زهرا کهندانی، از مادرانی است که دو فرزند 8 و 10 ساله دارد و ضمن بازدید از نمایشگاه قرآن کریم کتابهایی را برای فرزندانش خریداری کرده است. او میگوید: کتابهای دینی در حوزه کودک و نوجوان خیلی مشابهاند مثلا همه ناشران کتابهای داستان پیامبران و امامان را دارند و اینکه متوجه شویم کدام کتاب خوب و قابل استناد است، کار سختی است. تنها ملاک من برای انتخاب کتاب در این زمینه برای فرزندم، این است که کدام داستان را تا به حال نخوانده است و سعی میکنم حداقل داستانی را برایش انتخاب کنم که اطلاعات جدیدی به او بدهد و کتابهایی که قبلا برایشان خریداری کردهام مانند داستان حیوانات قرانی و ... را نمیخرم، مثلا الان داستان حضرت سلیمان و حضرت ایوب را خریدم که قبلا نخواندهاند و اطلاعاتی ندارند.
نیازمند تصویرسازیهای جذاب در آثار تالیفی هستیم
او دربازه میزان تاثیرگذاری کتابهای دینی و قرآنی برفرزندانش میگوید: من از دوره کودکی برای بچهها کتاب میخریدم، مخصوصا کتابهای دینی. تا با قرآن، امامان و پیامبران آشنا شوند و الان بیشتر داستانهای قرآن را میدانند و آداب اخلاقی را به خوبی رعایت میکنند. همیشه سعی کردهام برای فرزندانم کتابهای ترجمه شده نخرم و آنها را به خواندن کتابهای دینی تالیفی تشویق کردهام. به همین دلیل آنها کمتر با شخصیتهای داستانی خارجی آشنایی دارند اما با توجه به کارتونهایی که در تلویزیون میبینند و سیدیها بهرحال به مظاهر شخصیتهای کارتونی و داستانی غربی که در تلویزیون میبینند هم علاقه دارند. به نظر من اگر تصویرسازیهای کتابهای ایرانی بهتر و جذابتر باشد بچهها هم به خواندن کتابهای تالیفی ترغیب میشوند و کمتر سراغ آثار خارجی میروند.
بچهها رغبت زیادی به خواندن کتابهای تالیفی ندارند
مریم فرخپور، از دیگر بازدیدکنندگان نمایشگاه قرآن است که تعداد زیادی کتاب دینی کودک خریداری کرده است. او فروشنده لباس زنانه است و به همراه پسرش به نمایشگاه آمده و میگوید: وقتی به نمایشگاه قرآن مراجعه کردم تا برای فرزندم کتاب بخرم، کتابهای دینی را دیدم که داستانهای کوتاه و جذاب دینی برای کودکان داشتند. با خود گفتم مگر سه هزار تومان چه ارزشی دارد که من شانس خواندن یک کتاب خوب را از کودکی بگیرم. و با این تفکر چندین جلد از این کتابها را خریداری کردم تا در فروشگاهم به کودکانی که همراه والدینشان برای خرید میآیند، هدیه بدهم و قدم کوچکی در راستای ترویج کتابخوانی و افزایش اطلاعات دینی کودکان بردارم.
او میگوید: امروزه بچهها رغبت زیادی به خواندن کتابهای تالیفی ندارند و بیشتر به سوی کتابهای ترجمه میروند. چون از یک سو این آثار تصویرگریهای جذاب و قوی دارند و بچهها هم عاشق تصویر و رنگ و لعاب کتابها هستند. از سویی دیگر هم ما راوی خوب نداریم، اغلب پدر و مادرها نمیتوانند داستانها را به صورت جذاب برای بچهها تعریف کنند یا وقت کتابخواندن و قصهگفتن برای بچهها ندارند. ما باید از دوران کودکی با تعریف کردن قصهها و داستانها، بچهها را به کتابخوانی تشویق کنیم. اما اغلب ما از بچگی به کودکان آموزش نمیدهیم و اجازه میدهیم بزرگ شوند و خودشان اگر تمایل داشتند کتاب بخوانند.
