این کتاب که از زبان سوم شخص مفرد روایت میشود زندگی گناهآلود مردی را به تصویر میکشد که سرانجام عاقبت به خیر میشود. جوانی به نام محسن به همسرش مریم خیانت میکند ولی بعد متوجه خطای خود میشود و توبه میکند، او اشتباههای خود را میپذیرد و از مریم و خانواده پوزش میخواهد. همسرش عذرخواهی او را که تنه زبانی نیست بلکه وجدانی و عملی است، میپذیرد و به جای انتقامجویی یا مقابله به مثل و لجاجت هر دو آشتیجویانه از اصلاح مرد خاطی منتفع میشوند.
نویسنده در مقام دانایی کل در قالب فردی اخلاقمدار که از بیرون به صحنهها مینگرد سعی بلیغ دارد که نشان دهد مدارا و شکیبایی بهتر از تنبیه و انتقامجویی است.
در روزگا ما که شالوده ارتباطات خانوادگی به ضعف گراییده و خودخواهی و افزونطلبی افزایش یافته است، پیامهای اخلاقی و تربیتی این داستان قابل اعتنا و توجه است.
نویسنده به سبک رئالیستی زندگی عادی خانوادهها را شرح و بسط میدهد تا نشان دهد که انسان میتواند تغییر کند و به او باید فرصت داد تا خودش را تصحیح کند.
«ویرایش انسان» از جهت کیفی و سبک، واقعگرایانه است یعنی تعقل و کار معقول را بر احساسات و علایق فردی ترجیح میدهد و بنا دارد به ترویج زندگی اخلاق مدار بپردازد.
ما در ایران معاصر، زنان داستاننویس بسیاری داشته و داریم که تنها تعداد معدودی از آنها به شهرت رسیدهاند مانند سیمین دانشور، گلی ترقی، غزاله علیزاده، منیرو روانیپور و... اما از تلاش و کوشش دیگر زنان داستاننویس مانند رقیه حاجی ابراهیمی نمیتوان غافل شد چرا که هر گلی بویی دارد و هر زاویه دیدی باید جایگاه خود را در جامعه کثرتگرا بیابد. این کتاب در 200 صفحه با کاغذ وصحافی خوب از سوی انتشارات آبتین رسانه هنر منتشر شده است و من از خواندن آن لذت بردم.
نظرات