مجید جعفریاقدم معتقد است: این تصور غلط که نشر ما قابلیت جهانی شدن ندارد، متوجه توانمندیها و قابلیتهای کتاب ایرانی نیست، بلکه بیشتر متوجه عدم مراعات سازوکار ورود به اقتصاد نشر جهانی و غیرحرفهایی عمل کردن ما، چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی است.
یکی از راههایی که از سال 1394 به همت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای تقویت حضور جهانی نشر ایرانی به اجرا درآمده طرح گرنت است. این طرح از ناشران خارجی برای ترجمه کتاب نویسندگان ایرانی حمایت میکند و میتوان این طرح را یکی از قدمهای مهم برای معرفی آثار ایرانی دانست که در فرآیند قانونی دنبال میشود. دیگر کشورها نیز با اجرای این دست از طرحها آمادگی خود را برای حمایت از ناشران خارجی اعلام کردهاند که فرصت قابل توجهی برای ورود ناشران ایرانی در چرخه قابل توجه اقتصاد نشر است.
درباره امتیازات ورود به مبادلات کپیرایت و ترجمه در اقتصاد نشر جهانی با مجید جعفریاقدم؛ رئیس آژانس ادبی و ترجمه پل به گفتوگو نشستهایم.
به عنوان نخستین سوال؛ درباره جایگاه و اهمیت کتاب و ارتباط آن در تعاملات فرهنگی چه نظری دارید؟
در دنیای ارتباطات امروزی و بده و بستانهای سیاسی، اقتصادی و فرهنگی اکثر کشورها در فرایند پدیده جهانیسازی که مدام در معرض تاثیر و تاثر فرهنگهای مختلف، بهویژه فرهنگهایی که از قدرت رسانهایی بالاتری برخوردارند هستند، تلاش میکنند در این فرایند نقش ایفا کنند تا از طرفی میراث و هویت فرهنگی و تمدنی خود از خطر استحاله در روند جهانیسازی مصون بماند و از طرف دیگر در شکلگیری مولفههای جهانیسازی، بهویژه در حوزه فرهنگ، تاثیر بگذارند و سهمی داشته باشند.
یکی از ابزارها و بسترهای مهم در این حوزه، فرهنگ مکتوب است که در شاکله کتاب و نشر نمود پیدا میکند. در صنعت نشر جهانی، برای مراودات فرهنگی در قالب کتاب، موضوع مبادلات کپیرایت و ترجمه بین ناشران از کشورهای مختلف در دهههای اخیر نقش کلیدی بازی میکند و از این طریق، کتابهای تولید شده در کشورها و زبانهای مختلف در بازار کتاب کشورهای دیگر در اختیار مخاطبین در گستره جهانی قرار میگیرد. متولیان و تصمیمسازان فرهنگی در کشورهای مختلف از این محمل برای کمک به ورود و حضور فرهنگ ملیشان از طریق کتاب در بازارهای بینالمللی نشر و تقویت تبادلات فرهنگی بهره میجویند و تلاش میکنند با حمایت از ناشرانی که در کشورهای مختلف، کتابهای تولیدشده در کشورشان را به زبان مقصد ترجمه و نشر میدهند حمایت کنند.
منظورتان طرح گرنت است؟
بله. این کار اغلب در قالب برنامههای تعریف شده با عنوان گرنت اتفاق میافتد. بدین معنی که اگر ناشر خارجی حق رایت کتابی را از ناشر کشور مبدا خریداری و آن را در یک فرایند قانونی و حقوقی رایج در کشورش ترجمه و نشر دهد، در بخشی از هزینهها مورد حمایت قرار می گیرد.
برای اینکه ناشری بتواند یک کتاب خارجی را در کشور خودش به زبان بومی خود ترجمه و نشر دهد، باید متحمل هزینههایی از قبیل حق رایت، ترجمه، چاپ و توزیع شود. از اینرو کشور مبدا با پرداخت بخشی از این هزینهها به ناشر در کشور مقصد موجب ترغیب او برای ترجمه و نشر کتابهای بیشتر از کشور مبدا و حمایتکننده میشود. بنابراین از این طریق هم ورود کتابهای کشور مبدا به بازارهای نشر در کشورهای دیگر تسهیل میشود و هم به اقتصاد نشر در کشور مبدا، از طریق درآمدهای حاصل از مبادلات رایت و ترجمه کمک میشود.
