نمایشگاه کتاب فرصت خوبی است تا انبوه کتابها، سوژهها و عناوین جدید را ورق بزنیم و دریابیم چه قدر کتاب با نگاه نو منتشر شده است؛ در میان کتابهای تاریخی بلای تکرار به یک نوع کتابسازی شیوع یافته تبدیل شده که رمق کتابهای تاریخی را گرفته است.
اما چند سالی است که پرهای طاووس نمایشگاه کمجان و بیرمق شده و گویی ناخوشی سمجی گریبان کتاب به ویژه حوزه تاریخ را گرفته و کمکم در حال تبدیل شدن به یک رخوت فراگیر است، کتابهایی که سال به سال کمرنگ و کمرنگ میشوند و دیگر کمتر به شکل اثری در غرفههای انتشارات رنگارنگ قرار میگیرند تا چشمان مشتاق رهگذران را به خود جلب کنند.
به گمانم غرفههای قطار شده پشت سر هم چند عنوان کتاب را مدام با رنگ و روی تغییر یافته تکرار میکنند، در این میان ناشرانی که تعداد آنها از انگشتان دست کمتر است، برخی آثار تازه را عرضه میکنند؛ آثاری که یا ربطی به تاریخ دارند یا در حال و هوای تاریخ هستند. در این میان شاید آنچه بیش از همه در میان کتابهای تاریخی رونق دارد، آثار تاریخ شفاهی است که بیشتر به روایت تاریخ انقلاب تکیه دارند که از زبان نخبگان سیاسی بعد فرهنگی روایت میشوند. هنوز با همه تبلیغاتی که در این حوزه وجود دارد، تاریخ شفاهی مردم کمرنگ کمرنگ است، اما تاریخ شفاهی در حوزه نخبگانی سیاسی و فرهنگی کتابهای بسیاری را به خود اختصاص داده است.
سوا از کتابهای تاریخ شفاهی، بازار کتاب در این حوزه چنگی به دل نمیزند، به عبارتی خبری از پژوهشهای جدید نیست، گویی پژوهش در حوزه تاریخ به موجود در حال احتضار تبدیل شده که نفسهای آخرش را میکشد یا شاید هم پژوهش در عصر امروز دیگر نیاز به ثبت شدن در کتابها ندارد و در چارچوب یک مقاله قابل طرح است.
اما ناشران رنگارنگی که در نمایشگاه کتاب حضور دارند باید به شکلی غرفههای خود را پر کنند و در این میان کتابهای تاریخی یکی از بخشهای جذابی است که مورد توجه مخاطبان است، پس برای پر کردن خلاء پژوهشهای جدید، چند سالی است که به قول رسول جعفریان، استاد تاریخ دانشگاه تهران، ناشران کتابهای بیسر و صاحب را بیسر و صدا چاپ میکنند و حتی در این میان ممکن است بخشی از آنها را تحریف کنند و کسی هم متوجه نشود.
اما کتابهایی که ناشران در چاپ آنها راحت هستند و نیاز نیست با کسی حساب و کتابی داشته باشند؛ کتابهای سعید نفیسی، عباس اقبال، احمد کسروی، عبدالحسین زرینکوب و برخی زندگینامههای رجل سیاسی و فرهنگی است که سالها از درگذشت آنها میگذرد. در این میان اگر فرزند یا وارثی هم از آنها به جای مانده باشد، حرفش به جای نمیرسد و کسی اعتنایی به نارضایتیاش نمینهد.
از سویی آثار این مولفان در میان ناشران تاریخی نیز مورد توجه و چاپهای متعدد است در کنار آن کتابهایی که درباره فرقه دموکرات، ملی شدن صنعت نفت و حوادث پس از آن موضوع کتابهای بسیاری است، بدون اینکه در این رابطه حرف تازهای داشته باشند یا تحقیق مجزایی با نگاهی از زاویه جدیدی به قضایای آن صورت بگیرد. برای درستی این نگاه کافی در سایت موسسه خانه کتاب با کلیدواژه مصدق یا نفت را جستجو کنید، تا با حجم بسیار زیادی از تالیفاتی روبهرو شوید که درباره این برهه تاریخ به نگارش درآمده بدون اینکه تحقیق جامع و بدون گرایش به یک سمت انجام شده باشد.
در کنار این کتابها، باید موسسات دولتی را در نظر بگیرید که در دوگانه دکتر محمد مصدق- آیتالله ابوالقاسم کاشانی یکی را برگزیده و با نگاهی ایدئولوژیک به آن پرداختند، گزینش برخی اطلاعات از سایر کتابها و در نهایت رسیدن به نتیجهای که از پیش مشخص است، کتابهایی که مخاطب چندانی ندارد و به دلیل برچسب ایدئولوژیک آن مورد توجه قرار نمیگیرد، ضمن اینکه مولفان تلاشی جدید در تالیف آنها نکشیدهاند و حرفی ندارند به مخاطب بگویند جز دیدگاهی که در پس تلی از اطلاعات تکراری رنگ شده است.
زندگی قهرمانان و نخبگان درگذشته در زمان پهلوی نخست و دوم را نیز نباید فراموش کرد، زندگی جلال آلاحمد، صمد بهرنگی، علی شریعتی و غلامرضا تختی. افرادی که پس از گذشت سالها هنوز دوگانه مرگ یا کشته شدن به دست رژیم مطرح است و باعث شده کتابهایی درباره این افراد به ویژه غلامرضا تختی نوشته شود که بنمایه آن اثبات مرگ طبیعی یا کشته شدن به دست رژیم است و هر از چندی همان اطلاعات گذشته در کتابی گنجانده میشود و تنها دو جمله پایانی کتاب مخاطب را به بازی میگیرد که اغلب جمله پایانی مولف دربرگیرنده سند محکمی برای ادعای مطرح شده نیست.
یک دسته دیگر از کتابهایی که این روزها بازار داغی دارد و در گوشه میز اغلب ناشرات فضایی اشغال کرده، کتابهای تاریخ محلی و تاریخ شهر است که در تهران نقطه تمرکز آنها بر شهر تهران است و در اغلب این آثار بنمایه کتاب برگرفته از کتاب «طهران قدیم» اثر جعفر شهری یا «شرح زندگانی من» تالیف عبدالله مستوفی است و کمتر نکته یا مطلب تازهای در کتابهای جدید تهرانشناسی به چشم میخورد. تعدد برخی تاریخهای محلی که بیشتر از سایر آثار مورد توجه هستند، حاکی از نبود نظارت بر آثار این حوزه است و برخی مخاطبان هم آنها را خریداری میکنند.
از سوی دیگر آثار بعضی از محققانی خارج از کشور که هنوز زنده هستند، نیز به شکل بیرویه از سوی ناشران متعدد به چاپ میرسد، برای مثال کتابهای یرواند آبراهامیان با چاپهای سطحی و نازل در بسیاری غرفهها عرضه میشود.
نظر شما