جمعه ۱۶ شهریور ۱۳۹۷ - ۰۸:۰۰
صالحی: ایجاد فضای پرشور در کتابخوانی نویسندگان را پویا می‌کند

آتوسا صالحی، کارشناس بخش کودک و نوجوان نشر افق، معتقد است هرچقدر شور و امید و حرکت در کتابخوانی بیشتر شود نویسندگان هم شور و شوق بیشتری برای نوشتن پیدا می‌کنند اما وقتی فضا پر از یاس و ناامیدی می‌شود خودبخود کار افت می‌کند و ما با انبوه کتاب‌های زرد و بازاری مواجه می‌شویم.

خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)_ملیسا معمار: کودکان از جمله حساس‌ترین اقشار جامعه هستند که باید در رفتار با آن‌ها و تهیه لوازم مورد نیازشان دقت فراوانی داشته باشیم. براین اساس نمی‌توانیم هرکتابی را برای آن‌ها خریداری کنیم و توجه به کیفیت کتاب از نظر ظاهری، فیزیکی و محتوایی از اهمیت خاصی برخوردار است. اما چه کسی کیفیت کتاب‌هایی که منتشر می‌شوند را بررسی می‌کنند؟ در این میان کارشناسان نشر و سرویراستاران نقش تعیین کننده‌ای دارند. اما اینکه در کشور ما ناشران چقدر در انتشار کتاب‌های کودک و نوجوان از کارشناسان نشر و ویراستاران بهره می‌برند، موضوع گفت‌وگوی ما با آتوسا صالحی، شاعر، نویسنده، مترجم و ویراستار ادبیات کودکان و نوجوانان است که در ادامه می‌خوانید.

در حال حاضر چه فعالیتی در نشر افق انجام می‌دهید؟
من در نشر افق نقش ادیتوری و سرویراستاری دارم و درباره کتاب‌هایی که می‌خواهیم در طول سال منتشر کنیم، سیاست‌گذاری لازم را انجام می‌دهیم. مثلا درباره تعداد کتاب‌ها، انتخاب کتاب‌‌هایی که باید ترجمه شود و سفارش آن‌ها به مترجمان، انتخاب اثر از بین کتاب‌هایی که به دستمان می‌رسد و تحویل آن‌ها به کارشناسان و جمع‌آوری نظرات کارشناسان و مطرح کردن نظرات در جلساتی که با مدیر نشر و مدیر فرهنگی و مسئول فروش داریم.

استفاده از کارشناس و مشاور نشر در حوزه کودک و نوجوان چقدر در کشور ما مورد توجه قرار می‌گیرد؟
در زمان گذشته، حدود دهه 60، استفاده از کارشناسان نشر خیلی مرسوم نبود و فقط دو یا سه ناشر بزرگ کودک و نوجوان کارشناس نشر داشتند اما در این سال‌ها بیشتر به این مساله توجه شده است. بطورکلی بازار نشر به گونه‌ای است که بعضی ناشران علی‌رغم اینکه از کاشناسان نشر استفاده می‌کنند اما خیلی به نظرات آنها توجه نمی‌کنند و آخر کار هم حرف خودشان را اجرا می‌کنند و این استفاده سمبلیک از کارشناسان نشر منجر به پیشرفت و بهبود در کار آنها نمی‌شود. ولی برخی دیگر از ناشران به نظرات و پشنهادات کارشناسان نشر احترام می‌گذارند و از آن بهره می‌برند.
 
ملاک‌ها و معیارهای‌تان برای گزینش کتاب‌های کودک و نوجوانی که به دستتان می‌رسد چیست؟
ما فرم‌های کارشناسی اثر داریم که حاصل زحمت‌هایی است که در طول سال‌ها از سوی رضا هاشمی‌نژاد (مدیر نشر) و مهدی حجوانی (ادیتور) و دوستان دیگر تهیه شده و به‌تدریج کامل‌تر شده است. این فرم‌ها بسیار کامل است و نظرات کارشناس اول کارشناس دوم و ادیتور در آن لحاظ می‌شود. بخش‌هایی در آن وجود دارد که حتی ممکن است به نظر خیلی ساده و پیش‌پا افتاده باشد مانند نام کتاب، مخاطب کتاب و ... که در این فرم لحاظ می‌شود. براساس همین فرم‌ها تصویرگر کار مشخص می‌شود و اینکه آیا در قالب مجموعه‌هایی که در قبل کارکرده‌ایم قرار می‌گیرد یا نه و آیا به تنهایی قابلیت مجموعه‌شدن دارد یا باید به‌صورت تک کتاب کار شود. همگی از مواردی است که در این فرم‌ها لحاظ می‌شود. متاسفانه نشرهایی که این گونه فرم‌ها را ندارند بعداً به مشکل برمی‌خورند. مثلا چند وقت پیش یکی از نشرها رمان نوجوانی را برای تصویرسازی به یک تصویرگر خردسال داده بود در حالی که آن رمان نوجوان اصلاً‌ نیازی به تصویرگری نداشت و حاصل کار کتابی می‌شود که قابلیت فروش و عرضه ندارد و در نهایت ناشر مجبور است کار را خمیر کند.

