چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۱:۲۹
ما همه از فرزندان زیادی جلال هستیم/کتاب 300 نسخه‌ای نباید چاپ شود

رضا امیرخانی گفت: جلال سعی می‌کرد که نگاهش شفاف و در عین حال منعطف باشد. نکته دیگر این بود که جلال هر صبح که بیدار می‌شد می‌توانست به دیروز خودش نقد کند. و این به نظر من، مهم‌ترین ویژگی یک روشنفکر واقعی است.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) رضا امیرخانی با حضور در نمایشگاه کتاب، به غرفه نشر افق رفت و ضمن امضای آثارش برای مخاطبان به گپ‌وگفت صمیمانه با آنها پرداخت. بعد از این مراسم که به خاطر استقبال مخاطبان، یک ساعت بیشتر از زمان مورد نظر طول کشید، این گفت‌و گو انجام شد که در پی می‌آید؛  
 
نمایشگاه کتاب برای نویسنده‌ای مثل شما چه ویژگی دارد؟
فرصت بسیار مغتنمی است تا با نظر بی‌واسطه مخاطبانم در فضای واقعی روبه‌رو شوم. امروز فضای مجازی به من فرصت می‌دهد تا بسیار سریع و با فاصله کم با نظر مخاطبان روبه‌رو شوم. پیشتر  و در زمانی که اولین کتابم را نوشتم، باید منتظر می‌ماندم تا پستچی نامه‌ها را به انتشاراتی کتابم برساند و معمولا چند ماه یک‌بار می‌رفتم نامه‌ها را می‌گرفتم و از نظرات مخاطبان آگاه می‌شدم. شبکه‌های مجازی یک فرصت جدید است. اما خود این شبکه‌ها به دلیل ویژگی این فضا‌، گاهی پیام به درستی به مخاطب نمی‌رسد. فضای واقعی و رو در رو بهترین فرصت برای یک نویسنده است تا از نظرات واقعی مخاطبانش آگاه شود.
 
جایزه جلال آل احمد برای آخرین رمان شما چه تبعاتی در پی داشت؟
فکر می‌کنم حدود شانزده سال، هیچ یک از کتاب‌های من جایزه رسمی نگرفت. در آن دوره خیلی ناراحت نبودم، طبیعی است که از گرفتن جایزه هم خیلی نمی‌توانم خوشحال باشم. جایزه یک اتفاق است خارج از کار نوشتن. گاهی وقت‌ها می‌رسد و گاهی هم نمی‌رسد. اما به گمان من، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های جایزه جلال در این دوره که باید آن را به فال نیک گرفت و به پایداری آن کمک کرد، شفافیت نام داوران است. این که اسامی داوران در این دوره اعلام شد، مهم‌ترین ویژگی این جایزه دولتی است که این دوره را از دوره‌های پیش متفاوت می‌کند. همه‌مان باید مراقب باشیم که این ویژگی از بین نرود.
 


آیا جلال آل احمد از نویسندگان محبوب شماست؟
واقعیت این است که من از داستان‌های جلال زیاد نیاموختم. یعنی «مدیر مدرسه» برام داستان جذابی نبود. شاید تک‌داستان‌هایی مانند«گلدسته و فلک » برایم خیلی اهمیت داشته در دوره‌ای که جلال آل احمد را می‌خواندم. اما نکته‌ای که در جلال برای من خیلی مهم است، نگاه جلال است. جلال سعی می‌کرد که نگاهش شفاف و در عین حال منعطف باشد. نکته دیگر این بود که جلال هر صبح که بیدار می‌شد می‌توانست به دیروز خودش نقد کند. و این به نظر من، مهم‌ترین ویژگی یک روشنفکر واقعی است. از این منظر، نگاه جلال برای من ارزشمندتر از قلم و موضوع نوشته‌هاش است.

از نویسندگان ایرانی چه کسانی بودند که شما از نوشتن و ادبیات‌شان تاثیر گرفته‌اید؟
جایی گفته‌ام ما همه از فرزندان زیادی جلال هستیم. بدون شک، جلال به لحاظ نگاه، از موثرترین نویسندگان معاصر است.

و به لحاط ادبیات و فن نویسندگی؟
 به لحاظ فن نویسندگی از نویسندگان ایرانی، چیز زیادی در ذهنم نیست.
 
وضعیت انتشار داستان و شعر ایرانی به وضعیت دهشتناکی رسیده است. آمار تیراژ کتاب‌ها در بسیاری از موارد به 500 نسخه و گاهی حتی به 350  نسخه هم رسیده است. همین چند سال پیش، حداقل تیراژ کتاب، هزار و پانصد نسخه بود. به نظر شما، راهکاری برای برون رفت از این وضعیت وجود دارد؟
قسمتی از این اتفاق بد، باعث رقابت بیشتر ناشرها می‌شود.
 
شما در این فضا رقابت می‌بینید؟
الان نیست. ولی این رقابت پیش می‌آید. گرانی و کمبود منابع اولیه مثل کاغذ، قطعا باعث رکود صنعت نشر می‌شود و این نکته، بسیار منفی است. اما در همین نکته منفی یک قسمت درخشان وجود دارد؛ اگر این منابع در دوره کمبود به شکل عادلانه تقسیم شوند، رقابت جدی‌تری شکل می‌گیرد و در رقابت جدی‌تر، تعداد عناوین کتاب در کشور کاهش پیدا می‌کند. اگر تعداد عناوین کاهش پیدا کند، انتشار کتاب من، مشکل‌تر می‌شود. اگر انتشار کتابم مشکل‌تر شود، من سعی می‌کنم کتاب بهتری بنویسم. کتاب 300 نسخه‌ای نباید چاپ شود. واقعا نباید چاپ شود. این دیگر کتاب نیست. وقتی در تلگرام، طرف هزار تا مخاطب دارد.
 
چه کتاب خوبی در نمایشگاه دیدید که پیشنهاد می‌دید؟
کتابی که من در نمایشگاه دیدم و مدتی است که مشغول معرفی آن هستم از پیش از عید تا به حال، در نشر مولی منتشر شده و کتاب «گاه ناچیزی مرگ» نوشته محمد حسن الوان و ترجمه آقای الهیاری است. به نظر من، جزء رمان‌های خیلی خوب است و این رمان توانسته زندگی عارف مشهور، ابن عربی را به زبانی همگانی روایت کند و در عین حال به ما آن جمله درخشان شمس را یادآوری کند که گفت؛ « ابن عربی چندان اهل متابعت نبود.» این نکته را به بهترین شکل می‌توان در این کتاب نوشید و لمس کرد و لذت برد.
 
به چه غرفه‌هایی سر زدید و چه نگاهی به نمایشگاه امسال دارید؟
به عمده غرفه‌ها را معمولا سر می‌زنم. امسال اتفاقی که افتاده این است که به نظرم فروش کتاب پایین‌تر است. شاید ارقام چیز دیگری بگویند، اما بالاتر رفتن قیمت پشت جلد کتاب‌ها به معنای بالاتر رفتن فروش نیست.
 
و چه کاری در دست نوشتن دارید؟
مشغول نوشتن سفرنامه‌ای هستم که برگرفته از دو سفر به کره شمالی است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها