در نشست «جایگاه حوزه تاریخ علم در بازار نشر ایران» مطرح شد:
باید خواننده را درگیر شواهد تاریخی کنیم/ مورخان ما به نظریهآزمایی دچارند
امیرمحمد گمینی میگوید: بسیاری از مورخان ما به نظریهآزمایی دچارند. یعنی یک نظریه در ذهن خود ساخته و به دنبال شواهدی برای تایید آن میگردند و حتی مولفههای متناقض را کنار میگذارند.
امیرمحمد گمینی در این نشست گفت: در حوزه فیزیک و شیمی ما با یک سری قوانین مواجهیم که همه بر سر آنها توافق دارند اما در بحث تاریخی ما با جوابهای مختلفی مواجهیم و بعضا پاسخ قطعی نیز در قبال یک بحث تاریخی وجود ندارد یعنی ما در یک متن تاریخی تا خواننده را درگیر شواهد نکنیم، نمیتوانیم حرف مان را بزنیم. از طرف دیگر اخیرا کتابهایی از جنس تاریخ مثل کتاب «انسان خردمند» نه فقط در ایران که درکل دنیا خواننده پیدا کرده است.
گمینی افزود: در نگاه اول ممکن است بگوییم چنین کتابهایی که اقبال عامه را پیدا کردهاند، محتوایی سطحی دارند و حتی مباحث را مصادره به مطلوب کردهاند اما اینها در نهایت کتابهایی هستند که توجه مخاطبان عام را به خود جذب کردهاند و بالاخره نکات اساسی تاریخ بشریت را به صورت جذابی به او عرضه میکنند. نمیدانم که چنین کتابهایی تا چه میزان خواننده را درگیر عمق مباحث کرده است اما واقعا جای خالی کتابهایی که هم جذاب باشند و هم اصولی پژوهشی و تاریخ نگاری را رعایت کنند، احساس میشود.
این مترجم و مولف سپس با اشاره به نقدی که به بیان برخی جزییات در کتابهایی در حیطه تاریخ علم وارد میشود، گفت: واقعیت این است که بسیاری از این جزییات واقعیتهای ساختگی و قصههای بدون سند هستند. مضاف بر اینکه بسیاری از مورخان ما به نظریهآزمایی دچارند. یعنی یک نظریه در ذهن خود ساخته و به دنبال شواهدی برای تایید آن میگردند و حتی مولفههای متناقض را کنار میگذارند. یک کار تاریخی درست و اصولی این است که مورخ نظریات خود را کنار بگذارد و تنها براساس شواهد حرف بزند.
او تاکید کرد: مثلا در کاری که خود من برای بررسی نگاه علمای قاجار و نظریه تکامل انجام دادم، به این نکته پی بردم که بسیاری از مخالفت علما با این نظریه نه از زاویه نگاه ایدئولوژیک مذهبی بلکه اتفاقا براساس تجربیات و یافتههای علمی آن زمان بود. حتی برخی از علما تلاش داشتند تا پی ببرند چه میزان از نظریه داروین مبنای علمی دارد و چه میزان آن حول محور فلسفه میگردد و اتفاقا بودند افرادی که بخشهای علمی را تایید کردند و در مخالفت با بخش فلسفی نیز به دنبال بیان علمی میگشتند. بالاخره این نظریه داروین در زمان مطروحه بین دانشمندان نیز مخالفانی داشته است.
حسن امینی سخنران دیگر این نشست درباره کتاب «تاریخ فلسفه علم» گفت: قرار نیست در حوزه فلسفی علم کتابهای زیادی داشته باشیم ولی این کتابها هدف مشخص و خواننده مشخصی دارد که معمولا باید سطح معینی از دانش و توانایی تحلیل را دارا باشد. کتاب «تاریخ فلسفه علم» به بهانه بزرگداشت رشدی راشد تهیه شد و مجموعهای است از تعدادی از مقالات او و بخشی از تالیفات دکتر معصومی همدانی درباره او. در این کتاب دکتر معصومی همدانی نظریاتی را درباره استاد خودش مطرح کرده و در بخش دوم با ترجمه مهمترین مقالات راشد، تلاش شده حوزه گستردهای از تاریخ علم را پوشش دهد.
امینی ادامه داد: مخاطب اثر کسانی هستند که به دو حوزه فلسفه و علم علاقهمندند و میخواهند بدانند در مسیر یافتن قواعد علمی چه اتفاقاتی رخ داده است. اصولا ما در حوزه تاریخ علم با 3 دسته کتاب مواجهیم. کتابهایی که همسو با هدف اصلی واکاوی فلسفه علم در جهان متولیان مشخصی دارند و دو حوزه آموزش و پرورش را شامل میشود. دسته دوم کتابهای متنمحور هستند مثل تصحیح و بازخوانی از ابن سینا و خواجه نصیر. شکل سوم کتابها که کمتر منتشر میشوند، نیازمند تحقیقات پیشرفته تاریخی هستند و در کشورهایی مثل ما که در حوزه علوم انسانی چندان قوی نیستیم کمتر زیر چاپ میروند.
این مولف متذکر شد: این کتاب در بین کتابهای تاریخی ایران نیز شرایط استثنایی دارد. سخت است که اثری هم پایبند واقعیت باشد و هم جذاب اما هرچه هست، آدمهایی هستند که جزییات برایشان جذاب است و ازدرک تحول مسایل لذت میبرند. علاقهمندان به حوزه تاریخ فلسفه علم از همین دسته هستند و کتاب برای کسانی که میخواهند از جزییات موضوعات علمی باخبر شوند، جذاب است.
امینی سپس گریزی به دو بعد جزییات و کلیات وقایع تاریخی زد و گفت: ما با بیان جزییات پی در پی ممکن است اشتباهاتی را نیز داشته باشیم، اما این دوگانه میان بیان جزییات و کلیات همواره وجود داشته است. کتاب رشدی راشد سعی کرده هر دو وجه کلیات و جزییات را در خود جای دهد یعنی هم خرده روایتهایی مثل رابطه خیام و دکارت را بیان میکند و هم کلیاتی مثل تقابل ترجمه و تولید علم در برخی از دورههای زمانی.
او در پایان تصریح کرد: اصولاً همه ما درگیر یک سری پیش نظریهها هستیم که ممکن است در تحلیل درست یک واقعیت تاریخی اثر بگذارد مثلا در کشورهای مسلمان نظریه تکامل معمولا با مخالفت روبهرو میشد ولی کار محقق این است که برآورد درستی از این تقابل و چرایی و چگونگی آن ارائه دهد.
نظر شما