«طنز آیینهی تمامنمای جامعه است و در میان اهلقلم آنانی که طنز را برمیگزینند کسانی هستند که میخواهند آیینهدار شادیها و اندوههای جمعی باشند. طنزنویسان و طنزسرایان با این انتخاب گویی خود را موظف میکنند که شریک شادیها و غمهای تک تک افراد جامعه باشند و چنین است که بیش و پیش از دیگران تاب زیستن را از دست میدهند.
بدون تردید یکی از مهمترین آیینهداران روزگار ما در طنز «ابولفضل زرویی نصرآباد» بود. شاعر و نویسندهای توانا که از روزهای نوجوانی در مهمترین نشریات طنز درخشید و بعدها با کتابهایی تاثیرگذار و درخشان جایگاه خود را در ساحت طنز محکم کرد. درگذشت او در 49 سالگی و در حالی که هنوز میتوانست بماند و بنویسد و به جوانترها بیاموزد برای طنز روزگار ما فقدانی بزرگ است. بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان درگذشت ایشان را به خانواده محترم، جامعه ادبی کشور به ویژه علاقهمندان این شاعر و انسان دوستداشتنی تسلیت میگوید.»
ابوالفضل زرویی نصرآباد (زاده ۱۵ اردیبهشت ۱۳۴۸ در تهران) شب گذشته پس از تحمل دوره طولانی بیماری درگذشت.او با اسمهای مستعار ملانصرالدین، چغندر میرزا، ننه قمر، کلثوم ننه، آمیز ممتقی، میرزا یحیی و عبدل در نشریاتی مانند گل آقا، همشهری، جام جم، ایرانیان،انتخاب، زن، مهر، کیهان ورزشی، بانو، جستجو، عروس و تماشاگران طنز نوشته است.
در تابستان ۱۳۷۱ کیومرث صابری فومنی (گل آقا) در پاسخ به سؤال مصاحبه کننده روزنامه ابرار که میپرسید: «چشم امیدتان در طنز نویسی امروز به کیست؟» میگوید: «…قلمی که عبید و دهخدا در دست داشتند، الان بیصاحب نیست. طنز دارد جان میگیرد. یکی از مشهورترین طنزنویسان امروز ما ـ ملانصرالدین ـ (ابوالفضل زرویی نصرآباد) فقط ۲۳ سال دارد! چراغها دارند روشن میشوند. شهر چراغانی خواهد شد…»
نظر شما