در آستانه برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب هستیم و روند نزولی انتشار کتابهای ناشران مختلف به خاطر قیمت کاغذ، به یقین در نمایشگاه نمود خاصی خواهد داشت و افزایش صد در صدی قیمت جراید و کاستی گرفتن تعداد صفحات آنها، فرهنگ مکتوب را منکوب خواهد کرد.
نگارنده همیشه اعتقاد داشتهام که کتاب، ارزانترین کالا در میان تمامی کالاهاست و نیک به یاد دارم، در سالهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، عموم ناشران، سعی بر آن داشتند که با قیمتگذاری ارزان کتابهایشان، قشر کتابخوان را راضی نگه داشته و حفظ نمایند در این رهگذر، فرهنگ عمومی جامعه، ارتقا یافته و دچار نقصان نشود.
بلای اختصاص یارانه به کاغذ، فسادی را رقم زد که همگان از آن اطلاع داریم و انواع و اقسام حمایتها، از وام تبصره سه و اعطای وام بلاعوض و خرید تمامی شمارگان یک کتاب، تا حمایت از نورچشمیها و فربهساختن فلان ناشر وابسته به بهمان جریان، نه تنها باعث رشد کتابخوانی در کشور نشده است بلکه، طی 17 سال گذشته، سال به سال، دریغ از پارسال شدهایم و شمارگان کتاب به روزی افتاده است که باز هم همگان از آن اطلاع دارند.
در گذشتههای نهچندان دور، مبنای قیمتگذاری کتاب، چنین بود که قیمت تمام شده را دو برابر میساختند و با اختصاص ده تا پانزده درصد حقالتألیف، بیست تا سی درصد تخفیف، پنجدرصد سوخت و آواریه، بیست تا سی درصد سود ناشر و اندکی هم انبارداری و مقداری تورم سالانه، قیمت کتاب معلوم میشد.
برخی از ناشران قیمت تمام شده را دو و نیم برابر میکردند و تنها انتشارات امیرکبیر بود که مبنای قیمتگذاری کتابهایش فرق میکرد و اندکی گرانتر از سایر ناشران بود، اما نهبدان اندازه که امیرکبیر و مرحوم جعفری را متمایز از دیگر ناشران سازد، مثلاً در سال 1356، کتاب «روزنامه خاطرات اعتمادالسلطنه» که بیش از 1200 صفحه بود، یکصد و سی هشت تومان قیمتگذاری شده بود.
این فرمول، بهرغم اختصاص یارانه به کاغذ طی چهار دهه گذشته، نزد ناشران مختلف، به این منوال نبود و روند افزایش تخفیف، باعث شد تا برخی از ناشران سه، یا چهار برابر قیمت تمام شده، کتابهایشان را قیمت بنهند و برخی نیز اساسا مبنای خاصی برای قیمتگذاری داشتند و دارند.
دستکاری در قیمتگذاری اولیه کتاب، از ابتدای دهه هشتاد شروع شد و مثلاً شمارگان سه هزار نسخهای کتاب را بدینگونه برخی از ناشران قیمتگذاری میکردند. صد جلد را قیمتگذاری کرده و روانه بازار میساختند و بهتدریج این قیمت را افزایش میدادند و با تغییر سال و آمدن سالِ نو، قیمتهای تازه و نو نیز از راه میرسیدند و نگارنده بارها و بارها، شاهد تغییر قیمتها بودم. و حداقل، روند قیمتگذاری بیست ناشر پرکار را زیرنظر داشتم تا بتوانم به قیمت روز بازار دست پیدا کنم.
اگر در دهه شصت، مثلاً کتاب «سینوهه» ذبیحالله منصوری ـ که توسط انتشارات زرین و مرحوم ریاحی به چاپ میرسید ـ دو مجلدش 125 تومان قیمتگذاری اجباری از سوی ارشاد، میشد، به راحتی تا دو برابر این قیمت در بازار قابلیت فروش داشت و مردم از آن استقبال میکردند و ناشر اصلا تخفیفی را برای فروشنده اصلی در نظر نمیگرفت و میدانیم که مرحوم ذبیحالله منصوری کتابهایش را از بیخ و بُن به ناشر میفروخت و عادت نداشت، عقد قرارداد کند و حقالتألیف بگیرد.
سه چهار هفتهای بود که گذرم به روبهروی دانشگاه تهران نیفتاده بود و برای مشاهده کتابهای تازه و چاپ اول، سرکی به داخل چند انتشاراتی ـ که منت دوستی با آنها را دارم ـ کشیدم و کتابی را دیدم در 224 صفحه، و قیمت یکصد و پنجاه هزار تومان! یعنی صفحهای 670 تومان، و کتاب بعدی، 250 صفحه، و هر صفحه هزار تومان و به زبان بهتر 250 هزار تومان!
از قدیمالایام گفتهاند: گُرز باید خورند پهلوان باشد. آیا پهلوانان عرصه کتاب و کتابخوانی میتوانند ضربه چنین گرزی را تحمل نمایند؟
چندی قبل یکی از دوستان به دنبال خرید یک دستگاه تلفن همراه بود و آنکه منقش به یک عدد سیب گاز زده است را بدون گارانتی ـ و صد البته ریجستر شده ـ را بالای ده میلیون تومان ناقابل خرید و وقتی این مطلب را به من ابراز داشت، به او گفتم: یا پول زیادی داری و یا ماخلق اللهات عیب پیدا کرده و پول بیزبان را به یک دستگاه زباندار دادهای؟
در این تلفن همراه، دنیایی از امکانات وجود داد و به گفته دوستم، به راحتی تا ده هزار صفحه کتاب را میتوان ذخیره نمود و خوشبختانه و یا بدبختانه، چون حقرایت را به رسمیت نمیشناسیم و کتابهای داخل کشور نیز به راحتی قابلیت دانلودکردن دارند، آیا کتاب صفحهای 670 تا هزار تومان، کتابخوانی را پیدا میکند؟
مبنای قیمتگذاری ما در سال 1357، برای هر صفحه نیمریال (دهشاهی) بود و برخی یک ریال قیمت میگذاردند. یعنی 6700 تا ده هزار برابر، قیمت کتاب طی 40 سال گذشته افزایش یافته و به یقین هیچ کالایی به این میزان طی چهل سال اخیر گران نشده است. مثلاً گوشت گرم در سال 1357، کیلویی 250 ریال بود و حالا هشتاد هزار تومان است. یعنی 3200 برابر، برنج ایرانی، کیلویی 75 ریال بود و حالا پانزده هزار تومان است، یعنی دو هزار برابر، پس در روزگار ما، کتاب با این مبنای قیمتگذاری، نه تنها ارزانتر از کالاهای دیگر که نیست هیچ، چندین برابر گرانتر هم هست و در جایی که نتوانیم غذای جسم را تأمین و تهیه کنیم، لطفا غذای روح مدتی به مرخصی برود، تا نفسی تازه کنیم!
در آستانه برگزاری نمایشگاه بینالمللی کتاب هستیم و روند نزولی انتشار کتابهای ناشران مختلف به خاطر قیمت کاغذ، به یقین در نمایشگاه نمود خاصی خواهد داشت و افزایش صد درصدی قیمت جراید و کاستی گرفتن تعداد صفحات آنها، فرهنگ مکتوب را منکوب خواهد کرد و در این میان پهلوان میدان، فضای مجازی خواهد شد که آبشخور مطالب آن، بیشتر در آن سوی آبها قرار دارد. کتاب و فرهنگ مکتوب را دریابیم.
نظر شما