برای توضیح بیشتر لطفا چند مثال بزنید.
بهعنوان مثال، کشور ترکیه در برنامه حمایتی خود با عنوان طرح «تدا» سالانه از ترجمه و نشر نزدیک به ۵۰۰ عنوان کتاب ترکیهایی به زبانها و کشورهای مختلف حمایت میکند. در کشور ما هم خوشبختانه این اقدام از سه سال گذشته شروع شده و قرار است از ناشران خارجی در ترجمه و نشر آثار ایرانی در کشورهای مختلف حمایت شود که امید میرود هر چه سریعتر این اقدام عملیاتی شود.
اشاره کردید که در کشورهای دیگر نیز طرحهای حمایت از ناشران خارجی وجود دارد. ناشران ایرانی تا چه میزان برای بهرهبرداری از این حمایتها تلاش و توجه دارند؟
ناشران از کشورهای مختلف تلاش میکنند از این حمایتها بهرهمند شوند. ولی این امکان و فرصت اغلب از دایره توجه ناشران ما بیرون مانده و میماند. تعداد انگشتشماری از ناشران ما توانستهاند با بهرهمندی از این فرصتها کتابهای خارجی را در ایران ترجمه و نشر دهند. آنها اغلب فکر میکنند ما که عضو کپیرایت جهانی نیستیم و مطابق قوانین داخلی میتوانیم کتابهای خارجی را بدون خرید کپیرایت و حتی اجازه صاحبان آثار در ایران به فارسی ترجمه و چاپ کنیم چرا خرج اضافی برای خود بتراشیم. آنهایی هم که متقاعد میشوند کپیرایت بخرند نگران این هستند که کتابی که بابتش حقرایت دادهاند هیچ چتر حقوقی در ایران ندارد و همکاران دیگرشان بهراحتی میتوانند همان کتاب را با ترجمه دیگر منتشر کنند. اما اگر نگاه جامعی به ترجمه و نشر کتاب خارجی از طریق خرید کپیرایت داشته باشیم، متوجه میشویم که میتوان از امتیازات دیگری برخوردار شد.
چه امتیازاتی؟
در چند بند به این امتیازات اشاره میکنم.
الف. تقویت وجهه اخلاقی بازار نشر ایران در بازرهای نشر جهانی اول اینکه با احترام به حق مالکیت دیگران از طریق خرید کپی رایت در بهبود وجهه اخلاقی بازار نشر ایران در جهان کمک میشود.
متاسفانه در بین ناشران خارجی این امر شایع شده است که ناشران ایرانی به قواعد و قوانین رایج در اقتصاد بینالمللی نشر پایبند نیستند و به مالکیت رایت کتابهای خارجی احترام نمیگذارند.
ب. بهرهمندی از حمایتهای مالی موجود در کشورهای خارجی(گرنت) ثانیا با خرید کپیرایت کتاب خارجی میتوان از حمایتهای مالی کشورهای محل تولید کتاب بهرهمند شد. معمولا نهادهای حمایتکننده در کشورهای خارجی تا ۱۰ عنوان کتاب از هر ناشر برای ترجمه و نشر آثارشان در کشورهای دیگرحمایت میکنند و مبلغ حمایتشان هم قابلتوجه است. ناشر ایرانی میتواند با خرید کپیرایت از چندین کشور، بهویژه کشورهایی که کتابهایشان متناسب و همسو با ذایقه بازار کتاب ایران هستند ،در هر سال نسبت به درخواست حمایت متقاضی شود. این تصور غلط است که کتاب خارجی خوب فقط آنهایی هستند که در کشورهای اروپایی و انگلیسی زبان منتشر میشوند.
