در ابتدا برای کسانی که کتاب «پا به پای زایندهرود» را نخواندهاند، کمی درباره آن بگویید.
این کتاب در باب معرفی رودخانه زایندهرود و تالاب گاوخونی است. درواقع یک پژوهش میدانی درباره زایندهرود و محیط زیست این ناحیه و تالاب گاوخونی و بلاهایی است که بر طبیعت این ناحیه و رودخانه رفته است.
حدود پنجاه سال پیش بود که گرفتار زایندهرود شدم، اولین روزِ بعداز امتحانات که به ده رفته بودم؛ یک بعدازظهر داغ تابستان، در پیچ رودخانه مقابل اسماعیل ترخان. آن روزها، اینجا پارک و هتل نبود و باریکهراهی بود کنار رودخانه، تا بالای سُوُرد که زیرش گردابِ عمیقی بود.ل باس درآوردم و پریدم توی آب. آب چرخید و چرخید و مرا سخت به آغوش کشید. دنیا با سرعت میچرخید و کسی صدای مرا نمیشنید. آب میچرخید و مرا بیشتر به آغوش میکشید. ناگهان انگار پشیمان شد و مرا پس زد؛ «پسر تو کُه دَ سملّو نداری چرا جُفت میزنی تو گرداوُ؟». حیدرنامی مرا بیرون کشیده بود. رنگ پریده، یخ کرده از ترس، با چانه لرزان گفتم «شنا بلدم، اما اینجا خیلی گود بود». همچنان میلرزیدم. روز بعد، زودتر از بچههای ده کنار رودخانه بودم. نمیخواستم بگویند: «بِچه شهری » از آب ترسید. اما ظاهراً گرفتار شده بودم، گرفتار رودخانه. اثری از خشم در نگاهم نبود. انگار همان آنی که مرا سخت در آغوش کشید، دلبستهاش شدم. شاید از اینکه مرا «به زندگی پس داد» مهرش به دلم نشست. حالا زایندهرود در تمام رگهای من جاری است.
نوشتن کتاب چقدر زمان برد؟
کتاب «پا به پای زایندهرود» در دو دهه پژوهش میدانی و کتابخانهای و با عکاسی حسن مقیمی و همکاران پژوهشیام بابک ابراهیمی، فرشته باقری، محسن جواهری و دیگران منتشر شد و برای چاپ آن، تحقیقات میدانی گستردهای انجام دادم. طی سالیان دراز، نمیگویم وجب به وجب یا گام به گام، اما میتوانم بگویم «ده به ده» از سرآب تا پایاب رودخانه را گشتهام. پیاده، با دوچرخه، با موتورسیکلت و اتومبیل، حداقل 2000 کیلومتر از حاشیه زایندهرود و بیش از سی سرشاخه مهم آن را طی کردهام، عکس گرفتهام، با آگاهان محلی گفتوگو کردهام، نقشههای موجود را بررسی و تکمیل کردهام و یادداشت برداشتهام.
کتاب «سفرنامه زندهرود» که مشغول تدوین آن بودید، به چه مرحلهای رسیده است؟
از سال هفتاد تاکنون، تقریباً هر کتابی را که مطلبی درباره زایندهرود داشته و به دستم رسیده است، مطالعه کردهام و نکات مهم آن را بیرون کشیدهام. از این یادداشتها، مجموعهای به نام «سفرنامه زندهرود» را تدوین کردهام که تقریباً آماده چاپ است، اما هنوز صدها پرسش بیپاسخ مانده است. در اصلیترین سرفصلهای کتاب، «حوضههای آبریز زایندهرود»، «منابع و سرچشمههای زایندهرود»، «دانش و فن آبیاری در ایران» و «بلوک آبخور زایندهرود» هستند که با استفاده از عکسها و نقشههای متعدد آن را بررسی کردم.
بر اساس 10 سال پژوهشی که انجام دادهاید، علت مشکلات ایجاد شده برای زایندهرود چیست؟
۲۷ استان کشور درگیر خشکسالی هستند و از ۲۰ تا ۸۰ درصد با کمبود بارش موجه شدهاند. بخشهایی از ۷ استان کشور نیز شرایطی بدتر از اصفهان دارند. این درحالی است که ایجاد ویلا در میان باغها و فروش آن با تضمین آب زایندهرود نیز بسیار گسترش داشته است و هنوز هم واگذاری این باغها ادامه دارد. هفت درصد حوضه زایندهرود در چهارمحال و بختیاری و ۹۳ درصد آن در استان اصفهان قرار دارد. کسری آب در بالادست سد بسیار است و حتی میتوان گفت اصفهان از چهارمحال نیز بیشتر برداشت دارد. ایجاد بند در مسیر رودخانه، حفر چاه در حریم و بستر رودخانه، پمپ، کشت در حریم و بستر رودخانه از تخلفاتی است که باعث کاهش سطح آب دریاچه پشت سد زایندهرود در سالهای اخیر شده است.
انتشار کتاب، تاثیری هم در کنترل این وضعیت بحرانی داشته است؟
نمیدانم چرا با وجود اینکه وضعیت کنونی آب بسیار بد است، اما ظاهراً وضعیت آب را جدی نگرفتهایم. در شرایط کنونی احتمال دارد آب بهداشتی خود را از چاه و آب شرب را از منابع زیرزمینی برداریم. این سرزمین، بحرانهای فراوانی را پشت سر گذاشته و امید است بتوانیم با همکاری همه مردم و مسئولان و چاپ چنین کتابهایی این تهدید را به یک فرصت تبدیل کنیم.
دربخشی از کتاب «پا به پای زایندهرود» میخوانیم:
«اختلاف بین بیشترین و کمترین بارش سالانه، هم در ایستگاه چلگرد و هم در ایستگاه اصفهان قابل توجه است. بیشترین بارش ایستگاه چلگرد در سال آبی 72و 1371 به مقدار 2555 میلیمتر و کمترین بارش در سال آبی 87 و 1386 به مقدار 855 میلیمتر بوده است. در ایستگاه اصفهان (بر اساس آمار ایستگاه هواشناسی) طی سالهای 1980 تا 2015 بیشترین بارش 250 میلیمتر در سال 2006 و کمترین بارش با 40.9 میلیمتر در سال 2008 یعنی یک سوم میانگین و یک ششم حداکثر بارش بوده است. نکته قابل توجه در حوضه آبریز زایندهرود این است که علاوه بر توزیع نامتوازن مکانیِ میزان بارش در شرق و غرب حوضه، نوسانِ زمانیِ بارش، هم در ماههای مختلف سال و هم دور ههای ترسالی و خشکسالی بسیار شدید است.»
یادآوری میشود، چاپ اول این کتاب در قطع رحلی با پشتیبانی و حمایت نیروگاه شهید محمد منتظری، در 192 صفحه و 2100 نسخه توسط نشر «نقش مانا» در اصفهان روانه بازار شده است.
نظر شما