همانطور که مردم هر صبح در روزنامهها آخرین قیمت سکه و نرخ ارز و طلا را میخوانند یا میزان فروش فیلمها در سینماها را چک میکنند، باید بدانند این هفته چه کتابهایی با چه مشخصاتی بهبازار آمده است.
وی توضیح داد: انتظارات هر جامعهای با جوامع دیگر فرق میکند؛ ممکن است کتابی در یک جامعه فروش زیادی داشته باشد اما در جامعه دیگر فروش نداشته باشد. از منظر نویسنده، مترجم و ناشر نباید به کتاب نگاه کرد؛ بلکه باید از دید مخاطب به آن اثر نگاه شود.
عبدالرشیدی با اشاره به رونق برخی کتابها در بازار نشر ایران گفت: در این روزها که از پایین بودن شمارگان و فروش پایین کتاب در کشورمان صحبت میشود، آثاری داریم که به بالای ۱۰۰ چاپ هم رسیدهاند. فارغ از موضوع و محتوا، آمارها نشان میدهد که این کتابها مورد علاقه مخاطبان بودهاند.
وی تاکید کرد: به همین دلیل نمیتوان انتظار داشت هر کتابی منتشر شد، مخاطب آن را خریداری کند. گله «کتابخوان نبودن مردم» از سوی کسانی مطرح میشود که فکر میکنند هر کتابی که منتشر شد، همه باید به سراغ آن بروند.
عبدالرشیدی با بیان اینکه چنین توقعی تا اوایل قرن ۲۰ در حوزه صنعت رواج داشت اما بهمرور سلیقه و انتظار مخاطب در کالاها نقش پیدا کرد، ادامه داد: امروز یکی از اساسیترین و مهمترین بحثهای مشتریمحوری در همه زمینهها از صنایع پیشرفته خودروسازی تا حتی غذا و پوشاک معطوف به رضایت مشتری است.
تبلیغات بر اساس ایجاد نیاز در مردم
وی با بیان اینکه تبلیغات بیشک و بدون تردید عنصر بسیار مهمی در رونقبخشی به هر بازاری است، گفت: تبلیغات گاهی اوقات در قالب تشویق مردم برای خرید کالایی، گاهی برای ایجاد انگیزه و برخی با هدف ایجاد نیاز است؛ بهطوریکه در دهههای ۳۰ و ۴۰ در دنیا، با تبلیغاتی که روی ماشین لباسشویی یا ظرفشویی صورت گرفت در جوامع ایجاد نیاز شد.
عبدالرشیدی ادامه داد: در این زمینه باید گفت که ایجاد نیاز یکی از بخشهای اصلی تبلیغات فرهنگی و آداب و رسوم رفتاری جامعه است؛ یعنی به جامعه اعلام کنیم باید در منزل خود فلان کالا را داشته باشیم.
وی با ذکر مثال دیگری در این حوزه توضیح داد: تا چنددهه قبل، داخل منزل همه مردم تنور نانوایی بود اما حمامها خارج از منازل بودند؛ اما اکنون این الگو تغییر کرده و همه در منزل حمام دارند و هیچکس تنور نانوایی ندارد. در بسیاری موارد دیگر نیز این تغییرالگو را شاهد هستیم.
عبدالرشیدی با بیان اینکه عموما تبلیغات هر روز به مردم میگوید که به چه چیزی نیاز دارند و چه چیزی باید خریداری کنند، عنوان کرد: از بعد ذهنی، عقیدتی و روانی، تبلیغات ارزش بسیار بالایی پیدا میکند؛ هرچند در این بخش تبلیغات دو محور دارد که مهمترین و اولین محور آن، ایجاد نیاز و ترغیب مخاطب به اثر فرهنگی است.
وی در این زمینه گفت: منظورم این است که به مردم بگوییم سینما، تئاتر، روزنامه و کتاب برای خانوادهها خوب است و برای آن تبلیغات شود و ایجاد نیاز و انگیزه شود.
نویسنده کتاب «گفتنیها» با طرح این موضوع که معتقد نیستم که کتاب گران است، بلکه مردم وضع مالی خوبی ندارند و کتاب نمیتواند در سبد هزینه خانواده قرارگیرد، گفت: در جامعه افراد زیادی را میبینیم که بخشی از درآمد خود را صرف کالاهای خاصی میکنند که در اثر تبلیغات به خرید آنها ترغیب شدهاند.
