با اعلام کاندیداهای نهایی جایزه مهرگان ادب در دو بخش مجموعه داستان و رمان، در گزارشی به بررسی 14 اثر برگزیده پرداختهایم که در ادامه میخوانید.
بخش اول – مجموعه داستانهای راهیافته به مرحله نهایی جایزه مهرگان ادب
«افشاربندان» اثر محسن حکیم معانی
«افشاربندان» عنوان تازهترین اثر محسن حکیممعانی است که در سری آثار داستانهای کوتاه فارسی نشر ثالث وارد بازار کتاب شده است. این مجموعه 13 داستان کوتاه دارد که هیچکدام با دیگری محور موضوعی مشترک ندارد و هرکدام را میتوان مستقل از دیگری مورد بررسی و توجه قرار داد. «روزه سکوت»، «نذر جمعهی تنهایی»، «تو نمیفهمی اینارو»، «شرجی متروک»، «ما»، «مهتابهای سنگی»، «تابستان کابوسهای داغ»، «مسئولیت تکنفرهی آقای نویسنده یا به کسی برنخورد این فقط یک داستان است»، «کوچهای که شاهد عشق سالهاست»، «مثل یک بچهی خوشبخت»، «وقتی که نیستی میشود»، «افشاربندان» و «یادبود باستانی نیایش» عنوان داستانهای این کتاب است. داستانهای این کتاب از لحاظ سبک نوشتن، فرم روایت ، درونمایه و پلات متنوع هستند؛ اما با این حال میتوان نگاه اجتماعیگرایانه حکیممعانی در خلق داستانهایی با فضای شهری معاصر را یکی از ویژگیهای داستانیهای موفق این مجموعه محسوب کرد. در معرفی نویسنده این اثر باید گفت که محسن حکیممعانی نام آشنایی برای علاقهمندان به حوزه فرهنگ است؛ چراکه اگر حتی کسی داستانهای جذاب او را نخوانده باشد، یا نقدهای او را در مطبوعات ندیده باشد، حتما صدای او را در برنامههای مختلف رادیویی شنیده است؛ برنامههایی که او در همه این سالها تلاش کرده است تا نویسندگان و شاعران جوان را به وسیله آن به جامعه معرفی کند.
«بیدار نشدن در ساعت نمیدانم چند» اثر احمد آرام
کتاب «بیدار نشدن در ساعت نمی دانم چند»، اثر احمد آرام مجموعهاي از هفت داستان كوتاه است كه از سوی نشر نيماژ منتشر شده است. این کتاب شامل هفت داستان کوتاه به نامهای «قبرستان دریایی»، «آرسا»، «اگه تکونم بدی بیدار میشم»، «وازریک مرده است»، «نقل سفید»، «من، مارلا و راسپوتین» و «بیدار شدن در ساعت نمیدانم چند» است. احمد آرام از آن دست نویسندگانی است که نگاه بومی و جنوبی در آثارش موج میزند. به قدری این موجها در داستانهای او نمایان است که گاهی، شرجی جنوب را در کلمه به کلمه آثار او میتوان احساس کرد. مجموعه داستان «بیدار نشدن در ساعت نمیدانم چند» نیز یکی از آثار که از سوی نشر نیماژ راهی بازار نشر شده است و نگاه بومی او به خوبی در آثارش مشخص است. زبان روان و محاوره احمد آرام در این داستان به همذاتپنداری بیشتر خواننده کمک میکند؛ گویی نشستهای کنار شخصیتها و داری به درد و دلشان گوش میدهی. با اینکه شخصیتهای برخی داستانها زن هستند اما احمد آرام به خوبی از پس دنیای زنانهشان برآمده است و خواننده حس نمیکند که تراوشات ذهن یک مرد توی دهان شخصیتهای زن داستان گذاشته شدهاست. هم چنین تفاوت لحن شخصیتها به خوبی قابل تشخیص است. همانطور که در بالا گفته شد، داستانها در فضای بوشهر اتفاق میافتند که زیستگاه خود نویسنده هم هست و از این جهت خالی از لطف نیست که با فضای شهری جز تهران مواجه هستیم. خیابانها، کافهها و کلن فضای داستان، به خودی خود جذابیت لازم را دارد.
