سه‌شنبه ۴ دی ۱۳۹۷ - ۱۵:۴۷
سعدی، شاهین ترازوی صفات و رفتار انسانی است

رفیعی می‌گوید: سعدی زمانی تحمل فرد ترشروی مغرور را بر نمی‌تابد و عطایش به لقایش می‌بخشد و در جایی آسایش دو گیتی انسان را در سازگاری و انعطاف در برابر محیط آغشته به نازیبایی و شر می‌داند.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، هجدهمین نشست از سلسله نشست‌های سعدی‌شناسی با عنوان «برخوان سعدی» توسط انجمن فرهنگ و ادب شیراز و با همکاری سازمان اسناد و کتابخانه ملی مرکز فارس و سعدی‌شناسی در سرای سخن برگزار شد.

در این نشست زهرا رفیعی، استاد دانشگاه و پژوهشگر ضمن اشاره به موضوع تعادل در ساحت اندیشگانی سعدی در امور مختلف گفت: ارزش‌های انسانی در پرتو اندیشه سعدی همواره نمایشگاهی است از تابلوهای احساسات و عواطف عمیق انسانی که هر کدام قبل از اینکه بخواهند قلب و روح مخاطب را با ابزار انتزاعی شیفته و مجذوب کنند، او را در سیطره‌ای از ابعاد وجودی و واقعیت‌های مسلم زندگی قرار می‌دهند تا عقل او را در سلک نظامی قاعده‌مند درآورند.

سعدی در گلستان و بوستان چون نقاشی است که رنگش قدرت زبان، بومش هنر داستان‌پردازی و قلمش همان قهرمانی است که در هر جایی و در هر مکانی نقش‌های به ظاهر متضاد خلق می‌کند و به جرأت می‌توان گفت که این قهرمان‌ها همان لایه‌های پیدا و پنهان شخصیت سعدی‌اند. اندیشه سعدی مانند منشوری است که طیف وسیعی از فاصله بد مطلق تا خوب مطلق را در بر می‌گیرد. او وجوهی چندگانه برای خاستگاه ارزش‌ها قائل است. به گونه‌ای که در موقعیت‌های متفاوت و ناگزیر از رهگذر کنش‌های افراد، ارزش‌های فردی، اجتماعی تعریف می‌شوند.

او در ادامه افزود: در فرهنگ سعدی گاهی فضل را در پس پرده فروتنی نگاه داشتن، نوعی هوشمندی است و گاهی در جایگاهی که عالم نمایان بی‌فضل رگ حیات تفکر و تعبد جامعه‌ای به دست گرفته‌اند، ابراز فضل را جهت بیداری ایشان نسبت به سست بودن جایگاهشان در بین مردم، خرد محض می‌داند.

گاهی فرو کشیدن نفس حتی توسط دیگران نوعی تقیظ و بیداری و گاهی اهانت مدعیان بصیرت را بی‌جواب نمی‌گذارد تحقیر کننده را مردم وش (آدم‌نما) خطاب می‌کند.

در مسلک سعدی در هنگام کرم، سفارش می‌کند: مپرس آیینش که چیست. اما در جایگاهی که سخن از پرورش بذر روح انسانی به میان می‌آید، امتناع از معاشرین هم مسلک پارسا و انتخاب فرومایگان، مساوی با انحراف از مسیر سعادت و گمشدگی در عالم هستی است.

این استاد دانشگاه در ادامه گفت: سعدی زمانی تحمل فرد ترشروی مغرور را بر نمی‌تابد و عطایش به لقایش می‌بخشد و در جایی آسایش دو گیتی انسان را در سازگاری و انعطاف در برابر محیط آغشته به نازیبایی و شر می‌داند.

قناعت در ملک سعدی گوهری است شریف که امنیت جان می‌آورد و تشویر خاطر می‌برد اما همین سعدی، قناعت را برای نازپروردگان تنعم، مقارن آینده‌ای می‌داند که رنج و فقر می‌آورد و به دست آوردن دولت بی‌پایان را مشروط به هنراندوزی و کسب مهارت و فن بر می‌شمرد.

رفیعی در ادامه افزود: گاه چون رایضی نفس را در جهت مدار قانونمندی به صلابه می‌کشد و بر کسانی که چشم جمعیتی بر رفتار آنان است و محل توجهند، حلقه ریاضت را تنگ‌تر می‌کند و گاهی سخت گرفتن (بی‌مورد) را فراتر از توان خلایق عنوان می‌کند و عاقبت بخیری را در گرو آسان‌گیری و ترحم. او حتی چند وجهی بودن شخصیت حاکم و مهارت استفاده به هنگام از وجوه مختلف انسانی، از قبیل مدارای به وقت و غضب به موقع را نشان دهنده و تضمین کننده دیپلماسی قوی حاکم می‌داند.

بر سر خوان عشق سعدی رنگ‌ها از پی‌رنگ در آیند و روندند. گاه رنگ آدمیت، گاه رنگ خدا، گاه رنگ عقل و خرد و گاه رنگ زمینی بودن.

به باور این پژوهشگر سعدی شاهین ترازوی صفات و رفتار انسانی است و نسبی بودن برخی از اخلاقیات در مکتب او همچون جراحی و مرهم نهادن است. بر همین اساس در آسمان اخلاق سعدی شرف و وبال هر کوکبی بر مدار شرایط و موقعیت‌های موجود می‌چرخد و نتیجه اینکه هیچ‌کس از رؤیت و دستیابی به کواکب اخلاقی بی‌نصیب نمی‌ماند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها