محمود معتقدی، شاعر و منتقد ادبی در زادروز شاملو گفت: چیزی در ذهن و زبان شاملو وجود دارد که مختص خودش است. به نظر من هرکس که تلاش کرد به دنیای تجربی شاملو نزدیک شوند، نتوانستند به کوهپایههای قلهای که او بر بالای آن ایستاده، نزدیک شود.
وی ادامه داد: یکی از این مقولهها، شعر شاملو است. او تا زمانی که تحت تاثیر نیما بود، به آن شیوه شعر میسرود و بعد از آنکه از نیما جدا شد، سبک و سیاق زبان خودش را پیدا کرد. اگر در نثرنویسی، روزنامهنگاری، مترجمی و همه عرصههایی که او تجربه نویسندگی داشته است نیز نگاه کنید، متوجه خواهید شد که شاملو ساختار زبانی و نگرش خاصی داشته است.
این منتقد ادبی با اشاره به فضاهایی که شاملو از آن دست به تقلید زده است، اظهار کرد: در خیلی از فضاهای شاعرانه و نثرهایی که شاملو مینوشت یا ترجمههایی که انجام میداد، تحت تاثیر نثر بیهقی در قرن پنجم بود. او تاثیر بسیار زیادی هم از حافظ گرفت که مثال آن استفاده از ترکیب «بالا بلند» در شعرهای دو شاعر یعنی حافظ و شاملو است.
وی افزود: او از مولانا نیز تاثیر گرفته؛ اما چنین توجهی را به فردوسی و سعدی نداشته است. این نشان میدهد که آن سیاق نثر، زبان و چیدمان واژهها از این دو شاعر برای شاملو، محور زبانی بوده است که سعی کرده همراه در آثارش از این مجموعه شکلبندیها استفاده کند.
این شاعر پیشکسوت در توضیح تلاشهای انجام شده برای تقلید از روی شاملو گفت: روزگاری خیلیها سعی کردند تحتتاثیر زبان شاملو باشند، اما تا حد زیادی این اتفاق رخ نداد؛ چراکه در ذهن و زبان شاملو جوهره و گوهرهای وجود داشت که کمتر تقلیدپذیر بوده است؛ شاید یکی از دلایل این باشد که او با اینکه سالها از شعر نیمایی دور بود اما یک حس موسیقیایی جانبی زیبایی در آثارش وجود داشت که کارهای او را خاص جلوه میداد. شعرهای شاملو بیانگر آن است که چقدر او آدم نوجو و جستوجوگری برای ایجاد فضای جدید شعری است. یکی دیگر از دلایل تقلید ناپذیری شاملو این است که او همه فضاهای استعاری و تشبیه را به خوبی مطرح کرده است.
وی ادامه داد: در این سالها خیلیها تلاش کردند سبک و سیاق سهراب سپهری را تقلید کنند و در شعر بسیاری از شاعران سادهنویسی، فضاهای عرفانی و واژههای مردمی استفاده شد؛ اما آنچنان که باید و شاید در زبانشان اتفاقی رخ نداد. در زمینه شاملو نیز جوانترها بارها به سمت او رفتهاند و سعی کردند که این فضا را تجربه کنند؛ اما در همه این تجربهها در حد و اندازه خودشان باقی ماندند. شاملو از واژههای و زبان و لحنی استفاده میکرد که به نظر من تقلیدپذیر نیست.
این منتقد ادبی شاملو را تقلیدناپذیر میدادند و در این راستا گفت: چیزی در ذهن و زبان شاملو وجود دارد که مختص خودش است. حتی او اگر از طنز در آثارش استفاده میکند، آن کار را به زیبایی انجام میدهد به شکلی که مختص خودش است. روایت که بزرگترین شاخصه ذهن و زبان شاملو است به زیبایی هرچه تمامتر در اثرش نمایان است. هرکس که تلاش کرد به دنیای تجربی شاملو نزدیک شوند، نتوانستند به کوهپایههای قلهای که او بر بالای آن ایستاده، نزدیک شود.
معتقدی در پایان گفت: دنیای هر کسی در هر زمانهای باتوجه به یافتهها و دانستههایی که از محیط و طبیعت میآموزد، متفاوت است. شاملو با اینکه تحصیلات آکادمیک نداشت، زبان یاد گرفت و تا حد دانش خودش اثرگذار واقع شد. فضاهای عاطفی و فرهنگیای که شاملو از آن استفاده میکرد با امروز ما متفاوت است؛ چراکه او از پشتوانههای سیاسی و فرهنگی استفاده بهره میبرد. او از اواخر دهه 30 تا اویل دهه 70 هر بار که وارد صحنه میشود، از مباحث اجتماعی خودش به شدت تاثیر میگیرد و او برای ایجاد یک فضای جدید شاعرانه تلاش زیادی انجام میدهد. او از همه دستاوردهایی که دارد مانند موسیقی، هنر تجسمی به سود شعرش استفاده میکند و از این جهت به نظر من تقلیدپذیر نیست.
نظرات