او با اشاره به اینکه چنین روحی، در مفاهیم و معانی نهجالبلاغه تجلی یافته است، افزود: مفاهیم و معانی نهج البلاغه ژرف است و گستردگی و تنوع موضوعات، فرازمانی، فرامکانی بودن در این کتاب وجود دارد. آن روح بلند با این معانی ژرف و گسترده، در کالبد الفاظی آمده است که سیدرضی آن را گزینش کرد. همه این موارد موجب شده که نهجالبلاغه در تاریخ کتب انسانی، کتابی متمایز و ممتاز باشد و بعد از قرآن، کمتر کتابی مانند نهجالبلاغه وجود دارد که در جهان اسلام، توجه دیگران را به خود جلب کرده باشد.
به گفته صالحی، البته نهجالبلاغه شروح فراوانی داشته است اما به نظر میرسد شرح آیتالله جوادی آملی، طعم دیگری دارد. شارحان نهجالبلاغه برخی ادیب بودند و از منظر ادبیات ورود کردهاند یا وجه ممتازشان ادبیات بوده است و برخی فقیه بودند و برخی نیز از منظر اجتماعی و سیاسی به نهجالبلاغه ورود کردند، آیتالله جوادی آملی ویژگیهای متعددی دارند و ویژگی خاص مرتبط به این بحث آن است که ایشان در حوزه دانشهای مرتبط با نهجالبلاغه یک متخصص جامع است.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفت: دانشمندان متخصص بسیارند اما دانشمندان جامعِ متخصص که در هر رشته به قلهای رسیده باشند، اندک داریم. ایشان فقیه، فیلسوف، عارف، مفسر و جامع این تخصصها هستند و همین مساله موجب شده است که توان مضاعفی در نزدیک شدن به نهجالبلاغه یافته و از آن استفاده کنند.
صالحی با بیان اینکه همچنین در میان شارحان نهجالبلاغه کسانی هستند که در حوزه حکمت نظری ورود دارند و به حوزه حکمت عملی ورودی نداشتهاند گفت: اما آیتالله جوادی هم در حوزه حکمت نظری و هم در حوزه حکمت عملی جایگاه خاصی دارند و نهجالبلاغه کتابی سرشار از هر دو بال است. از یک سو کتاب توحید است و از سوی دیگر کتاب سیاست بنابراین کسی که میخواهد به شرح نهجالبلاغه بپردازد، توانمندیاش در این دو میدان اهمیت دارد.
او یادآور شد: آیت الله جوادی آملی در روششناسی تاکید میکند که نهجالبلاغه خودش مفسر نهجالبلاغه است. اگر کسی میخواهد نهجالبلاغه را بفهمد باید آن را در یک مجموعه شبکهای مترابط ببیند. البته استفادههای متعددی را از این منظر میکنند که چطور بخشها و فرازهای نهجالبلاغه به کمک هم میآیند.
صالحی گفت: من در دو جلدی که در این مجلس رونمایی میشود تورقی داشتم و نکاتی به نظرم آمد از جمله در مورد روش شناسی آیت الله جوادی آملی که در این اثر، نخست اینکه ایشان در جای جای این اثر اشاره میکنند که چون نهج البلاغه گزیده است در نتیجه کار شارح را سخت میکند چراکه امکان استفاده از سیاق و سواق، از شارح گرفته میشود. آیتالله جوادی آملی اشاره میکند که این نقیصه هم بر فضای موجود متن و هم بر شروح قبل، وجود دارد. برای مثال ایشان ذیل خطبه ۱۹ میگوید: این خطبه قبل از شهادت امام ایراد شد و مقداری از آن نیز در خطبه ۲۱۶ و مقداری در بخشهای دیگر آمده و به همین دلیل، جمعبندی نهایی آنها آسان نیست.
وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی با بیان اینکه مناسبات قرآن کریم و نهجالبلاغه به شکلی عمیقی در این شرح نمایان شده است گفت: رفت و برگشت این دو کتاب که یکی ثقل اکبر و دیگری ثقل اصغر است، در تار و پود این شرح نمایان است و با تسلطی که آیتالله جوادی بر تفسیر دارند رفت و برگشت قابل توجهی بین حوزه تفسیر و شرح نهجالبلاغه با قرآن پدید میآید و با دیدن اثر جدید ایشان، حس میکنیم که هم تفسیر قرآن و هم شرح نهجالبلاغه را میبینیم.
او عنوان کرد: همچنین آیت الله جوادی آملی در روششناسی تاکید میکند که نهجالبلاغه خودش مفسر نهجالبلاغه است. اگر کسی میخواهد نهجالبلاغه را بفهمد باید آن را در یک مجموعه شبکهای مترابط ببیند. البته استفادههای متعددی را از این منظر میکنند که چطور بخشها و فرازهای نهجالبلاغه به کمک هم میآیند.
صالحی با اشاره به روششناسی آیت الله جوادی آملی گفت: نهج البلاغه را وقتی میتوان شناخت که تا حدودی به افق جان علی نزدیک شویم، بین کلام و متکلم سنخیت است. بر همین اساس نمیتوانیم به کلام نزدیک شویم بدون اینکه به متکلم نزدیک شویم. در فضای این دو جلد، تصویری از امام وجود دارد که بسیار مهم است؛ اینکه امام علی(ع) را در این افق بشناسیم که مثلا حضرت بدترین دشمن خود را بیآبرو نمیکرد، در واقع یک نوع شخصیت شناسی از امام به ما می دهد که ممکن است تفسیر ما از نهجالبلاغه را نیز دستخوش تغییر کند.
صالحی با بیان اینکه نهجالبلاغه یک کتاب هستیشناسی است گفت: طبیعتا کلید هستیشناسی سخت است و گاهی انسان وقتی با یک عالم مباحثه میکند سعی میکند بفهمد و گاهی میخواهد تفهم کند و بر آن مائده بنشیند و بفهمد. این سختی ورود در میدان قرآن و نهجالبلاغه است. با این نگاه در هستیشناسی و خداشناسی، منظر ایشان منظر حکیمی است که از منظر حکمت متعالیه به این مسیر نزدیک شده است.
او ادامه داد: نخستین خطبه نهج البلاغه از خطبههای دشوار است و شارحان در آن گرفتار هستند اما آیتالله جوادی به خوبی توانسته نکات مهمی را در این زمینه ارائه کند که البته بنمایه آن برگرفته از حکمت متعالیه است، از سوی دیگر آیت الله جوادی آملی یک متکلم و ادامهدهنده راه شهید مطهری است، بنابراین باید با سوالات جدید نیز خود را درگیر کند و ویژگی جریان حکمت نوصدرایی این است که باید بتواند با مسئلههای نو مواجه شود. علامه نیز در این شرح نهجالبلاغه در موارد فراوانی به پاسخ شبهات پرداخته است.
صالحی گفت: این تالیف که به ۲۲جلد خواهد رسید در ذیل خود پروژههای جدیدی را تعریف میکند، کلماتی که از امیرالمومنین(ع) تا به حال تفسیر نشده است در این کتاب به آن پرداخته شده و از آنها میتوان پژوهشهای جدیدی را رقم زد.
نظر شما