«راسپوتین فلکه پنجم»؛ بعد از «عاشق خونسرد» و «کالی» سومین رمان اردشیر نوراییست که اردیبهشتماه ۹۸ بههمتِ نشر «میترا.آ» منتشر شده است، در این یادداشت به این اثر پرداخته شده است.
اغلب روایتی از آدمهای معمولیست که گاه دچار توهم و گاه مصیبت عشق میشوند. بههرحال، اساس این سرگذشتها واقعیست که گاه شخصیتها با همان شمایل در داستان حضور دارند و گاه بهشکلی دیگر در مکانی دیگر بهآرامی از مرز واقعیت عبور و در واقعیتی دیگر مدتی زندگی میکنند. در شش بخش روایت میشود و هر بخش داستان کسیاست که ناگهان زندگی عادیش دچار تغییری بزرگ میشود. درمانده حال به درمانگاه روانی دکتر فرازمند مراجعه و با هیپنوتیزم درمانی، موسیقی درمانی، گِل درمانی و...
این رمان را میتوان نقدی بر ناهنجاریهای روحی، روانی و اجتماعی مرحله گذارسیخکی از پیشامدرن به پسامدرنِ معوج و معلول جامعهای مریض، در نظر گرفت. عدم هماهنگی زیرساختهای فرهنگی با پیشرفتهای تکنولوژیکی، هجوم خردهفرهنگهای بیگانه، دست اندازهای عرفی، شرعی و قانونی در راه گسترش فرهنگ انسانی، در طول سالها شرایطی را فراهم آورده که بسیاری از انسانها درحالت عادی توهمبار و به هنگام بروز بحران درماندهاند. گویی تصویر جانشین واقعیت شده است و ما با وانمودهها روبهرو هستیم. نظامی از خلقوخوهای پایدار، وابسته به گروه خاص اجتمایی بیهرگونه اساس فرهنگی. کنش شخصیتهای رمان حاصل عادتوارههای وابسته به همین گروهای خاص اجتماعی است که متعلق به آن است. همآیندی این عوامل، دلیل بروز کنشهای غیر متعارف شخصیتها در فرآیند این رمان است. توهم و از خود بیگانگی وجنون پیش روی شخصیتها کمین کرده است. یکی ناگهان متوجه میشود که همسرش عاشق شخص دیگریست. زنی ناگهان دلدارش را از دست میدهد. شخصیتی دیگر زن و فرزندش را به شیوهای نگرانکننده ترک میکند. دیگری دن کیشوتوارهمچنان به پرونده سازی برای اطرافیان، ادامه میدهد.
در مورد سبک نویسنده میتوان گفت اگرسبک را فراهنجاری در زبان تصور کنیم که نظام خاص احساسات و اندیشههای نویسنده و روش نگاه شخصیش را به جهان اطراف و آدمها، نشان میدهد، اردشیر نورایی هم از تبار نویسندگان صاحب سبک است و همچنین نوشتههایش خالی از طنز نیست.
این کتاب در 288 صفحه با 40هزارتومن از سوی انتشارات «میترا.آ» منتشر شده است.
نظر شما