گفتوگو با ایبنا با احمد خامهیار درباره کتاب «بهشت بقیع»
درباره خاستگاه، الگو و شکل معماری گنبد ائمه بقیع (ع) نظریهپردازی کردم
احمد خامهیار میگوید تلاش کرده تا در «بهشت بقیع: بازنمایی قبرستان مقدس بقیع»، نظریهای درباره خاستگاه و الگو و شکل معماری گنبد ائمه بقیع (ع) ارائه کند.
شما کتابی درباره قبرستان بقیع در دست نگارش دارید. شاید این کار از بکرترین کارهای پژوهشی است که درباره بقیع انجام میشود. درباره نحوه شکلگیری این اثر برایمان بگویید
انتشارات انجمن میراث اسلامی منتشر شود. میدانیم که قبرستان بقیع مقدسترین قبرستانِ مسلمانان از زمان مهاجرت رسول خدا (ص) به مدینه بوده و وجود زیارتگاههای شخصیتهای مقدس صدر اسلام مانند چهار امام معصوم شیعیان شامل امام حسن مجتبی، امام زینالعابدین، امام محمد باقر و امام جعفر صادق (ع)، و همچون فرزندان و همسران رسول خدا (ص)، و حتی شخصیتهای مقدس اهل سنت مانند عثمان بن عفّان خلیفه سوم و مالک بن انس امام مذهب مالکی، عاملی بوده تا این قبرستان، همیشه مورد توجه مسلمانان باشد. بناهای یادمانی متعدّدی که روی قبور این شخصیتها وجود داشته، از جلوههای شاخص و برجسته میراث معماری مسلمانان در مدینه ـ دومین شهر مقدّس مسلمانان ـ بوده که متأسفانه بر مبنای پارهای عقاید افراطی و متعصّبانه، حدود صد سال قبل تخریب گشته و امروزه جز سنگچینهایی کوتاه، چیزی از آنها باقی نمانده.
درباره قبرستان بقیع تا کنون چندین تألیف منتشر شده که هر یک از آنها، بخشی از تاریخ این قبرستان را برای ما روشن شدن کرده است (از جمله: البقیع قصّة تدمیر آل سعود للآثار الإسلامیة فی الحجاز، اثر یوسف الهاجری؛ بقیع الغرقد فی دراسة شاملة، اثر محمد امین الامینی؛ تاریخ حرم ائمه بقیع (ع) و آثار دیگر در مدینه منوّره، اثر محمد صادق نجمی؛ تخریب و بازسازی بقیع به روایت اسناد، اثر سیدعلی قاضیعسکر؛ و دانشنامه بقیع شریف، اثر محمد نوری). اما من در این کتاب تلاش کردهام تا تحولات قبرستان بقیع را، به ویژه از منظر معماری، در دورههای تاریخی مختلف بررسی کنم.
کتاب بهشت بقیع دارای سه فصل با عناوین: بقیع در گذر تاریخ، نگارههای هنری بقیع و عکسهای قدیمی بقیع است. در فصل نخست کتاب، پژوهش نسبتاً مفصلی درباره شکلگیری قبرستان بقیع و تاریخچه و تحولات و روند پیدایش زیارتگاههای مختلف آن در گذر تاریخ و نیز تاریخچه و توصیف معماری گنبد و ساختمان زیارتگاه ائمه بقیع (ع) و تاریخچه و بررسی اعتبار تاریخی سایر زیارتگاههای این قبرستان انجام شده. فصل دوم کتاب، به نگارههای هنری بقیع در نسخههای خطی و آثار هنری اسلامی، همراه با شرح و توصیف دقیق هر یک از این نگارهها اختصاص دارد. فصل سوم کتاب نیز به عکسهای قدیمی بقیع و معرفی و توصیف آنها اختصاص دارد.
از مهمترین دستاوردها و یافتههای پژوهشی ارائه شده در این کتاب، نظریهای است که درباره خاستگاه و الگو و شکل معماری گنبد ائمه بقیع (ع) مطرح کردهام و نشان دادهام که شکل و الگوی این گنبد، برگرفته از مقابر ساخته شده در دوره اول سلجوقی در فلات مرکزی ایران، به ویژه شهر قم و مناطق نزدیک به آن (از جمله آستانه حضرت معصومه در قم و به طور مشخص برج ـ مقبرههای خرقان قزوین) است. همچنین درباره پیشینه و اعتبار تاریخی برخی از زیارتگاههای بقیع از جمله بیتالاحزان، مزار حلیمه سعدیّه و مسجد ابیّ بن کعب، نظریات جدید مطرح کردهام که پژوهشگران قبلی به این نتایج نرسیده بودند.