این مادر دوستدار کتاب، میافزاید: من از دوران کودکی برای پسرم کتاب میخواندم. او عادت کرده بود که هرشب با یک داستان جدید بخوابد و من مجبور بودم کتابهای زیادی بخرم و بخوانم و با زبانی ساده و جذاب برای پسرم تعریف کنم. یکی از این کتابها، مجموعه «قصههای خوب برای بچههای خوب» نوشته مهدی آذریزدی بود که خیلی جالب بود و نتیجهگیری خوبی داشت و بچه را به فکر وادار میکرد. من سعی میکردم راوی خوبی برای فرزندم باشم، ابتدا خودم داستان را میخواندم و بهگونهای برای پسرم تعریف میکردم که برایش قابل فهم و جذاب باشد چون برخی کتابها برای بچهها قابل فهم نیستند. براین اساس بیشتر قصههای دینی و قرآنی را برایش تعریف کردهام و الان که 12 سال دارد هم شناخت خوبی نسبت به امامان و پیامبران بدست آورده، هم کتابها را میشناسد و به راحتی میتواند کتاب خوب و مناسبی برای خودش انتخاب کند. وقتی کتابی را خود بچهها انتخاب کنند و بخرند، علاقه بیشتری به مطالعه آن دارند تا پدرومادرها برایشان انتخاب کنند.
تولید کتابهای دینی نیازمند نگاه نو و زاویه دید جدید است
مسالهای که مریم فرخپور و تعداد دیگری از مراجعهکنندگان به نمایشگاه قرآن مبنی بر جذابیت پایین کتابهای تالیفی دینی مطرح کردند، ما را بر آن داشت تا به سراغ کاظم طلایی، مدیر انتشارات طلایی، از ناشران کودک و نوجوانی برویم که امسال در نمایشگاه قرآن حضور داشت و کتابهایش هم با استقبال مخاطبان روبهرو شد. او معتقد است ما در حوزه داستان و کتابسازی در موضوعات دینی برای کودکان خوب کار نکردهایم، نویسندگان احساس میکنند در پرداختن به موضوعات دینی دستشان بسته است و تخیلی را که میتوانند در موضوعات دیگر داشته باشند، ندارند و نمیتوانند اثر جذاب و تاثیرگذاری خلق کنند. از سویی همین وضعیت در تصویرگری هم وجود دارد و دست تصویرگران در خلق تصاویر جذاب و تاثیرگذار دینی بسته است و نمیتوانند آثار جذابی خلق کنند. به همین دلیل در این حوزه سرمایهگذاری قابل توجهی نمیشود و کارها به شدت ضعیف و بازاری است و کار خوبی نمیبینیم.
مدیر انتشارات طلایی در ادامه به نهادهایی اشاره میکند که باید این زمینه سرمایهگذاری کنند و میافزاید: نهادهای مربوطه هم که باید در این حوزه سرمایهگذاری کنند و نویسندگان، تصویرگران و ناشران را برای تولید کتابهای خوب و جذابی که بر مخاطب تاثیرگذار باشد، تشویق کنند، کارشان را به خوبی انجام نمیدهند و هزینه زیادی برای تالیف کتابهای دینی اختصاص نمیدهند. جشنوارههایی هم که در این حوزه برگزار میشود خیلی پرسروصدا نیست و جوایز دهنپرکن و چشمگیری ندارد که ناشران و نویسندگان تشویق شوند کتاب خوب در این حوزه تولید کنند. مگر اینکه ناشرانی پیدا شوند که به صورت دلی در این زمینه سرمایهگذاری کنند. همه این عوامل دست به دست هم داده تا شاهد انتشار کتابهای خوب زیادی در این حوزه نباشیم.
