مدرس علوم ارتباطات اجتماعی با انتقاد از فضای نشر و پائین بودن میل مطالعه، رکود در عرصه کتاب را حاصل غفلت نهادهای فرهنگی و رسانهها میداند.
افول میل به مطالعه در جامعه
باستانی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) درباره وضعیت عرصه کتاب و کتابخوانی گفت: ديگر كسي كتاب نميخواند. اين تعارف نيست، يك واقعيت تلخ و دردآور براي جامعهاي است كه سوداي فرهنگ متعالي براي بشر امروزي در سر دارد و سه دهه است كه منابع خود را صرف نزديكشدن به مدينه فاضله و تحقق جامعه فرهنگمدار ميكند.
وی ادامه داد: ركود در بازار كتاب با آمارهاي شرمناك سرانه مطالعه، اصلاً نشانههاي خوبي نيستند. اگر خوشبين هم باشيم، بايد بپذيريم كه يك جاي كار مي لنگد. آرمان الگوشدن براي جامعه بشري، با اين ركود كمرشكن در بازار نشر همخوانی ندارد. به عبارت دیگر با وجود بالا رفتن سطح تحصيلات مردم و انتظار طبيعي براي افزايش مخاطب كتاب، فروش آثار فرهنگي در كشور، سالبهسال وضع اسفناكتري به خود گرفته است. نسل جديد، ديگر اهل مطالعه نيست و با كتاب اُنس ندارد.
غفلت رسانه ملی و مطبوعات
باستانی با انتقاد به دستگاههای فرهنگی کشور خاطرنشان کرد: دستگاههاي متعدد فرهنگي كشور، باوجود شعارهای فراوان، در عمل نتوانستهاند براي بحران مخاطبكتاب كاري كنند. رسانهملي كه رسالت اصلي آن، بايد رشد فرهنگي مردم باشد، بابت معرفي كتاب ناشران در برنامه تلويزيوني، پول طلب ميكند؛ پولي كه بنا به گفته يك مدير نشر، فروش كل شمارگان كتاب هم كفاف خواسته شبكه صداو سيما را نميدهد.
این نویسنده و ویراستار همچنین درباره فضای مطبوعات کشور گفت: روزنامهها و سايتهاي خبري، اغلب درگير اخبار سياسي و اقتصادي هستند و فضاسازي براي كتاب، جزو اولويتهاي اول آنها نيست. گفته ميشود، حدود 17 هزار انتشارات ثبتشده در ايران وجود دارد، اما نزديك به 500هزار ناشر به صورت حرفهای فعال هستند. تازه بخشي از اين ناشران، دولتي هستند؛ ناشراني كه امكانات حمايتي صنعت نشر را ميبلعند و عملاً برونداد نازل و اندكي دارند.
دولتیهای آمارساز؛ خصوصیهای بودجهبگیر
وی افزود: انتشارات دولتي، بهدست مديراني اداره ميشوند كه برايشان تفاوتي ندارد مدير يك كارخانه ريسندگي و بافندگي باشند، يا يك موسسه نشر. خوب آمار ميدهند و هر سال پيشرفتهاي فوقالعاده را به رخ ميكشند. تعداد زيادي از ناشران بخش خصوصي هم، ناشراني هستند كه به اميد بهرهمندي از يارانهها و بودجههاي دولتي، لباس نشر به تن كردهاند و ناشر شدهاند. آنها زماني حوالههاي كاغذ يارانهاي را در خيابان ظهيرالاسلام نقد ميكردند و آمار نشر ميدادند و اكنون به لطايفالحيل، دنبال جذب كمكهاي نقدي و غيرنقدي ارشاد ميگردند.
باستانی ادامه داد: ميماند عده قليلي ناشر سالخورده كه بازار نشر را ميگردانند. آنها چالشهاي اجتماعي، فرهنگي و فكري دارند و اغلب نشر كتاب را در كنار رسالتهاي ديگري دنبال ميكنند. اين ناشران واقعي، غالباً شيوه سنتي دارند و در تلاشاند حتيالمقدور درگير فناوري نوين نشوند.
این کارشناس رسانه در ادامه به کارکردهای نشر الکترونیک اشاره کرد و گفت: نشر الكترونيك، هنوز براي این دسته از ناشران دغدغه روز نشده و با جديت همان كار سنتي چند ده ساله خود را دنبال ميكنند. با آمدن تبلت و گوشیهای همراه هوشمند و راحتي مطالعه كتاب در آنها، ممكن است در چند سال آينده، ناشران، با شرايط پيچيدهتري رو در رو شوند. اما باز دليل اصلي ركود در بازار كتاب، افول مخاطب است.
ضرورت همافزایی همه دستگاهها
وی توضیح داد: قبلاً گفته ميشد کتاب به دلیل هزینههای سرسامآور و بالا بودن مخارج زندگی، از سبد خانوار ايراني کنار گذاشته شده و به همان نسبت، در کاهش سرانه مطالعه تاثیر داشته است، اما بهبود نسبي وضع معیشتی مردم هم، تاثيري در رشد آن نداشته است.
باستانی با تاکید بر ضرورت همافزایی تمام دستگاهها و نهادها در راستای ارتقاء عرصه کتاب و کتابخوانی در کشور، گفت: انتظار میرود بعد از گذشت 40سال از پیروزی انقلاب، مخاطب كتاب در كشور، دستِ كم كاهش نيابد. رسيدن به اين هدف، مستلزم اراده ملي و بسيج همه دستگاههاي فرهنگي كشور است. رسانه ملي نبايد كوتاهي كند. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، توجه خود را به ناشران واقعي معطوف سازد و از حمايت آنها دريغ نكند.
نظر شما