یزدانی راد در ابتدای این نشست درباره روشهای انجام مصاحبههای تاریخی توضیحاتی را ارائه کرد و گفت: تاریخ شفاهی به روش گردآوری اطلاعات از طریق مصاحبه گفته میشود و این چون درونش یک بحث در آن به عنوان گفتمان شکل میگیرد که برایندش تاریخی است به آن تاریخ شفاهی نسبت میدهیم.
وی ادامه داد: وقتی روند تاریخی بر بحث حاکم میشود ماحصل آن به تاریخ شفاهی ختم میشود. کتابی که در مصاحبه با دکتر اعتماد انجام شده نیز تاریخ شفاهی است.
.jpg)
این محقق با اشاره به روند آشنایی خود با اکبر اعتماد افزود: من در سال 90 توسط پرویز پیران با ایشان آشنا شدم و متوجه شدم که اکبر اعتماد یکی از افرادی است که در حوزههای مختلف کار کرده است. به همین دلیل مطالعات مقدماتی درباره ایشان را آغاز کردم و به دو اثری هم که درباره او نوشته شده بود مراجعه کردم البته اگر چه در این مصاحبهها بخشی از تاریخ شفاهی وجود داشت اما کار جدی در این باره نشده بود در حالی که ماحصل کتاب حاضر تلاش کرده تا یک اثر جامعه در حوزه تاریخ شفاهی باشد.
یزدانی راد با تاکید بر اینکه اکبر اعتماد در طول زندگی خود فعالیتهای بزرگی داشته یادآور شد: در انجام مصاحبه تاریخ شفاهی با ایشان به مانند همه مصاحبههای تاریخ شفاهی از بیان زندگی نامه، تحصیلات و ... آغاز کردیم به ویژه درباره تحصیلات تلاش من این است که از این روند تاریخ نظام آموزش و پرورش را استخراج کنم. همچنین مباحث دیگری مانند انواع بازیهای محلی از دیگر مطالبی است که در کتاب درباره آن سخن گفته میشود.
وی ادامه داد: در ادامه مطالب به دلایل علاقهمندی اعتماد به فیزیک هسته ای و طی آن به روند برنامهریزی نظام آموزشی در وزارت علوم پرداخته شده است و همچنین با توجه به اینکه ایشان نخستین رییس سازمان انرژی اتمی بوده که برنامه داشته همراه با برنامههایی که ارائه کرده در کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. همچنین ما قراردادها، چارتهای سازمانی و ... را در زمان تصدی گری ایشان بررسی کردیم.
یزدانی راد با اشاره به اینکه اعتماد تنها یک دانشمند هستهای نیست گفت: در انتهای کتاب برخی از اشعار او نیز آورده شده چون او یک ادیب هم هست و به نوعی حافظ شناس است.

نیک نفس در بخش دیگری از این نشست نکاتی را درباره روش شناسی کار تاریخ شفاهی در این کتاب ارائه کرد و گفت: در این کتاب یک رابطه مناسب بین فرم و محتوا دیده میشود و این اثر سرشار از مطالب پرمحتوا، خواندنی و جذاب است. از سوی دیگر پیچیدگی ندارد و با بیان سادهای نوشته شده است در حالی که مفاهیم تخصصی و حرفهای در آن دیده میشود اما زبان تا حدی ساده است که هر فردی میتواند آن را مطالعه کند.
وی با اشاره به روند شکل گیری سازمان انرژی اتمی در ایران افزود: از 68 سال پیش در کشور ما این موضوع مطرح بوده و به طور جدی از سال 29 مساله انرژی هستهای مطرح میشود و در حالی که آن زمان کشورهای دیگر به صورت جدی به این موضوع پرداختند گویی هنوز ایران در این باره گیج بوده چون متخصصان این کار وجود نداشتند اما با آمدن اکبر اعتماد بحث تشکیل سازمان مطرح میشود و ایشان با پشتکار، جدیت و علاقه بسیار به تاسیس سازمان اقدام میکند.