در کتابتان علاوه بر منابع مکتوب از نگارهها کمک گرفتهاید. درباره تحقیقاتی که درباره نگارهها انجام دادهاید صحبت کنید.
برای بررسی هر نگاره، ابتدا اطلاعات نسخهشناسی را بیان کردهام که نسخهای که آن نگاره را در بر دارد، در کدام کتابخانه یا مرکز نگهداری میشود و کجا و در چه تاریخی کتابت شده. سپس شرح کاملی از آن نگاره ارائه دادهام و میزان واقعگرایی نگارهها را بررسی کردهام. برخی نگارهها واقعگرایی بالایی دارند؛ اما برخی نگارهها واقعگرایی کمتری دارند و صرفاً بر اساس تصور ذهنی نگارگر ترسیم شدهاند. البته در فصل اول کتاب، بیشتر دادههای تاریخی و معماری که از نگارهها به دست میآید را تحلیل و بررسی کردهام. برخی از نگارههایی که واقعگرایی بیشتری دارند، در شناسایی الگوهای معماری گنبدهای بقیع به ما کمک میکنند. برای مثال در یک نگاره که بیشتر از همه نگارهها واقعگرایی دارد، شکل گنبد ائمه بقیع (ع) به شکل مثلث یا هرمی ترسیم شده که یادآور گنبدهای رُک موجود در قم و مناطق مرکزی ایران است.
نگارگرهای این نگارهها بیشتراز چه دورهای محسوب میشوند؟
در بیشتر نسخهها نام نگارگر دیده نمیشود. نسخههای بسیار کمی وجود دارد که ما نگارگر آنها را میشناسیم. از جمله در برخی نسخههای فتوح الحرمین محیی لاری، کاتب نسخه که ویسی هروی است، نام نگارگر یعنی ابراهیم هروی را ثبت کرده است. این شخص در زمان سلطان سلیم دوم عثمانی از هرات به مکه آمده و نسخههای فتوح الحرمین را نگارگری کرده است. تعدادی از نگارههای مورد استفاده در کتاب، به سبک ایرانیدوره قاجاری ترسیم شدهاند، اما خیلی واقعگرایانه نیست.
در تدوین این کتاب بیشتر به سراغ چه منابعی رفتهاید؟
طبیعتاً در فصل اول کتاب عمدتاً از منابع چاپی استفاده کردهام. اما در فصل دوم کتاب از نسخههای خطی استفاده کردهام که برخی از نسخهها متعلق به کتابخانه ملی، کتابخانه دانشگاه تهران، کتابخانه مرعشی هستند. اما تعداد قابل توجهی از نسخهها، متعلق به کتابخانه سلیمانیه استانبول بودند. یک نگاره بسیار مهم از کتابخانه کاخ توپکاپی در استانبول، و یک نگاره مهم دیگر را هم از یک نسخه نهجالبلاغه در کتابخانه دانشگاه ملک سعود ریاض به دست آوردهام که این نسخه نهجالبلاغه را در مقاله مستقلی در مجله نامه بهارستان معرفی کردهام. یک مورد هم نقاشی روی کاشی در تکیه معاونالملک کرمانشاه داشتهایم. عکسهای قدیمی بقیع را هم از مراکز آرشیوی مختلف و منابع چاپی استفاده کردهام.
