سه‌شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۲
نشست «عصرانه با کتاب» با موضوع  ادبیات پلیسی/جنایی

نشست «عصرانه با کتاب» با حضور محمدرضا ذوالعلی، نویسنده تقدیر شده جایزه مهرگان ادب، و نوید فرخی پژوهشگر و مترجم ادبیات ژانر در خانه فرهنگ و کتابخانه سلام با محوریت ادبیات پلیسی/جنایی به مدت دو ساعت در روز دوشنبه هفدهم اردیبهشت برگزار شد.

 به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) خانه فرهنگ و کتابخانه سلام پیش‌ از این‌ در شهریور ماه 1396 جلسه‌ای تخصصی مرتبط با ژانر علمی تخیلی و همچنین در فروردین ماه سال جاری نشستی در ارتباط با ادبیات فانتزی را برگزار کرده بود. 

در ابتدای این نشست نوید فرخی، داور مسابقات داستان‌نویسی علمی تخیلی آیاز از ضرورت پذیرش طبقه‌بندی ژانر در ادبیات صحبت کرد. او ژانر پلیسی و کاراگاهی را یکی از گونه‌های مظلوم ادبیات داستانی برشمرد که نه از سمت جریان اصلی ادبیات مورد توجه قرار گرفته و نه جریان تخیل‌گرای ژانر که به ادبیات گمانه‌ز ن(علمی تخیلی، فانتزی، و وحشت) مشهور است، آنطور که باید و شاید به آن مهر و محبت برادرانه ابراز داشته است. فرخی سپس مروری سریع به گذشته ادبیات پلیسی داشت و زیرشاخه‌های محبوب ادبیات جنایی همچون whodunnit ، Hardboiled، Thriller، Caper Story، Cozy Mystery و ... را برشمرد.

سپس محمدرضا ذوالعلی نویسنده کرمانی بخش‌هایی از رمان خود به نام «بولوار پارادیس» را برای حضار قرائت کرد. «بولوار پارادیس» که در سال 1394 توسط نشر نون منتشر شده، رمانی با طرحی پلیسی است که  به ماجرایی پیچیده با چند روایت موازی می‌پردازد.

در ادامه نوید فرخی رمان «بولوار پارادیس» را رمانی خواند که نویسنده با وجود تکثر کاراکتر، موفق بوده آنها را در دل داستان هضم کند و برخلاف بسیاری از رمان های هم رده‌اش که مخاطب را ناگهان با تعداد زیادی کاراکتر مواجه می‌کنند، موفق بوده تدریجا به کاراکترها عمق ببخشد. فرخی سپس فضاسازی بومی و اقلیمی «بولوار پارادیس» را قابل ستایش دانست و کار نویسنده را در زمینه استفاده صحیح از فضاهای استان کرمان ستود.

او وجود تم عاشقانه در داستان را هم باعث همذات پنداری بخش بیشتری از مخاطبین با کتاب دانست، و هم در عین حال آن را کاتالیزور شکل دهنده ساختار اصلی داستان قلمداد کرد. به گفته فرخی نقطه اوج «بولوار پارادیس» استفاده نویسنده از کانون شدگی کاراکترهاست. در رمان «بولوار پارادیس»، کانون شدگی درونی کاراکترها، جایگزین تعلیق مرسوم در آثار داستانی شده و چون در هر فصل، راوی با کاراکتری همراه می شود و از نیاتش آگاه می گردد خودبه خود با تغییرات کانونگر، تعلیق ایجاد شده و خواننده با اطلاع یافتن از نیات کاراکترها، از برنامه‌هایشان جلو می‌افتد و نسبت به خطرات قریب الوقوع، احساس اضطراب و تعلیق می‌کند. ترفند استفاده از کانون، از شیوه‌های نسبتا نو در ایجاد تعلیق است و به منتقد فرانسوی، ژرار ژنت نسبت داده می‌شود.

در انتهای جلسه محمدرضا ذوالعلی درمورد رمان موفق «افغان کِشی» صحبت کرد و آن را دارای طرحی پیچیده و جاده‌ای دانست که سرشار از نقاط فرازونشیب است و هر بار خواننده را کاملا با خود همراه می‌کند. وی همچنین در پایان از اثر اخیر خود، « نامه‌هایی به پیشی» رونمایی کرد و آن را در عین حال که اثری مستقل دانست، خاطرنشان کرد از عناصر آثار پیشین خود نیز در آن بهره برده است.
 
 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها