در ابتدای این نشست،؛ حجت الاسلام انصاری نامگذاری کتاب یادشده را دقیق ارزیابی کرد و گفت: در نامگذاری کتاب یک اساسی هست که بهتر است عنوان، همه محتوای کتاب را بدون جانبداری در برگیرد. از این جهت عنوان کتاب خوب انتخاب شده است و اگر عنوان دیگری میشد، به صلاح نبود.
وی ادامه داد: سخن درستی مطرح است که «قصه باید جذاب باشد». من اما میخواهم نکته بالاتری را عرض کنم و آن اینکه قصه باید ذهن خواننده را درگیر کند. قصههای قرآنی به ظاهر سادهاند اما مخاطب را درگیر میکنند. در اینگونه قصهها نظیر رمان «قربانی طهران» مخاطب درگیر جو یک دوره تاریخی میشود.
انصاری افزود: مصریها در تاریخ نویسی بهخصوص راجع به پیامبر جذاب مینویسند؛ به گونهای که مخاطب درگیر میشود. یادم هست در قاهره خیلی از مسیحیان میگفتند «اسلمنا بالقرائه کتاب طه حسین». چیز زیادی از پیامبر نمیدانستند اما زندگی پیامبر را وقتی «طه حسین» نوشته است، آنها را درگیر کرده است.
صاحب کتاب «شیخ فضل الله نوری و مشروطیت» در رابطه با محتوای رمان مورد نقد یادآور شد: نویسنده در شروع رمان، نکات خوبی را توجه میدهد. در مسیر به هر جا که میرسد اطراف قصه را میبیند و خوب نگاه میکند. به نحوی که جو آن دوره را که ما با آن آشنا هستیم، خوب به تصویر میکشد؛ جو آغشته به حرف و حدیث، تندیها و زشت گوییها، هیاهو و آشوب و بلبشو و بدگویی.
وی در همین زمینه تصریح کرد: گاهی جو زمانه به گونهای دوغ و دوشاب میشود که حتی کسانی که هم که لازم است طرفداری از مغز دین و مرجعیت کنند، در مقابل آنها قرار میگیرند و گاهی هم تصمیم به ترور آنها میگیرند. برای نمونه عرض کنم، میرزا کوچک خان جنگلی از بزرگان مشروطه است؛ روحانی متدینی که میتوانسته مورد دستیازی دیگران قرار بگیرد. لذا آخر سر هم توسط نزدیکش ترور شد و کل حادثه به هم خورد.
در بخش دوم از این نشست محمدرضا شرفی خبوشان در سخنانی گفت: ما امروز درباره کتابی صحبت میکنیم که نویسنده موضوعش را انتخاب کرده است. به این معنا که از میان موضوعات تاریخی به سراغ این موضوع رفته است و به نظر میرسد این بخش از تاریخ اهمیت داشته است. ما تاریخ گستردهای داریم لذا میپرسیم چرا این موضوع از بین تمام موضاعات انتخاب شده است. همین که نویسنده حس کرده است مشروطه و مسائل پیرامونش چه اهمیتی در ادبیات داستانی ما دارد، جزو محاسن کار به حساب میآید.
این داستان نویس و مدرس ادبیات داستانی اضافه کرد: ما به رمان و داستانهایی که در دوران مشروطه سپری شده یا پسزمینهای از زمان قاجار در آنها وجود آنطور که در خور ادبیات به خصوص رمان است، نیاز داریم. ما نیاز داریم به داستانهایی که نهتنها عصر مشروطه در پس زمینه آن باشد که مشروطه اصل ماجرای داستانی را به خود اختصاص دهد، چراکه مشروطه در تاریخ و وضعیت کنونی ما تاثیرگذار بوده است. مشروطه در نوع برخوردها، در تفکر ما نسبت به حکومت، در رای دادن و اعتراض کردنِ ما موثر بوده است. خیلی از مباحث سیاسی را مردم به واسطه مشروطه آشنا شدند. اینکه انتخاب کنند، نمایندگانی داشته باشند، شرط بگذارند و صاحب نظر شوند.
نویسنده رمان «بیکتابی» گفت: آشنایی مردم با مشروطه آشنایی تام و تمام و درست و عمیقی نبوده است؛ آنچنانکه تبدیل به ضد آن شده است. یکی از تبعات منفی مشروطه این بوده که ما فقط رای بدهیم و یک عدهای را انتخاب کنیم و دیگر کاری نداشته باشم بنشینیم تا کارها سامان پیدا کند. این به معنای جدایی بین ملت و حکومت است. معنای مشروطه این نیست که جدایی فرض شود و صرفا از حکومت کار بخواهیم. ما تبدیل به ملت متوقعی شدهایم که در خودمان جستجو نمیکنیم و خودمان را جزء این پیکره نمیدانیم.
دبیر علمی دوازدهمین دوره جایزه جلال آل احمد تصریح کرد: این کتاب میتواند این حفرههای خالی را پر کند. نویسنده در جهت حقیقت قدم برداشته و مهمتر در جهت همین نگاههای نادرست و رویه تاریخی که به ضرر ما بوده است. ما این موارد را در رمان مشاهده میکنیم.
شرفی خبوشان به خلق کردن گونه در ادبیات داستانی هم اشاره کرد و افزود: من فکر میکنم ما به این نوع رمانها نیاز زیادی داریم تا بتوانیم یک گونه ای از رمان به وجود بیاوریم. در دنیا به تاریخشان اتکا میشود و گونه ای را خلق میکنند. اگر مولفههایی از نظر محتوایی، ساختار و زبان در رمان پیگیری شود میتوانیم رمان را دسته بندی کنیم و گونه ای را خلق کنیم.
وی در پایان گفت: نکتهای که به عنوان انتظار از رمان میخواهم مطرح کنم این است که رمان با مقاله تاریخی و تحقیقی فرق دارد. مقاله به صورت مستقیم اشاره میکند اما کارکرد رمان این نیست. رمان نمیخواهد مستقیم به چراها پاسخ دهد بلکه چه چیز را به ما نمایش میدهد و از این نمایش مخاطب را به فکر کردن دعوت میکند. اگر به جای فرازهایی که از شیخ فضل الله در رمان داریم، رفتار شیخ به نمایش گذاشته میشد و عمل داستانی شکل میگرفت، قطعا بار دراماتیک رمان ارتقا پیدا میکرد.
نظرات