همچون سالهای گذشته، انجمن شاعران ایران در شبهای ماه محرم ویژه برنامهای با حضور شاعران و هنرمندان برگزار میکند.
آغازگر برنامه تلاوت آیاتی از قرآن کریم توسط سیدحسین موسویبلده بود. سپس سهیل محمودی که اجرای این ویژه برنامهها را برعهده دارد، ضمن ادای خیرمقدم به مهمانان، شعری از سیدحسن حسینی قرائت کرد. او با اشاره به اینکه مرحوم حسینی دغدغه جدی نسبت به واقعه عاشورا و انعکاس صحیح آن از سوی شاعران داشت، گفت: حسینی معتقد بود که اشعار عاشورایی باید به زبان معاصر و توام با صدق و نوآوری باشند و این شاعر توانسته بود فضاهای تازهای در شعر خلق کند که فقط فضای هنری نبودند بلکه با جان و دل با این حوادث و وقایع درمیآمیختند.
در ادامه برنامه، ساعد باقرى كه امسال كتاب «اللهوف فى قتلى الطفوف» اثر سيدبن طاووس را براى مخاطبان روايت مىكند، در ابتدا مختصرى از آسيبشناسى ترجمههاى مقاتل و دشوارىهاى پيش روى مترجمان گفت. او به فقر ترجمه مناسب و فاخر از مقتلهاى عربى در حدى كه بتواند شكوه زبان كتاب را به زبان مقصد منتقل كند، اشاره كرد و ظرائف و دقايقى را به عنوان نمونه مثال زد. سپس به اقتضاى شب نخست، خلاصهاى از ترجمه مقدمه اللهوف را خواند. به گفته ساعد باقرى، روح نوشته سيدبن طاووس در مقدمه «اللهوف»، لزوم حفظ سنت اقامه عزا براى سالار شهيدان (ع) و اهميت آن است.
در بخش سوزو ساز و آواز، زهرا عنابستانی اشعاری از سیدحسن حسینی را با همراهی نوای نی احسان لیوانی و آواز حسامالدین صحرایی قرائت کرد.
سپس شاعران در بخش شعرخوانی اشعار خود را خواندند که در ادامه میآید.
عباس حکیمسیما:
ای مرغ ناله بال و پری داشتی چه شد؟
ای دل ز سوختن خبری داشتی چه شد؟
ای چشم پیش از این هنری داشتی چه شد؟
ای اشک سینه سوز اثری داشتی چه شد؟
ای اه آتشین شرری داشتی چه شد؟
خشکید در بهشت برین نهر سلسبیل
شرمنده شد ز ذبح عظیم خدا خلیل
تا دید دشت گشته ز خون مهان چو نیل
پیغام کربلا به نجف برد جبرئیل
یا مرتضی علی پسری داشتی چه شد؟
زین نغمه شعله بر دل خیر العباد زد
ٱتش به جان آب، به خاک به باد زد
ابری سیاه خیمه به صبح معاد زد
پر زد سپس به وادی بطحی و داد زد
ام البنین تو تاج سری داشتی چه شد؟
حرّی نمانده تا رجزی خواند از فتا
جونی نمانده تا که نهد سر، سر وفا
یک مرد مانده است و سپاهی ز اشقیا
کس نیست پرسشی کند از شاه کربلا
ای آفتاب دین قمری داشتی چه شد؟
سرهای قدسیان سر زانوی غم چرا؟
چون بسملی به خون، دل اهل حرم چرا؟
بر عترت رسول خدا این ستم چرا؟
ای نور عین فاطمه با قد خم چرا؟
چون سرو راستین کمری داشتی چه شد؟
یا ایّها الغریب چه بی یار و یاوری
آخر نه اینکه سرمه ی چشم پیمبری؟
آخر نه اینکه میوه بستان حیدری؟
آه از دمی که زخم زبان زد ستمگری
ای شاه باز، بال و پری داشتی چه شد؟
*
محمد رمضانیفرخانی:
نقل است که در کنار این نهر ، حسین ...
پاسخ نشنید از همه شهر ، حسین ...
همچون تو ، کسی بار امانت نکشید
تو هستی و جز تو نیست در دهر، حسین!
...
طاقی نشکسته مثل ابروهایت
گلدسته شدند جفت بازوهایت
لب هایت را ببخش بر آب و ببین
پرسیده نمی شوند آهوهایت
*
عبدالمهدی نوری:
دستی بر آب خیره شد و برد نام تو
تا بی بهانه یاد کند از مقام تو
از اینکه قرنهاست برایت سروده اند
“ ثبت است بر جریده عالم دوام تو ”
یا اینکه کعبه بعد تو احرام تیره بست
آمد سیاه پوش به بیت الحرام تو
صد ها هزار گرگ گرسنه که یافتند
خود را -حقیر و گمشده- در ازدحام تو
ای شیر نیزه زار چه کردی که قرنهاست
شمشیر می زنند دلیران به نام تو ؟!
با زخم مشک و چشم برادر گریستند
یک عمر، یک فرات ، غریبان شام تو
بعد از تو آب روضه ی جانکاه عالم است
طوفان به پاست، از عطش انتقام تو
صبحت سری به سجده و شامت سری به تشت
نازم به حسن مطلع و حسن ختام تو
در پایان، ساعد باقری به بررسی سنت نغمهپردازیهای عاشورایی پرداخت و به اشعاری اشاره کرد که در ایام عاشورا برای نوحه و سینهزنی خوانده میشدند.
او با اشاره به برنامه «نغمههای عاشورایی» و تلاشی که برای حفظ ملودی نغمات عاشورایی صورت گرفته است، گفت: ملودی نغمههایی که خوانده میشود اغلب مربوط به اقوام مختلف از جمله آذربایجان، کرمانشاه، خوزستان و خراسان است که اشعار فارسی روی آنها گذاشته میشود.
ساعد باقری پس از خواندن برخی از این اشعار با همراهی حاضران، با ذکر دعا برنامه شب نخست را به پایان برد.
ویژه برنامه شبهای آرامش به مدت چهار شب دیگر در محل خانه شاعران ایران به نشانی خیابان دکترشریعتی، خیابان کلاهدوز (دولت)، نبش کوچه نعمتی برگزار میشود.
نظر شما