموزیم.
بسیار تاسفانگیز است که امروز به ندرت از خود بیرون میشویم. دنیا بیش از حد همراهمان است. بی وقفه کار می کنیم، فکر میکنیم، نقشه میکشیم، عمل میکنیم که چه بخوریم، کجا برویم، چگونه از خانواده خویش حمایت کنیم و به که رای بدهیم. چه مسئولیتها و سلطهای که سربار خود نمیکنیم! البته که نمیتوانیم چنین باری را دیرزمانی تحمل کنیم بیآن که به نحوی زیر آن خرد شویم. نیاز داریم اندکی از این سلطه رها شویم تا بلکه لحظهای را در آن قلمروی اولیه ثابت و عاری از زمان و مکان و مسئولیت بگذرانیم. نیاز داریم از خود بیرون شویم و جریان زندگی را تجربه کنیم؛ آن انرژی دیونزیس را.
این کتاب به دو بخش تقسیم شده است. بخش اول به معنای کهنالگویی شور و شعف دیونیزوسی و هزینه از دست رفتن آن پرداخته و بخش دوم راههای به دست آوردن دوباره وجد و سرور واقعی را به ما نشان میدهد. ما انسانهای جوامع امروزی گویی قدرت شاد بودن و سرور و سرمستی را از دست دادهایم.
وجد و سرور، عوالم روانشناسی و اسطوره، اسطوره دیونیزوس، سرور چیست؟، طلوع و افول دیونیزوس، جنبه دیگر سرور و سرمستی، دوگانگی جنسیت: اتحاد مرد و زن، بازگشت (بز) بلاگردان، غرق در نور یا پر از باد، پیوند با خدا در بخش اول این کتاب بررسی شده است و بخش دوم با تجربه وجد و سرور به تخیل فعال یا رویاپردازی آگاهانه، عمل رویا: کار با صورت مثالی و مناسک و آداب: به سرمنزل رساندن سرور در بخش دوم کتاب آمده است.
زندگی در عالم اسطوره
به گفته مولف اسطوره موضوعی در زندگی امروز بسیار کمرنگ شده است. در بخشی از آن که به عنوان «زندگی در عالم اسطوره» اختصاص دارد، آمده: قبول اعتبار عالم اسطورهای برای انسان غربی امروزی کار آسانی نیست. آن قدر عادت کردهایم به اسطوره چون وهم و خیال بنگریم که اغلب، افرادی را که عقیده دارند اسطوره جزء تفکیکناپذیر زندگی است تحقیر میکنیم و آنها را نادان و کودکمانده و فاقد درک عالم مادی میپنداریم.
تنزل اسطوره و قصه پریان به عالم کودکی پدیدهای جدید است. پیش از قرن بیستم، اسطوره و افسانه منبع خرد کل یک فرهنگ بودند. مردم این گونه جوامع درک و احترام عمیقی برای نیروهای روانیای داشتند که این قصهها به تصویر میکشیدند و این درک به آنها قدرت میداد که بعد روحانی زندهای را در زندگی روزمره تجربه کنند. برای یونانیان باستان، خدایان واقعیت داشتند. یونانی با دیدن رعد و برق، یک نقشه آب و هوایی به تصویر میکشیم و علیالقاعده به یاد میآوریم که اخبار هواشناسی ساعت شش بعد از ظهر را تماشا کنیم. این بینش، همه جوانب زندگی را تحت تاثیر قرار میدهد. مردم قبیلهای، با تجربه خشکسالی، ابتدا به فکر میافتند که دست به دامن نیروهای طبیعت شوند و به درگاه خدای باران که احتمالا در ابرها به سر میبرد دعا کنند؛ لیکن ما هواپیمای کوچکی را به پرواز درمیآوریم تا ابرها را بارور سازیم و خود باران ایجاد کنیم.
اشتیاق و تورم از نگاه یونگ
«اشتیاق» حقیقتا کلمهای است الهی، زیرا به معنای «سرشار شدن از خداست» بنابراین دستخوش اشتیاق شدن یعنی سرشار شدن از خدا. آنجا که «خود» فعال میگردد، جان به سمت تعالی میرود؛ و این تجربهای زیباست که وجد و سرور جزو آن است. تورم، به قول یونگ یعنی پرشدن از هوا معمولا هوای داغ. تورم یعنی بادکردن، باد به غبغب «من» ما افتادن و پرنخوت شدن. تورم همواره خودمحوری است؛ چون انسان، هوا یا روح را با «من» تلفیق میکند و اینجاست که آدم بادکرده ابله را باد میبرد. باید اشتیاق را که تجربهای کاملا مجاز و همان ملاقات خداست، از تورم که همیشه سقوطی به دنبال دارد، تمیز دهیم.
کتاب «وجد و سرور» نوشته رابرت . آ. جانسون با ترجمه لیلا فرامرزی و ویراستاری پروین فرامرزی در 158 صفحه به بهای 24 هزارتومان منتشر شده است.
نظر شما