مصطفی سلیمانی میگوید: فکر میکنم منتقدان و معرفان کتاب کمی درباره معرفی آثار قوی روز ایران کوتاهی میکنند. اینکه من داستانی از روز جامعه خودم برای اقتباس انتخاب کنم برای من اتفاق بسیار خوبی است.
این فیلم اقتباسی از داستان «پالتو سیاه» نوشته لردمیلا پتروشفسکایاست. سلیمانی درباره نحوه انتخاب این داستان برای اقتباس در گفتوگو با ایبنا میگوید: از ابتدا قصدم این بود که اثر اقتباسی بسازم و داستانهای کوتاهی را که اخیرا چاپ میشدند در برنامه مطالعاتیام قرار داده بودم.
وی افزود: وقتی مجموعه داستانی از نویسندگان روس به نام «رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید» را خواندم با اینکه از قبل با این نویسنده آشنایی نداشتم این داستان را با توجه به ایده و دغدغههای تصویری که برای ساخت فیلم داشتیم، مناسب دیدم. البته این داستان به دلیل اعمال تغییرات تصویری که مدنظر ما بود، از حالت اولیه آن خارج شد و جانمایه آن باقی ماند و بیشتر جنبه بصری پیدا کرد.
برخی از فیلمسازان ترجیح میدهند برای اقتباس سراغ نویسنده خاصی بروند و معتقدند که فضای ذهنیشان به یک یا چند نویسنده خاص نزدیکتر است. سلیمانی درباره معیارهای خود برای انتخاب اثر جهت اقتباس توضیح میدهد: واقعیتاش این است که دستهبندی خاصی برای اقتباس ندارم که به عنوان مثال از نویسنده خاصی اقتباس کنم.
این فیلمساز درباره اولویت خود برای اقتباس توضیح میدهد: با اینکه بیشتر داستانها و رمانهای خارجی را خواندهام، دغدغهام این است که یک داستان از یک نویسنده معاصر ایرانی برای اقتباس پیدا کنم. اصراری بر اقتباس از آثار خارجی ندارم و خیلی دوست دارم اتفاقی بیفتد که بتوانم از یک اثر ایرانی اقتباس کنم کما اینکه این اتفاق افتاده و برای کار بعدیام قرار است از داستانی به قلم بزرگ علوی اقتباس کنم اما همانطور که گفتم دوست دارم از یک نویسنده معاصر ایرانی هم اقتباس کنم.
در میان فیلمهای اقتباسی نام داستانها و آثاری از نویسندگان ایرانی نیز به چشم میخورد اما این آثار متعلق به نویسندگانی از دهههای قبل است و کمتر فیلمسازی به سراغ نویسندگان جدید و هم نسل خود برای اقتباس میرود. سلیمانی درباره علت کمتر بودن اقتباس از نویسندگان معاصر به نسبت نویسندگان دهههای قبل مانند ساعدی، علوی و ... میگوید: پیدا کردن داستانی از بین انبوه داستانهای منتشر شده معاصر کمی دشوار است.
نمایی از فیلم «ثبوت»
این فیلمساز درباره معرفی هر چه بهتر داستان ایرانی به قشرهای مختلف جامعه راهکارهایی ارائه میدهد و میگوید: این کار برای نویسندگان خارجی به واسطه چاپ و نشر آنها در مجلات و کتابهای پرتیراژ به وفور اتفاق میافتد. اما در مقابل این اتفاق برای داستانهای ایرانی کمتر رخ میدهد و از سوی دیگر هم نمیتوانم بگویم که داستان ایرانی خوب نداریم چون به قدر کافی نگشتهایم.
مصطفی سلیمانی درباره دلیل بیشتر دیدهشدن و بیشتر خوانده شدن آثار خارجی معتقد است: شاید راههای ارتباطی که داستان را به مخاطبش وصل میکند درباره داستانهای خارجی به طور قویتری میافتد و در داستان ایرانی فکر میکنم منتقدان و معرفان کتاب کمی درباره معرفی آثار قوی روز ایران کوتاهی میکنند. اینکه من داستانی از روز جامعه خودم برای اقتباس انتخاب کنم برایم اتفاق بسیار خوبی است.
نظر شما