از نویسندگان با نگاه جدید حمایت میکنیم
طلایی درباره میزان استقبال از آثارش در نمایشگاه قرآن کریم، میگوید: امسال استقبال خیلی خوبی از کتابهای ما صورت گرفت و توانستیم با مخاطبانمان ارتباط برقرار کنیم. ازجمله آثاری که با استقبال روبهرو شد، کتاب اسباببازی کشتی نوح بود. ابتدا میترسیدیم این کار را تولید کنیم اما با استقبالی که صورت گرفت به تولید انبوه میرسانیم. همچنین در حوزه کتابهای دینی هم دو سری مجموعه منتشر کردیم و سعی کردیم این کتابها از نظر مجموعهسازی و کتابسازی مناسب گروه سنی کودک باشد. مجموعه 12 جلدی «قصههای خدا» حاصل دو سال کار تیمی ماست، بارها و بارها تصویرسازیها را عوض کردیم تا بتوانیم مجموعه جذابی تولید کنیم و سعی کردیم از واژگانی استفاده کنیم که خارج از دایره لغات کودکان نباشد. البته هنوز با نقطه ایدهآل فاصله داریم و شاید ناشرانی باشند که بهتر از ما عمل کردهاند اما آرزو داریم کارهای خوبی در حوزه کتابهای دینی برای کودکان تولید کنیم و در این راستا از نویسندگانی که با نگاه جدید به موضوعات دینی پرداختهاند و حرفی برای گفتن دارند، استقبال میکنیم و از آثار خوب حمایت میکنیم.
به گفته این ناشر کودک و نوجوان، یکی از مشکلات ما در تولید کتابهای دینی، زاویه دید است، متاسفانه نویسندگان ما زاویه دید جدید ندارند به همین دلیل داستانها شبیه هم است و افت و خیز داستانی زیادی ندارند. نویسندگان حرفهای کمتر وارد این حوزه میشوند و نویسندگان غیرحرفهای هم که وارد میشوند، داستانهای شبیه هم و بدون کنش داستانی تولید میکنند. اگر زاویه دید و نگاه جدید باشد، مخاطبان هم بیشتر استقبال میکنند.
ناشران از مولفان حمایت نمیکنند
علیرضا سبحانینسب، مدیر انتشارات جمال، نیز میگوید: اگر کتاب خوب دینی مورد نیاز مخاطب تهیه شود و با شکل خوب چاپ شود حتما مخاطبان آن را تهیه میکند، میخوانند، به آن میاندیشند و ترویج میکند. اما گاهی کتابهای دینی خوب نوشته نمیشود و تصویرگری و کتابسازی قوی ندارد. یعنی مخاطبان نسبت به کتاب خوب دینی ابراز علاقه کرددهاند اما ما تلاش نکردهایم تا کتاب خوب و جذابی برایشان تولید کنیم. لذا نمیتوانیم بگوییم اقبال به کتابهای دینی ضعیف است، اقبال نسبت به کتاب خوب دینی، بالاست اما نسبت به کتابهای ضعیف و متوسط کم است. الان ناشران متعددی کار دینی انجام میدهند و کتابهای خوبی تولید کردهاند که هم در جشنوارهها دیده میشوند و هم مردم از آنها استقبال میکنند.
او میافزاید: مطلب دوم اقبال جوانان و نوجوانان نسبت به کتابهای ترجمه است که دو دلیل عمده دارد. نخست اینکه سرمایهگذاران و ناشرانی که در حوزه کتابهای آموزشی و بزرگسال کار میکردند به سوی حوزه کودک و نوجوان آمدهاند و به این نتیجه رسیدهاند که ارزانترین، راحتترین کار در این حوزه انتشار کتابهای ترجمه است چون مجبور به رعایت حق کپیرایت نیستند. کتابهایی که هم زیبا هستند و هم امتحانشان را پس دادهاند و مورد اقبال قرار گرفتهاند را منتشر و شروع به ذائقهسازی کردند. کتابهایی که عموما ترجمه میشود اغلب جذاب است اما در این جذابیت گاهی محتواهای ضد دینی و ضد ملی و نفوذ فرهنگی و استحاله فرهنگی دیده میشود و آنچه که جامعه ما نمیپسندد در این کتابها وجود دارد و جوانان ما هم با توجه به ظاهر فریبنده و موضوعات جذابی که دارند به سوی این آثار جذب میشوند و کتابی که کل محتوایش لودگی، مسخره کردن پدر و مادر و مربی و معلم یا ژانر وحشت باشد همه از مواردی است که مورد توجه بچههاست. طبیعتا آنها دوست دارند هنگام مطالعه هیجانی شوند. براین اساس آنچه بوسیله کتابهای ترجمه به خورد بچهها داده شده، ذائقه آنها را عوض کرده است، این کتابها مال ما نیست و پراز زهرماری است سبب میشود در کودکان نسبت به شخصیتهای غربی اقبال ایجاد شود.
