در نشست «چالشهای ترجمه در حوزه علم و اطلاعات دانششناسی» مطرح شد:
نیاز به تالیف در حوزه علم بیشتر از ترجمه است
ترجمه آثار علمی و دانشگاهی از جمله چالشهای مورد توجه دانشگاهیان است؛ برخی مخالف ترجمه متون علمی هستند و معتقدند استادان دانشگاه خودشان باید دست به تالیف بزنند. این دیدگاه مخالفانی هم دارد که در نشست «چالشهای ترجمه در حوزه علم و اطلاعات دانششناسی» مخالفتها مورد بررسی کارشناسان قرار گرفت.
در ابتدای این نشست نیکنام گفت: قدیمیترین ترجمه برای 250 سال قبل از میلاد بوده است که از هومر بهنام ایلیاد به لاتین ترجمه شده است و بعد از نهضت ترجمه در سطح جهان شکل گرفت. در فرانسه در زمان ناپلئون بناپارت کتابهای مسلمانان را میخریدند و به زبان فرانسوی ترجمه میکردند تا جهان غرب با فرهنگ اسلامی آن دوره آگاهی پیدا کند.
وی افزود: ترجمه در بیشتر موارد و در همه زمانها اغلب در زمینه رمان و ادبیات است تا علوم و دانش. من یکی از مخالفان ترجمه کتابهای دانشگاهی هستم. مولفان در حوزه دانش باید خودشان دست به تالیف بزنند و از منابع اصلی استفاده کنند نه آنکه همان منابع را ترجمه کنند.
نیکنام در ادامه گفت: متاسفانه در ایران توجهی به انتخاب کتابها از سوی مترجمان نمیشود. کتاب در حوزه دانش و دانشگاهی باید از سوی سازمانهای مربوطه و یا افراد به مترجمان سفارش داده شود. بنابراین ترجمه فعالیت بسیار سختی است و پیچیدگیهای بسیاری دارد.
نیکنام با اشاره به مشکلاتی که در فعالیت ترجمه انگلیسی به فارسی موجود است گفت: سنجشهای غلط برای مترجمان در ایران به کثرت یافت میشود و اغلب فعالیتهای علمی با ترجمه انجام میشود. در کل به ترجمه بهایی داده نمیشود. انتظاری که جامعه علمی و دانشگاهی از مترجمان دارند باعث شده ترجمه در زمینه علوم بیشتر شود و همپای آن تالیف کم شود؛ در صورتی که برعکس این وضعیت باید اتفاق بیفتد.
به گفته نیکنام آموزش زبان انگلیسی در ایران آنگونه که باید آموزش داده میشود. اصولا آموزش زبان باید به شیوه زبان مادری باشد. اول با صحبتکردن، سپس با خواندن و بعد با نوشتن و آموزش گرامر همراه باشد.
وی افزود: متاسفانه افرادی که ترجمه میکنند حوصله چندانی برای اینکه جمله خود را دوباره بخوانند ندارند بههمین دلیل بیدقتی در متون ترجمه علمی به شدت یافت میشود. به نظر من مترجمان باید خودشان متون اصلی را بسیار زیاد بخوانند و هر دو زبان را و تسلط کافی بر هر دو زبان داشته باشند.
نیکنام گفت: درباره ترجمه باید بگویم ناشری که خوب باشد باید هیئت مشاور کتاب داشته باشد که تشخیص دهد آیا کتابی ترجمه شود یا خیر. بنابراین ویراستار است که ترجمه را نرم میکند، همچنین هر فردی که میخواهد دست به ترجمه بزند باید آموزش کافی را هم ببیند.
در ادامه افشارزنجانی گفت: هدف ما از ترجمه متون علمی رفع شکاف بین دانش خود و جهان است. اما این هدف با ترجمه قابل تحقق نیست ترجمه متون دانشگاهی از زبان انگلیسی به زبان فارسی یک پروژه شکستخورده است چون حجم متون علمی انگلیسی بسیار زیاد است و بهسرعت نسخه جدید همان متن وارد بازار علم میشود طوریکه به هیچ وجه مترجمان ایرانی نمیتوانند حتی یکصدم آن را ترجمه کنند.
وی گفت: راهکار این است که نباید ترجمه کرد باید همه زبان انگلیسی را بدانند. ترجمه نمیتواند برای پرکردن فاصله ما با علم موفق باشد امروزه 80 یا 90 درصد استادان دانشگاه قادر نیستند یک پارگراف را به زبان انگلیسی بنویسند. ما باید آنچه که کشورهای پیشرو در این زمینه انجام دادهاند را الگو قرار دهیم. برای مثال در کشورهای هند، عربستان و آلمان احتیاجی به ترجمه ندارند.
افشارزنجانی با اشاره لزوم ترجمه متون علمی گفت: اگر هم قرار است متنی ترجمه شود، باید جهانشمول باشد؛ مانند تئوریها و روشهای علمی. بسیاری از مسائلی که در ترجمه کتاب آورده میشود باعث اشتباه خواننده هم میشوند. ترجمه تنها زبان نیست بلکه فرهنگ هم هست.
وی افزود: ترجمه فعالیت خطیری است که اصل بر ترجمه نکردن است. برای ترجمه باید زبان مبدأ، مقصد را خوب بدانیم و بعد باید به موضوع هم احاطه داشته باشیم. علاوه بر آن تسلط بر فرهنگ هم در ترجمه اهمیت زیادی دارد.
در ادامه کراسکری گفت: قدرت در دستان مترجم است؛ مترجمانی که چندان احاطه کافی بر متن ندارند در واقع قدرت متن اثر را از خود سلب کردهاند. درآمد مترجم در کشورهای پیشرو بسیار بالاست. کار مترجم کاری است که زمان میبرد و باید همراه با تحقیقات باشد. خوشبختانه ما در زمان رایانه و ابزارآلات پیشرفته زندگی میکنیم.
این مترجم گفت: اولین کنترل کیفیتی که مترجم دارای آن است تسلط بر زبان است. در واقع فعالیتش از ارزش میافتد. مترجمان باید سئوال کنند چرا که مسئول متنی هستند که ترجمه میکنند و چه کسی بهتر از خود نویسنده که درباره متن اصلی با آن به گفتگو بپردازد.
کراسکری گفت: در ایران مترجمان ویرایش اصلی را به ویراستاران میدهند در حالی که ویراستار تا حدودی میتواند متن را ویرایش کند. مترجم باید روح متن را در نظر داشته باشد. و مترجمان باید کشور مقصد را خوب بشناسند و احاطه بر فرهنگ آن کشور داشته باشند. بنابراین باید احاطه کامل بر فرهنگ آن کشور داشته باشند. بنابراین اولین ویراستار، مترجمان هستند و مالک اصلی متن هستند.
وی در پاسخ به خبرنگار ایبنا اینکه با توجه به آشنایی چند ساله شما با فرهنگ و داستاننویسی ایرانی معاصر آیا تا کنون خواستهاید با این سبک داستان بنویسید و اینکه آخرین اثری که در دست ترجمه دارید چیست گفت: به نظر من نویسنده بودن مسئولیت سنگینی است اما در عین حال مترجمان خود به نوعی نویسنده هستند و احساسشان در متن جاری است و این روزها مشغول ترجمه «قصههای مجید» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی هستم.
نظر شما