«خانهی کوچک ما»، اثر داریوش احمدی
مجموعه «خانهی کوچک ما» از دوازده داستان تشکیل شده که داریوش احمدی طی 10 سال گذشته آن را نوشته است. این کتاب سال 95 در نشر نیماژ منتشر شد و کمتر جایزهای را میتوان پیدا کرد که این کتاب در آن کاندید یا برگزیده نشده باشد. فضای داستانها مانند اثر احمد آرام بیشتر جنوب ایران، بهخصوص شهر زادگاهش مسجدسلیمان است. وی از نظر دیدگاههای داستاننویسی همانطور که خودش میگوید، بیشتر مدیون کارهای غلامحسین ساعدی، هوشنگ گلشیری و بهرام حیدری است. رویکرد نویسنده، توجه جدی به عنصر قصهگویی در داستان است که باعث شده معمولا روایتهای خطی با توالی زمانی مشخص برای پیرنگ داستانها انتخاب شود. شخصیتهای محوری داستانها، معمولا راویان اول شخص هستند که سرگذشت اغلب رازآلود خود را با چاشنی ترس و وهم روایت میکنند. استانها، روایت عشق و مرارت انسانهایی است که بیشتر با خاطراتشان زندگی میکنند و چهبسا همه در رؤیاهای خود مرده باشند. با یک کنکاش اینترنتی بهراحتی میتوان فهمید که این مجموعه اولین کار این نویسنده جنوبی است که با حوصله و وسواس زیاد به فُرم و زبان و فضاهای داستانیاش توجه میکند. احمدی در داستانهایش، بهخصوص داستان «خانه کوچک ما»، نشان میدهد که ارزشهای مطلق و حقایق غایی در تاریخ وجود ندارد و زندگی چیزی نیست جز مسئولیت دردناک انتخاب. این کتاب در جایزه ادبی سیلک بهعنوان اثر برگزیده انتخاب شد اما در اتفاق عجیب و غریب و به دلیل نبود خبرنگاران، کتاب دیگری به عنوان اثر برگزیده معرفی شد. همچنین «خانه کوچک ما»، کاندید جایزه «احمد محمود»، جایزه «هفت اقلیم» و جایزه «جلال آلاحمد» و برگزیده نخست جایزه شیراز بوده است. همچنین در حاشیه جایزه جلال آلاحمد از وی بهعنوان نویسندهای متعهد تقدیر و تجلیل شد. ابوتراب خسروی، نویسنده مطرح کشورمان این کتاب را یکی از بهترین مجموعه داستانهای معاصر میداند.
«گنبد کبود»، اثر کورش اسدی
کتاب «گنبد کبود» مجموعهای از هشت داستان از زندهیاد کورش اسدی، نویسنده و منتقد ادبیات داستانی است که نشر نیماژ آن را در سال ۱۳۹۴ منتشر کرده است. «گوشهی غراب»، ««گنبد کبود»، «پیاده»، «برج»، «خیابان کهنه»، «شهرزاد»، «فرشته نیستم ـ آدمام» و «وادی وهم» عناوین داستانهای این مجموعه است. از میان این هشت داستان، سه داستان مربوط به سالهای ۱۳۸۱ و ۱۳۸۲ هستند و پنج داستان دیگر بدون ذکر تاریخ نگارش منتشر شدهاند: «گوشۀ غراب: ۱۳۸۱»، «گنبد کبود: ۱۳۸۲» و «شهرزاد: پاییز ۱۳۸۱.» اسدی در این مجموعه، داستان هایی طرح میکند که هیچ وقت از ذهن مخاطب حذف نمیشود، داستانهای او از زاویهای دیگر به جهان مینگرد، زاویهای که سعی میکند جهان واقعی را به داخل مرزهای خیال بکشاند. داستانهای این مجموعه هر کدام زبان، فضا و موقعیتهایی خاص خود دارند و در عینحال سایهای از یکدیگرند. از میان این داستانها، داستان «گنبد کبود» شاید بیشتر از دیگر داستانها خصیصههای روایی مجموعه را در خود جای داده است و بعد از آن هم داستان «وادی وهم»، که روایتِ خیال یا وهمی است که در قامت واقعیت ظاهر میشود. زندهیاد کورش اسدی، تنها نویسندهای است که در این دوره هم در بخش مجموعه داستان و هم بخش رمان کاندید است.
«لبخوانی»، اثر ابوذر قاسمیان
«لبخوانی» مجموعه داستانی متشکل از ۹ داستان کوتاه از ابوذر قاسمیان داستاننویسی جوان است که اثرش از سوی انتشارات نگاه منتشر شده است. بیشتر داستانهای این کتاب روایت دوران سربازی از راوی یا دیگر همقطاران دوره خدمت است؛ سایر داستانها به ظاهر مضمونی دیگر دارند اما با نگاهی دقیقتر درمییابیم که پیوستگی خاصی از ابتدا تا به آخر در میان داستانها وجود دارد و مخاطب نیز فضایی یکپارچه را در نهایت تجربه میکند. چینش عالی داستانها، دستیابی به این فضا را امکان پذیر کرده است. «لبخوانی»، اولین مجموعه داستان این نویسنده جوان است که پیشتر تعدادی از داستانهایش در مجله همشهری داستان منتشر شده و مورد توجه علاقهمندان به ادبیات قرار گرفته بود. او همچنین با داستان «پروانهای در موهای توست» موفق به دریافت جایزه ادبی تبریز و با داستان «نسخهپیچ» از همین مجموعه برنده سوم جایزه بهرام صادقی شده است. استفاده از شیوههای روایی مختلف، فضاسازیهای بکر و زبان پیراسته از ویژگیهای داستانی اوست.
