ابوالحسن نجفی شخصیتی چند بعدی است، از ترجمه و تالیف گرفته تا ویراستاری شاخههایی هستند که ابوالحسن نجفی در آنها فعالیت داشت و البته که جزو سرآمدان هرکدام نیز بود. هومان اسعدپور نایب رئیس هیات مدیره انجمن صنفی ویراستاران یادداشتی درباره جنبه ویراستاری استاد نجفی نوشته و در اختیار ایبنا قرار داده است
نجفیِ ویراستار دقیق و سختگیر بود، بااینهمه سلیقهای ویرایش نمیکرد. زمینه را برای بروز قلم مترجم باز میگذاشت. بااینحال، گاهی هم متن را بازنویسی میکرد. نمونهاش سقوط کامو، ترجمه شورانگیز فرخ است که عملاً بازنویسیاش کرد، ولی هر کجایش که ترجمه مترجم را کافی و درست دیده بود دست به آن نزده بود. مراتب زبان را میشناخت و زبان کهن را از زبان امروز بازمیشناخت. نمونهاش یکلیا و تنهایی او نوشته تقی مدرسی است که نجفی بخشی از تعبیرهای غیرکهنِ متن را تبدیل به تعبیرهای کهن کرد.
میراث نجفیِ مترجم به نسل و نسلهای بعد کمابیش منتقل شد و مترجمانی، هرچند اندک، برخاستند که ترجمه را به معنای شایستهاش میشناسند ولی نجفیِ ویراستار مغبون ماند. آنچه از ویرایش در میان نسل امروز رایج شده با آنچه او از سرآمدانش بود زمین تا آسمان تفاوت دارد و نوویراستارانِ امروز غالبا فقط دنبال کم و زیاد کردن فاصلهها و تصحیح رسمالخط و چند خطای زبانی مشهورند. بااینحال، نومید نباید بود. هنوز هم میتوان ویرایش را با آموزش صحیح به دوران طلایی آن در ایران بازگرداند.
شایسته است جایزهای را که به نام آن انسان بزرگ تدارک دیدهاند مغتنم بشماریم. جایزههای فرهنگی، اگر سنجیده و سالم نباشند، غالباً در معرض دو آسیباند: اگر دولتی باشند، چه بسا از آغاز، عدهای غیرخودی از فهرست حذف میشوند و اگر خصوصی باشند، چه بسا در پایان، عدهای خودمانی برکشیده میشوند. امیدوارم جایزه ابوالحسن نجفی، مثل بعضی از جوایز معتبر ایرانی، از این هردو آسیب مبرا بماند و هر سال با معرفی آثار برگزیده، معیاری برای بازشناختن ترجمههای خوب، در میان انبوه ترجمهها، به دست دهد.
نظرات