مژده الفت در گفتوگو با ایبنا خبر داد:
«سووشون» و «سهتار» آخرین اثار ترجمه شده از نویسندگان ما به ترکی
مژده الفت گفت: جدیدترین آثاری که از نویسندگان ما در ترکیه ترجمه شده است «سووشون» دانشور و «سهتار» آلاحمد است.
این نویسنده درباره ترجمه آثار ترکی بیان کرد: در حوزه ترجمه آثار ترکی به صورت پراکنده کتابهای زیادی داریم و چند مترجم در زمینه ترجمه ادبیات ترکیه کار میکنند. مشکل این است که تا حدی پراکندهکاری هست، هنوز نتوانستهایم نویسندگان معاصر ترک را با یک برنامهریزی خاص به علاقهمندان فارسی زبان معرفی کنیم. هنوز انتخاب کتاب برای ترجمه از زبان ترکی سلیقهای انجام میشود و معمولا مترجمان طبق سلیقه خود کتابها را انتخاب میکنند؛ علاوه بر سلیقه مترجم، در بسیاری از موارد آثار پرفروش این کشور را انتخاب میکنند. یعنی کتابهایی که در ترکیه خوب به فروش رفته است یا به زبانهای دیگر هم ترجمه شده است. امیدمان این است که با یک شناخت بیشتر ادبیات ترکیه به مخاطب ایرانی معرفی شود.
الفت درباره ترجمه کردن از زبان ترکی گفت: نکته دیگر این است که همه فکر میکنند ترجمه زبان ترکی بسیار راحت است، چون ما ترکزبانانی هم در کشورمان داریم و به لطف تلویزیون برخی فکر میکنند ادبیات ترکیه را یادگرفته و شروع به ترجمه میکنند. ولی واقعیت این است که آموختن زبان ترکی و ترجمه از این زبان به یک آموزش آکادمیک نیاز دارد.
او در ادامه افزود: ترجمه از این زبان راحت نیست و به نظر من دستور زبان ترکی، دستور زبان مشکلی است. شاید اگر افراد با احتیاط بیشتر به ترجمه از زبان ترکی نزدیک میشدند تاثیر گذاری ادبیات ترک در ایران بهتر میشد؛ برای این که وقتی ترجمه ضعیف منتشر میشود و مخاطب را راضی نمیکند، مخاطب این را به حساب نویسنده هم میگذارد؛ یعنی میگوید این چه کتاب گیج کنندهای بود! در حالی که شاید این گیج کنندگی از ترجمه است. ولی امیدوارم در ادبیات ترکی با دقت بیشتر، یعنی به گونهای کار تحقیق شدهای انجام شود. هم در انتخاب کتاب دقت شود و هم این که مترجم واقعا صلاحیت این را داشته باشد که در حوزه ادبیات ترکی کار کند.
این مترجم همچنین بیان کرد: من فکر میکنم کمکم هم کتابها و هم مترجمین از یک غربالی میگذرند و در نهایت اتفاقی که باید، رخ میدهد. بعد از مدتی مردم مترجمین و میزان دقتآنها را میشناسند، به ناشر هم توجه میکنند و امیدوارم در دراز مدت به نتایج خوبی برسیم.
وی درباره برنامههایی که در دانشگاه الزهرا برای شناساندن ادبیات ترکیه انجام شد گفت: من هم در این برنامه شرکت داشتم. این اتفاق خوبی است که هم در ایران و هم در ترکیه چنین ارتباطهایی برقرار میشود. یعنی ایرانیان سعی میکنند نویسندگان ترکی را دعوت کنند و با ادبیات آنها و کشورشان آشنا شوند. زمانی که محققین، اساتید دانشگاه و پژوهشگران در این برنامهها حضور پیدا میکنند ممکن است بتوانند یک خط فکری هم ایجاد کنند.
او ادامه داد: همچنین این افراد با حضور در این برنامهها میتوانند کمک کنند که مثلا آثار نویسندههای کلاسیک یا نویسندههایی که در دوره قبل بودند را معرفی کنند و درباره ادبیات معاصرشان بیشتر صحبت کنند؛ در نتیجه گستردگی تفکر به وجود میآید. از طرفی هم ما نیز به این کشور سفر میکنیم، به عنوان مثال چندی پیش من در یک فستیوال ادبی با نام «استانبول در ادبیات» در کشور ترکیه شرکت کردم که در آن مجلهای منتشر شد و مقالهای هم از من در آن منتشر شده بود.
این مترجم درباره این مقاله خود گفت: مقاله من مربوط به استانبول در ادبیات ایران بود که بعد از چاپ شدن آن از من خواستند تا در این فستیوال شرکت کنم و درباره مقاله صحبت کنیم. این اتفاق خوبی بود، استادان دانشگاه، دانشجویان، منتقدان، نویسندگان، مترجمان و کسانی هم که از کشورهای مختلف مقاله داده بودند در این فستیوال حضور داشتند. فکر میکنم با توجه به نزدیکی که این دو کشور از جهت مسافت و فرهنگ با یکدیگر دارند اگر چنین مراوداتی رخ دهد شاید تغییراتی شکل بگیرد. شاید این بینظمی و از هم گسیختگی کار مترجمان، مرتبط نبودنشان با هم و بیخبر بودنشان از کار یکدیگر کمی ترمیم شود.