ناشرانی که آثار ترجمه منتشر میکنند با لودر روی فرهنگ میروند
سبحانینسب در ادامه به کمکاریهایی که از سوی نویسندگان و ناشران انجام شده، اشاره میکند و میگوید: اگر نویسندگان آثار خلاقانه دینی تولید کنند یا در ژانرهای مختلف کتاب بنویسند، مخطبان هم به سوی آثثار ترجمه نمیروند. اما وقتی بسیاری از ناشرانی که تمکن مالی دارند برای حمایت از مولفان، سرمایهشان را روی کارهایی میگذارند که آن سوی مرزها جواب گرفته و پرفروش بوده و اینجا با هزینه کم منتشر میکنند، خیلی از مولفان ما رغبت نمیکنند بنویسند و کتاب منتشر کنند؛ مولف باید تقویت و حمایت شود تا کار کند. ناشران از انتشار کتابهای ترجمه، چه نیت خوب داشته باشند، چه نیت بد، با لودر روی فرهنگ میروند و در آینده نوجوانانی خواهیم داشت که تمام ذائقهشان به سوی فرهنگ غرب رفته و به ترجمه علاقه دارند و مولفان ما هم در انزوا قرار میگیرند و کسی سراغشان نمیرود و کم کم قلمشان میخشکد یا مجبور میشوند به سوی ژانر وحشت یا حاشیهدار نوشتن بروند.
آثار ترجمه نامناسب جوانان را از حلال و حرام و غیرت دور میکنند
او میافزاید: بنابراین کتاب دینی اگر خوب نوشته شود دیده میشود و مردم آن را میخرند و میخوانند و اگر کاری نکنیم عدهای سودجو میآیند و جامعه را پر از کتابهای ترجمه می کنند که مثل گوشت چرخشده است و مشخص نیست چه بخشی از آن گوشت گوسفند است و چه بخشی گوشت خوک. و همانطور که گوشت خوک غیرت را به تدریج از بین میبرد، وقتی کتاب ترجمه منتشر میشود در درون انسان تاثیر میگذارد. این کتابها به مرور، جوانان را از حلال و حرام و غیرت دور میکنند و حرمت بین والدین و فرزندان و معلم و دانشآموزان از بین میبرد و ارزشهای غربی را به نام ارزشهای بومی به خورد بچهها میدهند.
باید سبک کار نویسندگان عوض شود
محمد یوسفی، مسئول غرفه انتشارات به نشر، نیز در این باره میگوید: باتوجه به اینکه سالهاست در حوزه نشر کتابهای دینی فعالیت میکنم و سالهاست در نمایشگاه قرآن هم حضور دارم، باید بگویم سبک کاری تعدادی از کتابهای تالیفی دینی عوض شده است. اگر ناشران مانند گذشته داستان زندگی امامها و ائمه را مدام چاپ کنند، کار جدیدی انجام ندادهاند و برای نوجوانان امروزی که اطلاعات بالایی دارند و همه این معلومات را در اینترنت میخوانند، هیچ جذابییتی ندارد. بنابراین باید سبک کار نویسندگان عوض شود مثلا مدتی است در انتشارات به نشر اقدام به تولید داستانهای تخیلی قرآنی کردهایم که از سوی کلر ژوبرت، نویسنده فرانسوی ساکن ایران نوشته شده است و خیلی برای کودکان جذاب بوده و بازخورد خوبی از مخاطبان دیدهایم. اگر نگاه و زاویه دید مولفان و ناشران عوض نشود نمیتوانیم بچهها را جذب کنیم باید کتابی تولید کنیم که بتوانند چیزی از آن یاد بگیرد.
نظر شما