قطعاً استفاده از اینگونه فرم‌ها برای بررسی آثار شیوه و روش درست و خوبی است که در نشر افق انجام می‌شود اما منظور من ملاک‌ها و معیارهایی بود که برای بررسی آثار تالیفی که به دستتان می‌رسد و گزینش آثار موردنظرتان برای چاپ، لحاظ می‌کنید.
شیوه‌ای که ما در نشر افق به‌آن رسیده‌ایم این بوده که همیشه کارها از بیرون به دست ما نمی‌رسد که ما بخواهیم آنها را بررسی کنیم و تعداد از آن‌ها را برای انتشار انتخاب کنیم. روش نشر افق برای اینکه مخاطب خودش را حفظ کند و شیوه مشخص در نشر داشته باشد این است که همیشه نشر افق بوده که کتاب‌هایی را برای تالیف سفارش می‌داده یا کتاب‌هایی را برای ترجمه انتخاب می‌کرده و برای ترجمه به مترجمان می‌داده است. و بخشی که از آثار رسیده، منتشر می‌شود بخش خیلی کمی است و معمولاً اینگونه است که خیلی وقت‌ها کتابی از بیرون پذیرش ندارد و از قبل کتاب‌های مورد نظرش را سفارش داده و می‌داند چه کاری را می‌خواهد منتشر کند. چون اینگونه هویت نشر مشخص می‌شود که در چه زمینه‌ای کار می‌کند و وقتی کاتالوگ یک نشر را ورق می‌زنیم خط واحدی در آن می‌بینیم که همه آثار را به هم وصل می‌کند و هرکاری در آن دیده نمی‌شود و راه، چشم‌انداز، هدف و مخاطبش کاملاً مشخص است. نشرهایی که سیاست‌گذاری و هدف‌گذاری ندارند مخاطب خاصی هم پیدا نمی‌کنند. ما در حال حاضر بسیاری از کتاب‌هایی که برای سال آینده می‌خواهیم منتشر کنیم را به نویسندگان و مترجمان سفارش داده‌ایم و بخش کوچکی از کار به اندازه 10 یا 15 درصد مربوط به آثاری است که به افق تحویل داده می‌شود که‌ آن‌ها هم بررسی می‌شود و کارهایی که با سیاستگذاری‌های ما مطابقت داشته باشد و در مجموعه‌های ما بگنجد، انتخاب می‌شودو در اختیار 2 کارشناس قرار می‌گیرد. اگر توافق نظر داشته باشند که نتیجه کار مشخص است و اگر یک رأی مثبت و یک رأی منفی بود من هم به عنوان سرویراستار کتاب را می‌خوانم و در جلسه درباره آن صحبت می‌کنم. که یا قبول می‌شود یا مشروط یا کنار گذاشته می‌شود. گاهی هم وقتی می‌بینیم رمانی بعد از بازنویسی قابلیت چاپ در نشر افق را دارد کار را برای بازنگری به نویسنده می‌دهیم.

اشاره کردید ملاک اصلی شما این است که با سیاست‌گذاری مجموعه هم‌خوانی داشته باشد. کیفیت و هم‌خوانی با ذائقه و سلیقه مخاطب امروز و ادبیات روز دنیا چقدر در این بررسی‌ها مورد توجه قرار می‌گیرد؟
بعد از اینکه کتاب با سیاستگذاری مجموعه همخوانی داشت این‌گونه موارد از سوی کارشناسان در زمان بررسی کار مورد توجه قرار می‌گیرد و طرح کار، شخصیت‌پردازی، فضاسازی هم بررسی می‌شود و باید این ملاک‌های را داشته باشد.
 