تبلیغات منفی کتابخوانی با آمارها
عبدالرشیدی با بیان اینکه ارائه برخی آمار و ارقام از سوی مسئولان نیز موجب ترغیب یا روی گرداندن مردم از موضوعات مختلف میشود، عنوان کرد: به عنوان مثال همین که آمار داده میشود در جامعه ما چند دقیقه مطالعه در طول روز انجام میشود، یعنی اینکه جامعه میپذیرد کتاب خواندن در جامعه ما همگانی است و اینکه کسی کتاب نمیخواند، اتفاق عجیبی نیست.
وی با تاکید بر اینکه ایجاد انگیزه و رغبت نخستین گامی است که در تبلیغات حوزه کتاب باید به آن دقت شود، افزود: چرا همانگونه که فرزند خانوادههای متوسط شهری به کلاسهای موسیقی و ورزش یا سایر سرگرمیها میروند، عادت به کتابخوانی در آنها جدی گرفته نمیشود؟
وی تاکید کرد: خانوادهها کتاب را یک عنصر موثر فرهنگی که در آن پول باشد و بعدا نقطه کسب درآمد باشد و بتواند به زندگی آنها کمک کنند، نمیبینند، درحالیکه کارشناسان معتقدند که خواندن کتاب مبنای سایر اقدامات مثل موسیقی و هنر و ورزش است.
عبدالرشیدی با بیان اینکه تبلیغات فرهنگی یا کم صورت میگیرد یا اگر صورت میگیرد به صورت علمی و هدفمند نیست، گفت: نمیتوان انتظار داشت که با برگزاری نمایشگاه کتاب یا فروش کتاب و هفته کتابخوانی مردم به سراغ کتاب میروند، با حضور در هر یک از این رویدادها میتوان نتیجه این موضوعات را مشاهده کرد.
تبلیغات کتاب با نقد
این استاد ارتباطات و رسانه با ذکر یک ضربالمثل انگلیسی گفت: رایج است کسانی که امروز یک فیلم را در سینما و تلویزیون میبینند، فردا نقد آن فیلم را در روزنامهها و مجلات میخوانند تا ببینند خوب بوده یا نه. این موضوع نشان میدهد مردم به جای اینکه در ذهن خود به این نتیجه برسند فیلمی که دیدهاند خوب بوده یا بد، منتظر نظر منتقدها هستند.
عبدالرشیدی افزود: این کار در فرایند تقسیم وظایف تمدنی به منتقدان واگذار شده است. منتقدان، افراد متخصصی در حوزههای مختلف و کالاهای فرهنگی و هنری و اجتماعی هستند و نظرات خود را درباره مباحثی که در آنها تخصص دارند، بیان میکنند.
وی با بیان اینکه در حوزه سینما چندین برنامه تخصصی به نقد فیلمها اختصاص دارد، عنوان کرد: نقد کارگردان، فیلم، موسیقی، طراحی صحنه و ... یک فیلم به صورت گسترده موجب شده است که سینما به یک صنعت پرسود تبدیل شود و گاهی فروش فیلمها میلیاردی است و سرگرمی فرهنگی مناسبی بهشمار میآیند.
عبدالرشیدی با اشاره به ضرورت نقد در سایر حوزههای فرهنگی و هنری گفت: در بخشهای دیگر مثل تئاتر و موسیقی، نقدها کمتر میشوند و کمترین نقدها در حوزه کتاب است؛ چرا برای کتاب، مانند سینما برنامههای انتقادی وجود ندارد؟
وی درباره ضرورت اهمیت نقد کتاب در معرفی و تبلیغ آن توضیح داد: یک خریدار نمیتواند در بازار نشری که سالانه بیش از ۶۰ هزار عنوان کتاب منتشر میشود، فقط از روی جلد و نام نویسنده و مترجم کتاب بخرد و بخواند و بعد ببیند کدام یک بهتر است!
نویسنده کتاب «سیر تحول و تکامل ژورنالیسم» با بیان اینکه یکی از دلایلی که مردم کمتر کتاب میخوانند این است که نمیدانند چگونه یک کتاب را انتخاب کنند، ادامه داد: این موضوع درحالی بیان میشود که یک زمانی در رسانههای ایران بهعنوان مثال گفته میشد ویکتورهوگو نویسنده درجه یکی است و خواننده هر کتابی که از او به بازار میآمد را خریداری میکرد.
