ذوالفقاری درباره نحوه پرداختن به افسانههای گردآوری شده در این مجموعه چهارجلدی بیان کرد: مطالعهای که ما در این افسانهها کردیم، به این صورت است که کل افسانه خوانده و ابتدا خلاصهای از داستان آورده شده است، بعد تحلیلها شروع میشود، که در چند بخش زبانی، جنبههای ادبی و زیباییشناسی، مسائل اجتماعی، درباره خود کتاب، نویسنده و ارزشهای کتاب مطالبی گفته شده و در نهایت و بعد از همه این بحثها نمونه کوتاهی در حد دو یا سه صفحه از متن کتاب میآید.
دانشیار دانشگاه تربیت مدرس در ادامه و درباره ساختار کتاب جدید خود اظهار کرد: کتاب «افسانههای پهلوانی ایران» در چهار جلد گردآوری شده که افسانههای آن در دو بخش منظوم و منثور هستند و نسبت آنها به هم تقریبا یک به یک است. برخی از این افسانهها بعد از شاهنامه منظوم بودند؛ بخشی از آن به خاندان پادشاهان کیانی و برخی به خاندان رستم مربوط میشود. بعضی از این داستانها هم جنبه دینی و مذهبی دارند و در مجموع همه این افسانهها تحت تاثیر شاهنامه بودند که در یک مجموعه با عنوان «افسانههای پهلوانی ایران» جمع شده است.
ذوالفقاری ضمن بیان اینکه مبنا در گردآوری این مجموعه افسانههایی بود که تاکنون چاپ شدهاند؛ اضافه کرد: غرض از این کار این بود که نشان دهیم، اولا شاهنامه چه تاثیری بر سنت حماسهسرایی ما -چه در بخش ملی و دینی و چه در بخش تاریخی- داشته است. البته ما از حماسههای تاریخی که به نام افراد ساخته شده، چیزی نیاوردیم و افسانههای این کتاب داستانهایی هستند که بر مبنای افسانههای شاهنامه یا دنبالههایی از شاهنامه هستند، یا افسانههای جدیدی هستند که براساس این حماسه ملی ساخته شدهاند؛ بنابراین هدف اول ما این بود که نشان دهیم شاهنامه چه تاثیری بر آثار بعد از خود گذاشته است.
حسن ذوالفقاری
وی در ادامه و درباره هدف دیگر گردآوری این مجموعه عنوان کرد: ما یک سنت روایی طومارنویسی و نقالی داریم، که این سنت نقالی در جاهای مختلف ایران وجود دارد؛ بخشی از این داستان، منشعب و منبعث از این سنتهای نقالی بودند، که شاعران و نویسندگانی، اینها را جدا و تحت عنوان یک قهرمان نام بردند و درواقع آنها را به یک اثر حماسی تبدیل کردند. اینها اغلب دنبالهنویسی یا دنبالهگویی هستند. مثلا در بعضی از داستانهای شاهنامه یک اسم از یک قهرمان مثل «جهانگیر» برده شده، که شاعری درباره آن میسراید و یک اثر مستقل مثل «جهانگیرنامه» را منتشر میکند، که بخشی از افسانههای اثر حاضر اینچنین هستند. آنهایی هم که به نثر هستند، بخش عمدهشان در قالب سنتهای نقالی در مجالس، محفل و قهوهخانهها نقالی و مکتوب شدهاند؛ مثل «دارابنامهها»، «پیروزشاهنامه» «سمک عیار»، « ابومسلمنامه» و... که اینها جهتهای داستانی متفاوتی دارند؛ یا دربردارنده داستانهای ملی هستند، یا دینی و مذهبی.
ذوالفقاری در پایان گفت: این چهار جلد به انضمام مقدمه مفصلی که راجع به این سنت گفته میشود، فهرستهای مفصلی هم دارد که برای پژوهندگان میتواند مفید باشد و کمک میکند به اینکه بتوانند مطالعات عمیقی در حوزههای مختلف افسانههای پهلوانی انجام دهند. در مجموع «افسانههای پهلوانی ایران» کتابی است که هم مردم عادی میتوانند از آن استفاده کنند و از قصههای آن که کمتر به آن پرداخته شده، اطلاع داشته باشند و هم منبع مرجع و مفیدی برای پژوهشگران است، که میتوانند مطالعات ریزتر و دقیقتری در این افسانهها داشته باشند.
لازم به ذکر است کتاب چهار جلدی «افسانههای پهلوانی ایران» نوشته حسن ذوالفقاری و بهادر باقری از طرف نشر خاموش چاپ شده که قرار است در نمایشگاه کتاب تهران رونمایی و عرضه شود.
از این نویسنده پیش از این فرهنگ بزرگ ضربالمثلهای فارسی، ادبیات مکتبخانهای ایران و زبان و ادبیات عامه ایران و ... منتشر شده است.
نظر شما