کاتبان ما به دلیل اینکه بیشتر اهل تسنن بودند بیشتر در این باره قلم زدند و نسخههای خطی که تاریخ شیعه را در زمانهای مختلف توصیف کند، به نسبت کم منتشر شده است. به عبارتی شاید مصححان در این زمینه چندان فعالیت نکردهاند. به اعتقاد شما چرا مصححان در این باره کم کار کردهاند؟
ما هماکنون نسخهپژوهان خوبی داریم که در حوزه نسخهپژوهی، کارهای علمی خوب و دقیقی میکنند و من حتی میتوانم بگویم قوت کارشان شاید از نسخهپژوهان اروپایی هم بیشتر باشد. هرچند شاید تعداد این نسخهپژوهان زیاد نباشد. اما در حوزه تصحیح در موضوعات ادبی و متونِ به زبان فارسی نمونههای خیلی خوبی از کارهای تصحیح انجام شده. اما در تصحیح متون مذهبی شیعی، با توجه به اینکه اهتمام به این متون عموماً در میان حوزویان و در فضای سنتی مورد استقبال قرار میگیرد، به همین دلیل بسیاری از متون شیعی به روشهای علمی و به صورت تصحیح انتقادی، منتشر نشدهاند و نیاز به تصحیح مجدد دارند..
به نظر شما این موضوع میتواند دلیل بر این باشد که متون شیعی ما گمنام هستند و حتی بسیاری از متونی که درباره ائمه اطهار (ع) نوشته شده است برای ما ناشناخته مانده؟
طبیعتاً حجم تألیفاتی که در جهان اهل سنت انجام شده بسیار بیشتر است. ما شیعهها در حوزههای خاصی که جنبه درونمذهبی دارد بیشتر وارد شدهایم. در حوزههایی مانند تاریخ هم بسیار کم کار بودهایم. البته از دوره صفوی و در دورههای متأخر، تألیفات بسیار بیشتری داشتهایم. اما بههر حال بیشتر آثار تولید شده در دوره متأخر از نظر ارزش، قابل مقایسه با آثار دورههای کهن نیست. همچنین در زمینه ادب و زبان عربی از قرون اول تا هفتم هجری قمری ادیبان شیعه برجستهای بودهاند که آثار مهمی تولید کردند. اما مصحّحان شیعه گاه اهتمام زیادی به تصحیح این آثار ندارند و برای همین میبینیم گاه مصححان اهل سنّت به تصحیح آثار متعلق به ادبای شیعه اقدام میکنند.
در کارهایتان اشاره کردهاید که به دیوارنگارهای مذهبی توجه نمیشود. دیوارنگارهها از چه زمانی به وجود آمدند و در دوران معاصر چه نیازی است که به آن توجه کنیم؟
من همیشه تلاش کردهام شیوه کارم این طور باشد که تنها به منابع مکتوب بسنده نکنم. به نظر من کتیبهها، دیوارنگارهها و آثار هنری به عنوان اسناد قابل بررسی و منابعی برای پژوهش است که به صورت کارهای میانرشتهای میتوان از آنها استفاده کرد. نقدی به تراثپژوهان دارم و آن این است ما گاهی بسیار به میراث مکتوب اهمیت میدهیم درحالیکه آثار هنری باقیمانده در دل بناهای معماری را آنگونه که باید اهمیت نمیدهیم. همین طور که به نسخههای خطی اهمیت میدهیم و در کتابخانه و مراکز نسخ خطی از آنها به خوبی محافظت میکنیم، آثار معماری چندان برایمان مطرح نیست. در حالیکه کتیبهها و دیوارنگارهها اسناد ما هستند و یک دوره فرهنگ مردم یک شهر یا یک روستا را نشان میدهند. اهل قلم باید تلاش کنند تا متولیان امر را به این آگاهی برسانند که به این آسانی دست به تخریب بناها نزنند. لااقل با عکاسی و چاپ آلبومهای هنری، این آثار را مستندنگاری کنیم. برخی از بناهایی که از بین رفته، ما گاه حتی یک عکس از آنها نداریم.
مشکلات زیادی بر سر راه محتوا و کیفیت کتابهای مذهبی حاکم است و کتابسازیها زیاد است. این موضوع در نگاه شما چیست و حتی در نسخهپژوهی کارهای مذهبی ما اتفاق میافتد.
متأسفانه یک آسیبی که در حوزه تصحیح متون وجود دارد، شتابزدگی در کارها است. اینکه متن یک اثر را بدون مقابله نسخههای مختلف آن با هم چاپ و منتشر کنند؛ و این باعث میشود تصحیحهای مغلوطی منتشر شود و عملاً کار تصحیح آن متن زخمی شود. همچنین انتشار گسترده کتابهای ضعیف باعث آسیب رساندن به بازار نشر میشود و به ضرر چاپ آثار پژوهشی است..
نظر شما