الفت با اشاره به همایش «شناخت و نقش جایگاه زنان در ادبیات ترکیه» افزود: فکر میکنم اتفاقات فرهنگی حتی اگر در سطح وسیع هم نباشد و شما مخاطب گستردهای هم نداشته باشی همین که این فعالیت انجام میشود، خبر آن منتشر میشود و آدمها علاقهمند میشوند که این رویدادها شکل گرفته است ارزشمند است؛ ضمن این که مقالات و گزارشها وجود دارد و اگر کسی علاقهمند باشد میتواند پیگیر باشد و سوال کند، به نظر من همین امر مثبتی است.
این مترجم درباره قرابت ادبیات ایران و ترکیه اظهار کرد: از نظر من نزدیکی ادبی این دو کشور بسیار است. به عنوان مثال اگر «زنی با موهای قرمز» اثر اورهان پاموک را مشاهده کنید اساسا تلفیقی از شاهنامه فردوسی و تخیل است. میتوانم بگویم کاملا ادبیات ایران است یعنی آن کاری که نویسندههای ما میتوانستند انجام دهند او انجام داد؛ اگر بخوانید فکر میکنید یک ایرانی آن را نوشته است.
او در ادامه گفت: پاموک افسانه رستم و سهراب را با افسانه ادیپ ترکیب کرده، یک افسانه غربی و یک افسانه شرقی را با هم درآمیخته و خودش هم ماجرای سومی به آن اضافه کرده است و کتاب جذابی ساخته است. همین امر نشان از نزدیکی ادبیات دو کشور دارد. وقتی یک نویسنده ترک میتواند تا این اندازه از ادبیات و پیشینه ما آگاه باشد پس ما هم میتوانیم همین امر را داشته و به آنها مرتبط شویم. از طرف دیگر شرایط اجتماعی این دو کشور تا حدی با یکدیگر مشابهت دارد.
الفت همچنین بیان کرد: کتاب دیگری که من از این زبان ترجمه کردم شامل ۱۰ داستان است که به قدری موضوعات برای من ملموس بود و به شرایط زندگی ما نزدیک بود که من آن را ترجمه کردم. فضاها خیلی متفاوت نیست. شاید داستان یک نویسنده آمریکایی را کمتر درک کنیم، چون مشابهت زیادی با ما ندارد، شرایط اجتماعی آمریکا را درک نکنیم و شرایطی که از آن میگوید برایمان ملموس نباشد. ولی آثار نویسندگان ترکی چنین نیست. کتابهای نویسندگان ترکیه برایمان آشناترند؛ اگر ترجمههای خوبی از این زبان ارائه شود و همچنین از نویسندههای مختلف و خوب ترجمه شود، خیلی روی آثار یک نویسنده متمرکز نشویم برای مخاطبان ایرانی جذابیت دارد.
وی ضمن اظهار امیدواری برای ترجمههای بهتر از زبان ترکی گفت: امیدوارم همچنین آثار نویسندگان فارسی زبان هم به زبان ترکی ترجمه شود و آنها هم از ادبیات ما استفاده کنند و مردم ترکیه بدانند که ما نویسندگان خوبی داشته و داریم و این ارتباط عمیقتر شود.
این نویسنده درباره ترجمه آثار نویسندگان ایرانی به زبان ترکی اظهار کرد: ادبیات ایران به زبان ترکی ترجمه میشود ولی آنها هم مانند ما به یکی یا دو نویسنده توجه میکنند و آثارشان را ترجمه میکنند. در این کشورهم میبینیم که چند بار از یک نویسنده ترجمه شده است. همچنین ترجمه آثار نویسندگان معاصر ما در ترکیه بسیار کم است.
او همچنین گفت: زمانی که من آنجا بودم سعی میکردم نویسندگان معاصر را معرفی کنم. جدیدترین اثری که از نویسندگان ما در آن کشور ترجمه شده است «سووشون» اثر سیمین دانشور و «سهتار» نوشته جلال آلاحمد است؛ و از این دو به بعد اثری از نویسندگان معاصر ما ترجمه نکردهاند اما در پی یافتنش هستند و این سوال را میپرسند که کدام نویسنده بهتر است؛ ما هرکدام از دید و سلیقه خودمان نویسندگان را معرفی میکنیم.
وی در ادامه افزود: ولی لازمه این امر همین رفتوآمدها و آموزش زبان است همین که از ترکیه به ایران میآیند، زبانفارسی را آموزش میبینند و ادبیات ما را میخوانند و با آن آشنا میشوند مهم است. همینطور افرادی از ایران زبان ترکی را یاد میگیرند و ترجمه میکنند، هرچقدر این ارتباط بیشتر باشد بهتر است البته کمی بینظمی وجود دارد و امیدوارم راحتتر صورت گیرد.
این مترجم همچنین بیان کرد: شرکت کردن در برنامههایی که در ترکیه برگزار میشود به این ارتباط کمک میکند. من با شرکت در یکی از همین جلسات بود که با نویسندهای آشنا شدم؛ پیش از این هم آثاری از نازلی آرای خوانده بودم اما در آن برنامه آشنایی ما بهتر صورت گرفت.
مژده الفت در پایان گفت: نازلی آرای در ژانر فانتزی، هم برای بزرگسال و هم برای کودک و نوجوان مینویسد. من کتابهای پنج جلدی که او برای کودکان نوشت «نازلی و شهرش استانبول» را ترجمه کردم که انتشارات شهر قلم دو جلد آن را منتشر کرده بناست تا سه جلد دیگر را هم چاپ کند. قهرمان این مجموعه دختری به نام نازلی هم نام با نویسنده اثر است، و مکانها و شهر استانبول را به کودکان معرفی میکند. این هم یکی از تجارب حضور در این جلسات بود که نتیجهاش اشنایی با نویسندهای جوان و ترجمه اثری جدید بود.
نظر شما