قناد در ادامه یادآور شد: بچهها معمولاً با انجام فعالیتهای مختلف فرهنگی هنری از بزرگترها و دنیای آنها میآموزند. برای مثال قصهخوانی برای کودک به او شخصیت میدهد، باعث میشود جایگاهش را پیدا کند و خلاقیتش پرورش یابد. هدف ما هم همین است و در واقع عرصه قصهگویی و بازیگری ابزاری برای رسیدن به این هدف است. در مورد اجرای قصه و بازیکردن میتوان گفت که همه انسانها به نوعی بازیگرند، اما زندگی خودشان را بازی میکنند. کسی که رشته قصهگویی را انتخاب میکند، معمولا زندگی دیگران را هم بازی و روایت میکند.
او افزود: در این کارگاهها ما گاهی خلاقیت را در یک کار عروسکی، یک نمایش یا یک قصه میبینیم و پیدا میکنیم. نوجوان ما در این رشتهها پرورش پیدا میکند، به صورت علمی پیش میرود و یاد میگیرد. در نتیجه کارگاه قصهگویی قرار است بخشی از زندگی عادی کودک باشد، نه اینکه بخواهد از او هنرمندی حرفهای بسازد، هر چند اگر خود نوجوان عضو علاقهمند باشد میتواند این مسیر را دنبال کند. به خصوص در حوزهی قصهگویی علاوه بر تمام اینها بچهها چیزهایی از سنتهای گذشته خود نیز میآموزد چرا که قصهگویی هنری قدیمی است. در نتیجه میتوان گفت در کارگاه قصهگویی ما سنتهای گذشته را با روشهای امروزی پیوند خواهیم داد.
این مجری و کارگردان برنامههای تلویزیونی توضیح داد: در کارگاه قصهگویی هدف ما این است که سعی کنیم از طریق کارگاه استندآپ و فن بیان قصهگویی به بچهها یاد بدهیم خجالت را کنار بگذارند، اعتمادبهنفس داشته باشند و البته آموزشهایی را هم به زبان ساده در حد سن خودشان به آنها خواهیم داد. بچهها در کنار این آموزشها از طریق مطالعه کتابهای کانون کمکم خودشان را پیدا میکنند و اگر علاقهمند باشند میتوانند در آینده هم فعالیت در این حوزه را ادامه بدهند. اگر اینطور نباشد هم، این مهارت در زندگی به درد آنها میخورد و باعث رشد و پیشرفتشان میشود.
او همچنین خاطرنشان کرد: علاوه بر این ما در این کلاسها از علاقهمندیهای مختلف بچهها به نقاشی، ادبیات کهن و غیره هم سود خواهیم برد. میتوانم بگویم که ما سعی میکنیم از طریق بازی و نمایش، گفتار و نمایش و قصه و نمایش، خلاقیت و استعدادهای نوجوانان را پرورش بدهیم. در بعضی موارد هم شاید بتوانیم از طریق کودکان به خانوادهها آموزش بدهیم. برای مثال گاهی ممکن است خانوادهها فرزندان فامیل و آشنا را به رخ کودک خودشان بکشند با این تفکر که از این طریق او را وادار به تلاش بیشتر میکنند. این در حالی است که آنها متوجه نیستند که هر کودک قابلیتها و ویژگیهای خاص خود را دارد و ما هرگز نمیتوانیم بچهها را با هم مقایسه کنیم. بههمینجهت ما سعی میکنیم غیرمستقیم بازیهایی را انتخاب کنیم و به نوجوانان عضو در کارگاههای قصهگویی بگوییم در خانه این بازیها را با خانواده انجام بدهد. از این طریق هم او خودش را به پدر و مادر نشان میدهد و هم به صورت غیرمستقیم فرآیند آموزش اتفاق میافتد. من فکر میکنم ما گاهی پیش از آموزش کودکان باید پدرومادرها را آموزش بدهیم.
به گفته این مجری برنامههای کودک و نوجوان، اولین هدف این است که نوجوان خودش را پیدا کند. او در این سن احساس میکند که میخواهد قصهگویی را ادامه بدهد یا خیر که در هر صورت این تصمیم برای او یک تلنگر خواهد بود. در واقع این دوره برای نوجوانان تنها شروع یکسری اتفاق است، حتی اگر تمایلی به ادامه خود کارگاه نداشته باشند. در هر دو کارگاه استندآپ و فن بیان هدف این است که تواناییها و استعدادهای نوجوانان را پرورش بدهیم. در نتیجه میتوان گفت این دو دوره با وجود تفاوتهای ضمنی در روش و اصل کار به هم نزدیکاند. ما در هر دو دوره علاوه بر آموزش تکنیکهای اولیه از متنها و داستانها هم سود خواهیم برد و اجرا، گویندگی، قصهگویی و تفاوتهایشان را به نوجوانان خواهیم آموخت.
بر اساس خبر اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل کانون، مجید قناد، متولد سال ۱۳۳۳ در خرمشهر، کارگردان، تهیهکننده و مجری آشنای برنامههای کودک و نوجوان است. او دارای لیسانس کارگردانی و بازیگری از دانشگاه هنرهای زیبای تهران و فوق لیسانس هنر است. قناد ابتدا فعالیت خود را با تئاتر آغاز کرده و بعدها وارد برنامههای تلویزیونی شده است.
نظر شما