وی ادامه داد: از همین رو سازمان انرژی اتمی ایران در سال 53 تشکیل میشود. همچنین روایت داستان زندگی اکبر اعتماد در کتاب تاثیرگذاری خود را دارد. البته دو کتاب دیگر درباره ایشان نوشته شده اما به این میزان تاریخ شفاهی را در بر نمیگیرد.
این محقق با تاکید بر اینکه با انجام مصاحبههای متعدد ذهن اعتماد برای ارائه اطلاعات آماده و شفاف شده عنوان کرد: همین موضوع نقطه قوت کتاب است و شاید بتواند برای یزدانی راد که این کتاب را گردآوری کرده دو بازتاب داشته باشد. نخست اینکه خیلی از مطالب گفته شده تکراری نباشد و دیگر اینکه این موضوع می تواند بستری برای انجام کارهای بهتر باشد.
وی ادامه داد: ما در کتاب چندین بار به اسم محمدرضا شاه میخوریم اما در نمایه ها اسم او دیده نمیشود. از سوی دیگر در مصاحبه تاریخ شفاهی بسیار مهم است که چه کسی این کار را انجام میدهد چون اگر حرفهای باشد میتواند فرد را به بیان ناگفتهها وادار کند و این چیزی است که در کتاب دیده میشود.
وی با انتقاد از طرح سوالات رسمی و خشک در این اثر اضافه کرد: ساختار سوالها خشک و مکانیکی است و گاهی به گونهای این سوالات بیان میشود گویی سوال امتحانی است! از سوی دیگر طی روند مصاحبه مشخص نیست که گفت و گوها در چه روزهایی، چه فصلهایی و کجاها انجام شده است و باید مصاحبه کننده این نکات را خود تدوین میکرد.
نیک نفس در پایان گفت: با مطالعه کتاب سوالات دیگری به ذهن متبادر می شود از جمله اینکه آیا پژوهشگر برای انجام این مصاحبه با مشکل روبه رو بوده است؟ آیا منابع مشابهی برای مصاحبه وجود دارد؟ مراحل تدوین چگونه بوده است؟ در چه مواردی مطالب حذف شده است؟ اصل مصاحبه کجا نگهداری میشود؟

عزیزی نیز در ادامه این نشست با بیان اینکه یکی از نقاط مثبت کتاب این است که اکبر اعتماد در آن ناگفتههای خود را روایت کرده افزود: من این کتاب را در سال 94 مطالعه کردم و صداقت ایشان در این مصاحبه مثال زدنی است. پرداختن به مسایل بعد از انقلاب یکی دیگر از مطالب خوب کتاب است به هر حال انرژی اتمی همواره یکی از خطوط قرمزهاست و میتوان با این مصاحبهها تفاوت سیاستها را درباره این موضوع استخراج کرد.
وی در ادامه با اشاره به اینکه مطالعه آثار اینچنینی شائبه سانسور را تداعی میکند افزود: مشخص نبودن زمان و مکان در مصاحبه شائبه سانسور را بیشتر میکند و از سوی دیگر مشخص نیست که مطالب این کتاب با حذفیات روبه رو بوده است یا خیر؟
وی در پایان با انتقاد از عنوان کتاب یادآور شد: متاسفانه عنوان اثر کتاب دیگری را یادآور میشود که درباره شخصیت درستی هم نیست و شاید بتوان گفت در نام گذاری کتاب کم سلیقگی شده است.
اکبر اعتماد نیز در بخش پایانی این نشست با اشاره به اینکه برخی مطالب کتاب از سوی خود و گاهی از سوی ممیزان سانسور شده است گفت: من در روند مصاحبه بسیاری از مطالب را خودم بیان نکردم چون متوجه خط قرمز بودن آن بودم و تشخیص دادم که فعلا صلاح نیست این مطالب بیان شود اما طبیعی است که برخی از مطالب هم توسط دیگران سانسور شده باشد.
وی در فرازهای پایانی این نشست خاطراتی را از روند خروج خود از کشور و ریاست در سازمان انرژی اتمی بیان کرد.
نظر شما