جواد مجابی گفت: نگارگری ایرانی دنباله و تکمله شعر پارسی است، رد پای آن را باید در شاهنامه و اشعار نظامی جست و بیشترین نگارهها از اشعار فردوسی و نظامی تصویر شده است.
در آغاز محمود جعفریدهقی؛ استاد دانشگاه تهران، رئیس انجمن ایرانشناسی و دبیر این نشست؛ به معرفی مختصر پیشینه و آثار فرهنگی جواد مجابی به عنوان سخنران این نشست، در زمینههای گوناگون از نقد ادبی و هنری تا نوشتن داستان و رمان، طنزپردازی و کاریکاتور پرداخت.
بیشترین نگارهها از اشعار فردوسی و نظامی تصویر شده
پس از آن جواد مجابی با بیان اهمیت شاهنامه و نگارگریهای آن و با اشاره به آزادی مذهبی ایجادشده در ایران پس از حمله مغول و انقراض خلافت عباسی، این امر را مایه رشد هنر -بهویژه نگارگری و موسیقی- در ایران دانست و گفت: نگارگری ایرانی دنباله و تکمله شعر پارسی است، رد پای آن را باید در شاهنامه و اشعار نظامی جست و بیشترین نگارهها از اشعار فردوسی و نظامی تصویر شده است.
مجابی ضمن بیان اینکه خودم نیز هر گاه نتوانم با نوشتن حرفم را بزنم، به سراغ نقاشی میروم؛ در ادامه به تاریخچه نگارگری شاهنامه پرداخت و افزود: ایرج افشار بیش از ۴۰ سال پیش، در جشن طوس گفته، حدود ۳۰۰ نسخه شاهنامه مصور وجود دارد. مثلا «شاهنامه کاما» در هند، ساخته قرن هفتم و کهنترین شاهنامه مصور موجود است. مهمترین و ارزشمندترین نسخههای مصور شاهنامه، سه شاهنامه مهم «دموت»، «بایسنقری» و «شاه طهماسبی» است.
او اضافه کرد: شاهنامه «دموت» ساخته سده هشتم است. زمینه کار نگارهها، درست مانند دیوارنگارههای آن زمان سرخ است؛ یعنی روشن است که نگارگر شاهنامه را خوانده و مفهومش را میدانسته است. در نگاره «تشییع جنازه رستم»، میل رخش به او، بسیار عاطفی است و نشانه دریافت شخصیت رخش در شاهنامه و شناخت رابطه او با رستم است. بهترین کارهای نگارگر در موضوع مرگ است و این شاید نوید تلویحی زوال مغولان باشد. در شاهنامه «بایسنقری»، اغلب نگارهها در صحرا و باغ است، که این احتمالا به دلیل علاقه شاهان کوچگرد ایلخانی به این عناصر است. دو نگاره «به بند کشیدن ضحاک» و «به تخت نشستن جمشیدشاه» بسیار جالب است و تصاویر اشیاء، گیاهان و جانوران بسیار قوی ترسیم شده؛ اما در تصویر کردن انسانها -چون پیش از آن، محدودیت وجود داشته و تجربه کمتری بوده- چهرهها از روبهروست، اندامها ضعیف کشیده شده و زن و مرد، هم در چهره و هم در اندام به هم شبیهند.
سخنران نشست در بخش دیگری از سخنان خود اظهار کرد: در دوران مغولها و تیموریان، نگارگران چهره و حتی گاهی پوشش فاتحان مغول را بهجای پهلوانان شاهنامه کشیدهاند. این سنت شده و مثلا «صنیعالملک هارونالرشید» و «جعفر برمکی» را مانند ناصرالدین شاه و امیرکبیر - حتی با پوشش خودشان – کشیدهاند؛ اما هندسه ایرانی در این آثار مثلا در نگاره «اسفندیار و ارجاسب» بسیار خوب دیده شده است.
شاهنامه شاهطهماسبی؛ مهمترین و زیباترین نسخه مصور شاهنامه
نویسنده کتاب «آقای ذوزنقه» در بخش دیگری از سخنان خود شاهنامه شاهطهماسبی را مهمترین و زیباترین نسخه مصور شاهنامه نامید و درباره سرگذشت و ویژگیهای آن بیان کرد: شاهاسماعیل صفوی که درک درستی از تاریخ و میراث فرهنگی ایران داشته، در سده دهم دستور ساخت شاهنامهای مصور با بهترین خوشنویسی و نگارگری را داد. ساخت این شاهنامه هشت سال طول کشیده و در دوره شاهطهماسب پایان یافته است. او آن را به سلطان عثمانی هدیه داده و ناصرالدینشاه این شاهنامه را خریده و به ایران برگردانده است. که این نشان میدهد ناصرالدینشاه هنرپرور بوده و تنها عیاش نبوده است.
او ادامه داد: محمدعلی شاه این شاهنامه را از ایران برده و از طریق «روچیلد» به دست دلالی به نام «هوتن» افتاده که برای فروش آن را به محمدرضا پهلوی پیشنهاد داده؛ ولی چون گران بوده، آن را نخریده است. هوتن هم ۲۵۸ برگ را جداجدا فروخته و اکنون ۱۵۰ برگش باقی ماندهاست. بعدا در سال ۱۳۷۱ شاهنامه شاهطهماسبی با کاری از دکونینگ(نقاش آمریکایی)معاوضه و به ایران بازگردانده شده است. نگارههای این شاهنامه کار چند نگارگر مهم و بزرگ است. دو نگاره «دربار کیومرث» و «به بند کشیدن ضحاک»، اثر سلطان محمد بسیار زیباست و در آنها گویی جماد -مانند کوه و ابر- هم به حالت انسانی تصویر شدهاند و همپوشانی طبیعت و انسان در بیان روایت بسیار گیراست. نگاره «زال و مهراب» اثر میرمصور هم نمونه درخشان دیگری از این نسخه ارزشمند شاهنامه است.
مجابی در پایان گفت: از دوره زندیه، نقاشان قهوهخانهای پدید آمدند و قوللر آغاسی، معین، محمدزمان و... نقاشی را به میان مردم بردند. نقاشی ما از این زمان هم رواج و هم رشد یافتهاست. نقاشیهای چاپ سنگی ادامه این مینیاتورهاست و کار علیقلی خویی بینظیر و در ردیف نقاشان بزرگ دنیا است
نظر شما