با توجه اینکه کتاب‌های کودک و نوجوان زیادی را در طول سال مطالعه و بررسی می‌کنید به نظر شما کیفیت کتاب‌های کودک و نوجوان در طول سال‌های گذشته چه تغییراتی کرده است؟
به نظر من پیشرفتی در آثار داشته‌ایم مخصوصا در زمینه گرافیک کتاب‌های کودک و نوجوان پیشرفت داشته‌ایم و همه اینها برمی‌گردد به سیاستگذاری نشر و ناشری که به استفاده از مدیر هنری توجه داشته و به دنبال صفحه‌آرایی و گرافیک خوب برای کارها است و پشت جلدهای خوبی برای کتاب‌ها تهیه می‌کند و در جلسات نشر، مدت‌ها روی عکس کتاب‌ها، جنس کاغذ، سیاه و سفید و رنگی بودن کار بحث می‌شود که نشان می‌دهد امروزه علاوه بر متن توجه بیشتری به کتاب به عنوان کالایی می‌شود که به دست مخاطب کودک و نوجوان می‌رسد. حتی کتاب‌های ترجمه هم از نظر شکل ظاهری کیفیت بهتری پیدا کرده‌اند.

اگر ظاهر کتاب‌های تالیفی را کنار بگذاریم نظرتان درباره کیفیت محتوای آثار تولیدی چیست؟
در حوزه تالیف مشکلات ما بسیار بزرگتر است. ما نیاز به سیاستگذاری‌های کلان داریم تا این مشکلات حل شود و در این زمینه آموزش و پرورش نقش عمده‌ای دارد. مثلاً نویسنده‌ای را دیدم که از سوئد آمده بود و می‌گفت تا 2 سال آینده مشخص است که من باید به کدام مدارس بروم و درباره کدامیک از آثارم صحبت کنم و از قبل، کتاب‌های من به آن مدارس ارسال می‌شود و در اختیار بچه‌ها قرار می‌گیرد. متاسفانه این اتفاق هنوز در جامعه ما نیفتاده است و سبب شده به تیراژ کتاب‌های تالیفی شعر و داستان ما لطمه وارد شود. حتی انتشارات بزرگی مانند کانون پرورش فکری که با تیراژ 100 هزار نسخه کتاب منتشر می‌کردند الان وضعیت خوبی ندارند و تیراژ کتاب‌هایشان به شدت کاهش یافته است و متاسفانه می‌بینیم که بسیاری از کتابفروشی‌هایشان را بسته‌اند. چرخه معیوبی وجود دارد که باعث دلسردی همه از جمله ناشر و مولف می‌شود. واقعیت این است که تالیف کار سختی است. شاید یک نویسنده دو یا سه سال برای نوشتن یک رمان وقت صرف ‌کند و وقتی کارش در قالب 500 نسخه منتشر می‌شود، مأیوس می‌شود.
 
وضعیت آثار ترجمه‌ چگونه است؟
در این زمینه هم مشکل وجود دارد و با ترجمه‌های ضعیف روبه‌روایم. بعضی ناشران فکر می‌کنند در مسابقه‌ای هستند و باید کتابی را در مدت کوتاهی خیلی سریع چاپ کنند و به دست مخاطب برسانند مبادا ناشری زودتر از آنها این کتاب را ترجمه کند و این سرعت خیلی به کار لطمه زده و کیفیت بخش ادبی کار را ضعیف کرده و ما با ترجمه‌های پر از غلط مواجه‌ایم حتی بخش تایپی کار هم ایراد دارد و ناشر وقت نگذاشته که کتاب را یک بار به نمونه‌خوان بدهد.
 
کتاب‌های کودک و نوجوان را از نظر ویراستاری چگونه ارزیابی می‌کنید؟
متاسفانه ویراستاری کتاب مخصوصا در بخش خردسال و کودک خیلی خودش را نشان می‌دهد چون در این کتاب‌ها باید از دایره واژگان خردسال و کودک استفاده شود و در عین حال که برای کودکان جذاب باشد قابل فهم باشد. اما در غالب اوقات ویرایش محتوایی انجام نمی‌شود از سویی در کتاب‌های ترجمه هم بسیاری از مترجمان با دایره واژگان کودکان و خردسالان آشنایی ندارند و ناشران هم توجهی به ویراستاری محتوایی آثار ندارند. ویراستاری هم که انجام می‌شود ویراستاری فنی است اما ویرایش بحث مفصلی دارد که اسم کتاب و محتوای کتاب را در برمی‌گیرد اما در اغلب موارد فقط ویراست فنی انجام می‌شود تا ویرایش محتوایی. در حالی که ویراستاری نقش مهمی در حوزه کودک و نوجوان دارد که بچه‌ها در حال یادگیری هستند. هر نشری روی انتخاب ویراستار باید دقت بیشتری از انتخاب نویسنده و مترجمش داشته باشند.
 