شاید این سوال پیش بیاید که چرا هزینه رایت بدهیم در حالیکه نمیدانیم مشمول حمایت خواهیم شد یا نه. برای رفع این نگرانی میتوان اعتبار قراردادهای رایت با طرفهای خارجی را منوط کرد به حمایت گرفتن از کشور محل نشر. بدین معنی که حق رایت به شرط گرفتن حمایت مالی از کشور ناشر خارجی پرداخت شود. مبلغ رایج حقرایت معمولا حدود ۲۰۰ دلار برای کتابهای کودک و ۴۰۰ تا ۵۰۰ دلار برای کتابهای بزرگسال است. الباقی بهصورت رویالتی (درصدی از پشت جلد به شرط فروش) میشود. حال آنکه مبلغ حمایتی برای کتابهای کودک تا ۱۰۰۰ دلار و برای کتابهای بزرگسال تا ۳۰۰۰ دلار است. این مبلغ حمایتی برای کمک در هزینه رایت، ترجمه، چاپ و توزیع کتاب در کشور مقصد است. بنابراین نباید اینگونه تصور شود که ۴۰۰ دلار خریدار رایت به ناشر خارجی میدهد در عوض ۳۰۰۰ دلار از دولت آن کشور حمایت میگیرد.
ج. برخورداری از اعتبار حقوقی و تسهیل در ورود به بازارهای بینالمللی نشر.
همچنین از این طریق میتوان اعتبار حقوقی نزد ناشران خارجی پیدا کرد و با آنها وارد همکاریهای حرفهای دیگر در حوزه نشر شد، ازجمله مبادلات کپی رایت.
نتیجه توجه به بندهایی که تشریح کردید چه خواهد شد؟
وقتی کپیرایتی از ناشر خارجی خریده میشود، او راغب میشود به بازار نشر ایران توجه کند و کتابهای ایرانی را برای ترجمه و نشر از طریق خرید کپیرایت در کشور خودش ترجمه و نشر دهد و بدینوسیله ممر جدیدی از درآمد از طریق فروش کپیرایت برای ناشر ایرانی ایجاد شود.
برخی معتقدند که تا ایران به کنوانسیون برن نپیوندد مقدمات جهانی شدن آثار نویسندگانش نیز مهیا نمیشود. نظر شما راجع به ظرفیتهای آثار نویسندگان ایرانی چیست؟
کتابهای ایرانی در مقایسه با کتابها در بیشتر کشورهای خارجی بهدلیل موضوع، محتوا و تصویر قابلیت بیشتری برای حضور در بازارهای نشر جهانی دارند. این تصور غلط که نشر ما قابلیت جهانی شدن ندارد متوجه توانمندیها و قابلیتهای کتاب ایرانی نیست، بلکه بیشتر متوجه عدم مراعات سازوکار ورود به اقتصاد نشر جهانی و غیرحرفهایی عمل کردن ما، چه در بخش دولتی و چه در بخش خصوصی است.
چرا تاکید دارید که ناشران خارجی برای برقراری ارتباط با فعلان نشر ایران تمایل دارند؟
اکثر ناشران خارجی متوجه قابلیتهای نشر ایران و علاقهمند به ورود و همکاری با بازار نشر ایران هستند اما متاسفانه بعضی موانع قانونی، ازجمله عدم اعتماد حقوقی به نتیجه مبادلات تجاری با نشر ایران، و همچنین رفتارهای غیرحرفهایی و غیراخلاقی عدهایی از ناشران ایرانی تصمیم آنها را برای همکاری با نشر ایران سخت میکند. اینکه ناشران خارجی متوجه قابلیت نشر ما هستند ادعا و شعار نیست. استقبال و درخواست نزدیک به ۶۰ ناشر خارجی برای ملاقات و مذاکره با آژانس ادبی و ترجمه پل در نمایشگاه امسال فرانکفورت، که افتخار نمایندگی معرفی و بازاریابی برای فروش رایت بیش از ۵۰ ناشر و نویسنده ایرانی را دارد، دلیل محکمی بر این ادعاست. از طرف دیگر خرید کپیرایت نزدیک به ۱۵۰ عنوان کتاب ایرانی توسط ناشران خارجی از آژانس ادبی پل طی یک سال گذشته صحت این ادعا را تقویت میکند.
نظر شما