زائری در کتاب «تقاطع انقلاب» منادی انعطاف است. در پی سازگاری و در پی نفی سرسختی و خشکی در برخورد با اجتماع. البته او تاکید دارد که انعطاف به معنای دست شستن از عناصر اصلی هویت و مبانی اصولی و مبادی اساسی فکر و اندیشه انقلابی نیست.
به اعتقاد زائری: «اگر انقلاب اسلامی را با وجود عنایات ربوبی و امدادهای غیبی، تجربهای بشری ندانیم، لاجرم نمیتوانیم به بازشناسی ضعفها و قوتهای آن بپردازیم و کامیابیها و ناکامیهایش را تحلیل کنیم. از سوی دیگر اگر به بقای این انقلاب برای دههها و سدههای آینده میاندیشیم، ناگزیر باید آن را در چارچوب و قالب و شکل و زبانی تعریف کنیم که در موقعیتهای زمانی و مکانی مختلف آینده مستمر باشد.»
از همین نقلقول میتوان فهمید که تاکید زائری بر ارائه قرائتی آسیبشناسانه از تجربه چهلساله انقلاب، در شکل و زبانی متفاوت از ساختارهای جاافتاده و عادی برای روحانیون است. بهعبارت دیگر، وجه تمایز زائری این است که میخواهد بدون خروج از مبانی و اصول شکل دهنده به اندیشه انقلابیگری و روحانیت انقلابی در چهارچوب نظام جمهوری اسلامی، از زبان و فرم ارائه این اصول و مبانی کلیشهزدایی کند.
دغدغه زائری آنچنان که خودش نیز در مقدمه کتاب «تقاطع انقلاب» تصریح کرده است، سخن گفتن با مخاطب بروندینی از دل دین است. او در این زمینه خاطرهای دارد که خواندنی است: «در هفتههای نخست سکونت در لبنان، روزی برای دریافت یکی از چمدانهایم که در پرواز جا مانده بود، گرفتار کاغذبازی رایج و مرسوم کارگوی فرودگاه بیروت بودم و بعد از ساعتها دویدن و سرگردانی، وقتی طاقتم تمام شده بود، از ناراحتی و خستگی رو به کارمند بخش بار کردم و فریادزنان نالیدم که مگر تو مسلمان نیستی؟ این واکنش طبیعی و ناخواسته حاصل سالها زندگی در محیط فرهنگی و اجتماعی ایران بود که سروکار انسان اغلب با مسلمانان است و در نتیجه قسمشان به قرآن خواهد بود و ارزششان دلبستگیهای مشترک مانند امام حسین (ع).
پس طبیعی بود که وقتی خسته و عصبانی و دردمند و مستاصل شدم، از طرف مقابل بپرسم مگر تو مسلمان نیستی؟ یعنی چطور دلت میآید من مسلمان را آزار بدهی و سر بدوانی؟ او نیز طبق انتظار من برافروخته شود و به غیرتش بربخورد و کوتاه بیاید! اما او بدون اینکه واکنش خاصی نشان دهد یا تعجب کند یا نگران شود، در کمال آرامش فقط یک کلمه پاسخ داد: خیر! آن لحظه کوتاه، برای من به اندازه چند ترم درس جامعهشناسی و ارتباطات فرهنگی میارزید. در آن لحظه من با کسی روبهرو شدم که میگفت من مسلمان نیستم. خب حالا چی؟ من هرگز برای رویارویی با چنین مخاطبی آموزش ندیده بودم و تمرین نکرده بودم. هیچ کتابی درباره ارتباط با کسی که اشتراک دینی با من ندارد نخوانده بودم. هیچ استادی به من نگفته بود در مواجهه با مخاطبی برون دینی چه باید گفت و چه باید کرد.» (ص: 13)
زائری پس از نقل این خاطره، برآیند خودآموزی یا آموزشی که برای یاد گرفتن زبان ارتباط با دیگری از سر گذرانده است را اینگونه صورتبندی میکند که وقتی با مخاطبی روبهرو میشویم نخست باید اشتراکات خودمان با او را بررسی کنیم و بر اساس مبادی و اصولی که سرشان اتفاق نظر داریم، با ادبیات مشترک و مفهوم برای دو طرف پیش برویم. در غیر این صورت، به نتیجه مطلوب نخواهیم رسید. تاکید زائری در همین صورتبندی نیز بر حفظ اصول و عدم عدول از آنهاست. او بر اولویت دادن اشتراکها نسبت به افتراقها، در عین پذیرش تفاوت تاکید دارد. چنان که مشخص است تلاش او این نیست که کسی را شبیه خودش کند یا شبیه دیگری شود. او تلاش میکند که زبانی برای همزیستی مسالمتآمیز در عین پذیرش تفاوتها پیدا کند. شاید بروز این خصوصیت در زائری، علاوه بر تجربه زیستن در جامعه رنگارنگ لبنان، برآمده از تحصیل او در رشته گفتگوی میان اسلام و مسیحیت در دانشگاه سنت ژوزف بیروت باشد. تحصیلی که بهویژه خود را در دو اثر با نامهای «کتاب مقدس» و «پدر، پسر، روحالقدس» بروز داده است. او در این دو کتاب نیز به دنبال وجوه مشترک و علائق مشترک گشته است. این دو کتاب درباره دلبستگی نویسندگان مسیحی به قرآن و نیز تجلی ارادات به امام حسین (ع) در آثار این دسته از نویسندگان است.