چگونه می‌توانیم شرایط موجود در حوزه کتاب و کتابخوانی را بهبود ببخشیم؟
تبلیغات بسیار موثر است. صدا و سیما باید برای این کار بودجه‌ و تسهیلات خاصی در نظر بگیرد و اقدام به تولید برنامه‌هایی در این زمینه کند ولی برنامه‌هایی در زمینه‌ کتابخوانی، شعر‌خوانی و قصه‌خوانی نداریم. حتی برگزاری مسابقات کتابخوانی درباره کتاب‌های جذاب در مدارس، علاوه بر اینکه سبب جذب بچه‌ها به کتابخوانی می‌شود، سبب افزایش تیراژ کتاب‌ها و تشویق نویسندگان می‌شود. ما کتاب تالیفی خوب داریم ولی تیراژ دوهزار نسخه‌ای برای یک کتاب پاسخگوی نیاز مخاطب 18 میلیونی ما نیست. هرچقدر شور و امید و حرکت در کتابخوانی بیشتر شود نویسندگان هم شور و شوق بیشتری برای نوشتن پیدا می‌کنند. فضای پویا، نویسندگان را هم پویا می‌کند. مثلا پروژه رمان نوجوان کانون پرورش فکری سبب تشویق نویسندگان به خلق رمان‌های خوبی کرد که بعدها در جشنواره‌ها درخشیدند. ولی وقتی فضا پر از یاس و ناامیدی می‌شود خودبخود کار افت می‌کند و ما با انبوه کتاب‌های زرد و بازاری مواجه می‌شویم.
 
کارشناسان نشر و سرویراستاران چه تاثیری در این زمینه دارند؟
چیزهایی که من تا بحال گفتم درباره نشرهای شاخص در حوزه کودک و نوجوان بود ولی متاسفانه تعداد زیادی از ناشران در طول سال‌های گذشته مجوز گرفتند و مثل قارچ رشد کردند. من در داوری‌های مختلف مانند کتاب‌سال یا پروین اعتصامی حضور داشتم و چیزهایی عجیبی می‌دیدم که نشان‌دهنده این بود که هیچ نظارتی بر کار ناشران نمی‌شود مثلا کتاب‌هایی را می‌دیدم که کاملا مشخص بود هیچ کارشناس نشری آن‌ها را بررسی نکرده است یا گاهی می‌دیدم که ناشر، یک کتاب را با دو اسم مختلف منتشر کرده یا شعرهای شاعر دیگر در نشر دیگر را در نشر خودش منتشر کرده بود و متاسفانه تعداد این کتاب‌های پر از اشکال، بدون اینکه کارشناسی روی آن‌ها نظارت داشته باشد، بسیار زیاد بود.

چه پیشنهادی برای رفع معضل کتاب‌های زرد و بازاری دارید؟
فرهنگ‌سازی خیلی نقش مهمی دارد. من به مدارس بسیاری مراجعه کرده‌ام. وقتی سراغ کتابخانه مدرسه را گرفته‌ام با اتاق متروکه کوچکی مواجه شده‌ام که درب آن سال به سال باز نمی‌شود و پر از کتاب‌های بازاری است. در شرایطی که مدرسه به عنوان یک جای فرهنگی که باید ریشه‌های کتابخوانی در آن شکل بگیرد، اینگونه است، چه انتظاری می‌توانیم داشته باشیم؟ با توجه به اینکه این شرایط شامل حال مدارس مختلف در همه مناطق تهران و شهرستان‌‌ها می‌شود. حتی در نمایشگاه کتاب مدارس توجهی به کیفیت ادبی آثار نمی‌شود و فقط انتخاب موضوعی می‌شود. در چنین شرایطی بهترین اتفاق این است که آموزش و پرورش و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان ساعت‌هایی برای کتابخوانی بچه‌ها در نظر بگیرند و لیستی از کتاب‌های خوب را در اختیار بچه‌ها قرار دهند تا بچه‌ها بتوانند براساس سلیقه خودشان کتاب انتخاب کنند و بخوانند. حداقل اگر سالی 10 کتاب هم بخوانند در طول دوران ابتدایی 60 کتاب خوب مطالعه کرده‌اند و همین گونه است که ذائقه و سلیقه کودکان شکل می‌گیرد. اگر کتابخوانی بچه‌ها را رها کنیم و نسبت به آن بی توجه باشیم، می‌بینم که روز به روز سلیقه آنها پس رفت می‌کند.

بیشتر بخوانیم:

ملکی: اغلب ناشران کارشناسان نشر را کنار گذاشته‌اند

رحماندوست: سفارشی‌نویسان در حد عمله نشر عمل کرده‌اند

نباتی: کتاب‌های زرد اگر مخاطب نداشتند از سطح بازار جمع می‌شدند

اقبال‌زاده: کارشناسی نشر، آفتابه خرج لحیم کردن است
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها