پوری وجود ترجمههای موازی را معضل نشر کشور دانست و تشکیل نهاد و یا مرکز و یا گروهی از ناشران مورد اعتماد اکثر اهالی نشر را به عنوان راهکاری قابل توجه برای پیشگیری بازار ترجمههای موازی پیشنهاد داد.
وی افزود: مترجم برای ترجمه یک اثر در دو وضعیت قرار دارد. اگر مترجم با آگاهی از وجود ترجمه کتابی، اقدام به ترجمه مجدد آن کند به نظر من خلاف اخلاق حرفهای ترجمه است، اما اگر از سر بیاطلاعی به ترجمه کتابی که از سوی مترجم دیگر در حال ترجمه است اقدام کند، چندان اجتنابپذیر نیست و عملا ترجمه با کیفیت و کم عیبتر به اصطلاح جا میافتد و در قفسهها جا میگیرد.
پوری با بیان این مطلب که جریان ترجمههای موازی معضل نشر است، ادامه داد: پیشگیری از انتشار ترجمه موازی به تلاش مترجم بستگی دارد؛ بهعبارت دیگر مترجم حداقل میتواند پیش از آغاز ترجمه، نخست با مراجعه به کتابخانه ملی از ترجمه موازی کتاب مطمئن شود. پرسشوجو از ناشران، راه دیگری است هرچند که جریانی غیراصولی و وقتگیر به حساب میآید.
این مترجم با تاکید بر اهمیت ایجاد سازمان و نهاد مربوط به ترجمه گفت: شرایط ایدهآل برای پیشگیری از ترجمه موازی، ایجاد مرکزی ویژه ترجمه کتاب است. اما باید توجه داشت که ایجاد این سازمان به معنای این نیست که مترجم با مراجعه به این مرکز اعلام کند «من میخواهم این کتاب را ترجمه کنم.» چراکه بعضی هرچند که اعلام میکنند، اما به ترجمه اقدام نمیکنند؛ بنابراین ضروری است قرارداد مترجم و ناشر نیز در این مرکز انعکاس پیدا کند.
پوری درباره لزوم «بازترجمه» گفت: در برخی موارد نیاز به بازترجمه آثار وجود دارد. بهعنوان مثال، کتابی 50 سال پیش ترجمه شده و دایره واژگانی و نوع ساختار فارسی آن زمان بسیار متفاوت بوده است، بهعبارت دیگر ترجمه به ترجمهای کلاسیک و مهجور تبدیل شده است. در این شرایط ترجمه دوباره البته به شرط نبود آن در قفسهها، به معنای انتشار ترجمهای زندهتر و بهتر است. اگر در موارد استثنائی، مترجم نخست در قید حیات باشد، ترجمه مجدد باید یا به قلم خودش انجام شود یا مترجم دیگری با تشخیص او این کار را بکند.
این نویسنده و مترجم افزود: به نظر من ترجمه مجدد اثری که سالها از ترجمه آن گذشته باید با نگاه و نفس تازهای ترجمه شود. تعداد این کتابها زیاد نیست و ترجمههای مجدد نیز با کیفیت قابل قبولی منتشر شده است. اما گاهی ترجمههای بیکیفیت در بازار منتشر میشود که نهتنها اصل موضوع کتاب را در اختیار مخاطب قرار نمیدهد بلکه متاسفانه نویسنده را نیز به خوبی معرفی نمیکند.
وی درباره بازترجمههای مورد قبول گفت: چنین ترجمههایی از یک سو نقد ترجمه نخست و راه معرفی صحیح نویسنده است.
پوری درباره تاثیر ایجاد بانک اطلاعاتی و مرکز ویژه کنترل وضعیت ترجمه بیان کرد: شک دارم که این سازمان نهتنها در ایران بلکه در دیگر کشورها از نظر سلیقه، سواد و دیگر مولفهها مورد اعتماد همه مترجمان قرار بگیرد. مسائل زیادی در جریان سنجش کیفی آثار ترجمه به دلیل معیارهای مختلف ایجاد میشود. علاوه براین چه کسی معیارها را انتخاب میکند؟
این مترجم پیشکسوت، راهکار کنترل بازار ترجمه تشکیل گروهی با حضور چند ناشر را پیشنهاد کرد و ادامه داد: یک گروه خوشنام و مورد وثوق اکثر ناشران، بدون توجه به نسخه اصلی و فقط درباره درستی و به اصطلاح پاکیزگی اثر نظر بدهد. اعمال نظر فنی اعضای این تشکل به بهبود جریان ترجمه کمک قابل توجهی میکند. هزینه فعالیتهای این گروه هم از سوی ناشران عضو تامین شود.
نظر شما