تحقیقات جدید نشان میدهد آرتور کانون دویل، نویسنده و خالق شخصیت شرلوک هولمز به وجود نیروی برتر در زندگی عادی معتقد بود که توانایی ارتباط با انسانها و تسلی خاطرشان در هنگام فقدان عزیزان را دارد.
او که باور عمیقی به کلیسای کاتولیک نداشت ترجیح داد معناگرا شود اما این اعتقاد را تا جنگ جهانی اول در زندگی خود عملی نکرد. در جنگ جهانی اول پسرش کینگزلی، برادرش، و دو خواهرزادهاش را از دست داد و این اتفاقات بد در زندگی نویسنده سبب شد معناگرایی را با تمام وجود بپذیرد و اعتقاد داشت این مکتب از طرف خداوند برای تسلی خاطر آدمهایی که عزیزی را از دست دادهاند فرستاده شده است.
در دهه 1920 میلادی که دویل به عنوان خالق شرلوک هولمز معروف شده بود نامهای از یکی از دوستانش دریافت کرد که حاوی عکسی از چند پری بود ک در کنار بدن از هوش رفته دختری به نام اِلسی رایت بودند. دختر 16 ساله در روستایی در یورکشایر زندگی میکرد و عکس را فرانسیس، دخترخاله ده سالهاش گرفته بود. دخترک اعلام کرد که این پریها را پیش از این کنار رودخانه هم دیده بود و از پدرش درخواست کرده دوربینی به او بدهد تا بتواند عکسشان را ثبت کند.
دویل حضور پریها در این عکس را باور کرد و وقتی عکسهای بیشتری از این پریان دریافت کرد دو مقاله و یک کتاب غیرداستانی تحت عنوان «آمدن پریان» نوشت و در آن اصرار کرد که پریهای حاضر در عکسها واقعی هستند. همین موضوع سبب شد رسانهها، مردم، و کلیسای کاتولیک از او انتقاد کنند.
این موضوع سبب نشد دویل نظر خود را عوض کند. او تا آخرش عمرش در سال 1930 میلادی بر سر باور خود ماند. دوستان معناگرایش و خانواهاش هنگام مرگش لباس سیاه عزاداری نپوشیدند و معتقد بودند نویسنده محبوبشان این جهان را ترک کرده است تا در جهانی دیگر به زندگی خود ادامه دهد. شش هزار نفر از مردم عادی روز ختم دویل به سالن آلبرت رفتند تا شاید روح آقای نویسنده با آنها ارتباط برقرار کند و بیوه دویل در ادعای دیدن نویسنده در قامت یک روح تنها نبود و عده زیادی ادعا کردند که دویل را مشاهده کردهاند.
در سال 1983 السی رایتِ مسن در نهایت به حقه خود اعتراف کرد و گفت عکس پریها را از کتاب کودکی برش داده و با نخهای نامرئی از درخت آویزان کرده است تا فرانسیس عکسی از آن بگیرد. متاسفانه السی زنده نماند تا ببیند در عصر جدید با فتوشاپ چه کارهای خارقالعادهای میتوان انجام داد.
نظر شما