وی تاکید کرد: نباید منتقدان در صدا و سیما و مطبوعات و خبرگزاریها آثار منتشر شده را به آثار داخلی و خارجی دستهبندی کنند. اکنون سایتهای زیادی در کشور فعال هستند که بیشتر به فروش کتاب اختصاص دارند و اطلاعات کتابها را ارائه میدهند ولی نقد ندارند.
عبدالرشیدی با اشاره به ضرورت اطلاعرسانی درست و صحیح درباره کتابهای منتشر شده، گفت: همانگونه که مردم هر صبح در روزنامهها آخرین قیمت سکه و نرخ ارز و طلا را میخوانند یا میزان فروش فیلمها در سینماها را چک میکنند، باید بدانند این هفته چه کتابهایی بهبازار آمده و کدام را باید بخرند و این کتاب از نظر قیمت، چاپ، رنگ کاغذ، فونت، قطع، طرح روی جلد و سوابق نویسنده چه ویژگیهایی دارد.
وی معرفی کتابهای جشنوارههای برتر داخلی و خارجی و نقد آنها را یک ضرورت برای آثار برگزیده و تبلیغ آنها دانست و عنوان کرد: وقتی برای حوزه کتاب جایزه و جشنوارههای متعدد داخلی و خارجی برگزار و آثار برگزیده مشخص میشوند، این آثار باید به همراه نقد کارشناسان به مردم معرفی شوند تا آنها به سراغ کتابها بروند.
منتقدان به یاری ناشران میآیند
عبدالرشیدی با اشاره به فعالیت رسانههای مختلف برای معرفی کتابها به مردم توضیح داد: روزنامه نیویورک تایمز کتابها را دستهبندی میکند؛ به عنوان مثال در بخشی پرفروشها را بر اساس میزان فروش دستهبندی کرده و به مخاطبانش معرفی میکند اما در کشور ما طبقهبندی کتابها انجام نمیشود.
به گفته وی، یکی از مهمترین فاکتورهای معرفی و تبلیغ هر کتابی نقد آن است و زمانی که یک کارشناس بدون دریافت هزینه از ناشر یا نویسنده، متنی را اصولی و منطقی نقد میکند و آن را در رسانهها منتشر میکند میتواند کمک زیادی به معرفی کتاب به مردم باشد.
عبدالرشیدی کار منتقدان را کمک به ناشران، نویسندگان و مترجمان دانست و گفت: آنها قبل از ترجمه یک کتاب میتوانند به سراغ نقدهایی که در دنیا بر روی کتابها انجام شده بروند و ببینید آیا این کتاب برای ترجمه مناسب است.
وی با اشاره به تجربه صنعت نشر کشورهای اروپایی و امریکایی عنوان کرد: در بسیاری از کشورهای توسعهیافته ناشران اولین چاپ کتاب را پیش از انتشار، در تیراژ پایین تحت عنوان «review copy» چاپ میکنند و این نسخه را به خبرنگاران و منتقدانی که نامشان در فهرست ناشر است میفرستند تا نظر و دیدگاه آنها را درباره کتاب داشته باشند.
عبدالرشیدی ادامه داد: این افراد کتاب را میخوانند و نقد میکنند و نظر خود را به ناشر منعکس میکنند و به همین دلیل است که ما در بازار کتاب گاهی اخباری درباره انتشار کتاب خاطرات فلان سیاستمدار و نویسنده و بازیگر میشنویم که در بازار اما نقدهایی درباره این کتابها در بازار وجود دارد.
وی با بیان اینکه این کتابها مدتی بعد از جمعآوری نظرات و دیدگاههای منتقدان و خبرنگاران منتشر میشود، گفت: عموما ناشران بر اساس این نقدها آخرین ویرایشها را انجام میدهند و نسخه نهایی کتاب با دیدگاه و نظرات آنها منتشر و روانه بازار کتاب میشود.
عبدالرشیدی با اشاره به مغفول ماندن چنین اقداماتی در جامعه نشر کشور، افزود: البته برخی ناشران ایرانی نیز کتابها را برای برخی خبرنگاران ارسال میکنند؛ اما به نظرم سیستماتیک نیست و باید توسعه بیشتری داشته باشد تا مخاطب قبل از خریداری کتاب بتواند درباره آن اطلاعات کسب کند.
نظر شما