اما کتاب تقاطع انقلاب به مسائل روز میپردازد. در زمانهای که جامعهشناسان و اندیشمندان علاقهمند به مسائل اجتماعی از بحران ارتباط میان آحاد مردم ایران سخن میگویند، زائری تلاش کرده است الگوی خود برای برقراری ارتباط در عین حفظ تفاوتها را درباره مسائل جامعه ایران نیز به کار ببندد. او میگوید امروز مخاطب ما میتواند از همین خانواده و همین محیط فرهنگی باشد. مخاطبی که با وجود میل ما، شاید به بسیاری از پیشفرضهای ما باور نداشته باشد. ما ناچاریم با این مخاطب به توافق برسیم و در کنار هم زندگی کنیم و پیش هم بمانیم.
به اعتقاد زائری دینداری و انقلابی بودن در شرایط کنونی باید با پذیرش واقعیتهای عینی و محسوس و ملموس اجتماع تعریف شود. چرا؟ به این دلیل که اگر اینگونه نباشد جریان اسلام انقلابی روزبهروز منزویتر و محدودتر خواهد شد. زائری در کتاب «تقاطع انقلاب» منادی انعطاف است. در پی سازگاری و در پی نفی سرسختی و خشکی در برخورد با اجتماع. البته او تاکید دارد که انعطاف به معنای دست شستن از عناصر اصلی هویت و مبانی اصولی و مبادی اساسی فکر و اندیشه انقلابی نیست.
مجموعه یادداشتهایی که در کتاب «تقاطع انقلاب» گرد آمدهاند، با چنین رویکردی، به مسائل حاد اجتماعی میپردازند. این یادداشتها که بهنظر میرسد پیش از این در جاهای مختلفی از قبیل نشریات و فضای مجازی منتشر شدهاند، مباحث مختلفی را در برمیگیرند. یادداشتها بر مبنای این مباحث تقسیمبندی شدهاند و در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند. این مباحث عبارتند از: اولویتها، ضعفها و مشکلات، نقد و پاسخگویی، انتخابات، حرفهایی با دوستان انقلابی، 22 بهمن، دروغهای سیاسی و بیاعتمادی مردم، مفاسد اقتصادی، دشمنشناسی و رهبری. تاکید زائری در همه این مباحث بر واقعبینی، پذیرش دیگری، دوری از خودمحوری، اجتناب حاکمان از رذائل اخلاقی و مواردی از این دست است. تنوع یادداشتهایی که در این اثر گردآمده است، مجموعه متنوعی از مخاطبان را برای اثر به ارمغان میآورد. اگر بخواهیم از منظری متفاوت به این اثر بپردازیم، میتوانیم بگوئیم این اثر میتواند الگویی مناسب برای آموزش روش صحیح امر به معروف و نهی از منکر باشد.
نشر آرما کتاب «تقاطع انقلاب»، مجموعه یادداشتهای محمدرضا زائری که به اهتمام امیر محزونیه گردآوری و تدوین شدهاند را در 303 صفحه، با تیراژ 1000 نسخه و قیمت 35 هزار تومان در سال 1398 منتشر کرده است.
نظر شما