«لندن شهر چیزهای قرمز»، اثر نوید حمزوی
کتاب «لندن، شهر چیزهای قرمز» اثر نوید حمزوی که در سال ۲۰۱۵ موفق شد برنده دوم داستاننویسی جشنواره تیرگان کانادا شود، از سوی نشر نیماژ وارد بازار نشر شد. این کتاب از ۱۲ داستان کوتاه تشکیل شده که «یکی شدگی در جامعه یونایتد کینگ دام»، «حلزون و اولین جنگ خلیج فارس»، «بنگ بنگ»، «تاریخ کوتاه ادبیات انگلیسی»، «لندن، شهر چیزهای قرمز»، «مایند د گپ»، «رویال ودینگ»، «سنگ توالت مارسل دوشان و موزهی هنرهای معاصر تهران»، «الاغ به وریدان»، «بررسی ساختار یک آینه»، «چند بعدی» و «گروهان» نام این داستانهاست. همانطور که از نام کتاب معلوم است، لندن نقش مهمی در بیشتر داستانهای این کتاب دارد، اما در عین حال این شهر همیشه در رابطه با تهران (هر دو به مثابه یا نشانه دو فرهنگ) معنا و حضور پیدا میکند. در عین حال داستانها تلاش میکنند در دام باینری (دوگانگی سنتی شرق-غرب) گرفتار نشوند. با توجه به تمام توضیحات داده شده اما در واقع لندن یک نشانه است و شاید یکی از کاربردهای هنر ایجاد گفتوگویی تازه میان نشانه(sign) و دال از پیش تعیین شده (trapped signifier ) باشد. کتاب کشکولی از داستانهای مختلف است که با لنزهای مختلف بر هستی و زندگی زیسته شخصیتهای داستان نظاره میکند. شخصیتهای داستان گاهی با واقعیت ماهویی بیرونی بشریت در ارتباط نیستند یا به عبارتی نمود یک بر یک شخصیت مشخصی نیستند و اینکه دغدغههایشان چیست، موضوعی است که خواننده خودش باید تصمیم بگیرد چراکه من تنها در ساختن فضا و شخصیت نقش داشتهام!
«نوبت سگها»، اثر سروش چیتساز
کتاب «نوبت سگها»، نوشته سروش چیتساز، مجموعهای از 13 داستان کوتاه فارسی است. خلق فضا و قصهگویی از نقاط برجسته «نوبت سگها» است. داستان نثر ساده و روانی دارد و دغدغه اصلیاش بازگفتن داستان است. داستانهای این کتاب بهشدت لايهبندي شده است و در عين پيچيدگيهاي موضوعي، سهلخوان است. «نوبت سگها» نخستين مجموعه داستان چیتساز است و برخلاف بسياري از مجموعههاي اول كه در اين سالها منتشر شدهاند، از پختگي و متانت زيادي برخوردار است. اين البته اصلا به اين معني نيست كه چيتساز با تكنيكهاي معاصر آشنا نيست و راه مدرن نوشتن را نميداند. اتفاقا شكل روايت و نحوه پيش بردن داستان يكي از چيره دستيهاي او به حساب ميآيد. او اهل جنوب است مثل اكثر جنوبيها قصهگويي به بخشي از وجودش بدل شده است و داستانها نشان میدهد که او مانند اهالی قلم جنوب، خوب میتواند قصه بنویسد. «نوبت سگ ها» مجموعهاي است كه فضايي واقعگرايانه را دنبال ميكنند. در اكثر آنها راوي شخصيت اول با تناقضي بنيادين با جهان درون و برونش روبه رو است؛ تناقضي كه دست مايه پيشبرد داستانهاست. کار سروش چیتساز در این مجموعه، احضار حال در زمان گذشته و یا احضار گذشته آدمهایش در زمان حال است. این امر به او کمک میکند داستانهایی ژرفتر و قابلتاملتر بنویسد.
بخش دوم - رمان راهیافته به مرحله نهایی جایزه مهرگان ادب
«افغانی کِشى»، اثر محمدرضا ذوالعلى
رمان «افغانی کِشی» که درون مایهای اجتماعی و عاشقانه دارد، داستان جوانی به نام رسول است که همسرش بدون هیچ دلیلی مهریهاش را به اجرا گذاشته است. او مدتی را در زندان بوده و در نهایت با فروش خانهپدری و پرداخت مهریه از زندان آزاد و در یک تاکسی تلفنی مشغول به کار میشود. حالا رسول قرار است دختری افغانی به اسم « فیروزه» که متولد ایران است را به زاهدان ببرد تا به کشورش بازگردد؛ اما فیروزه خودش را ایرانی میداند و به هیچ وجه تصمیم ندارد ایران را ترک کند و این شروع ماجراست. این رمان تلاشی است برای درک زندگی، رنج و عشق افغانهای نسل دوم و سوم که جز ایران جایی را ندیدهاند. افرادی که ایران را کشور خود میدانند و با این حال از هیچ گونه حقوق شهروندی برخوردار نیستند. این کتاب را میتوان در ژانر عاشقانه اجتماعی طبقهبندی کرد. این اثر لحظات پر از درد و سختی را برای مخاطب تداعی میکند و بدون شک مخاطب به راحتی میتواند با آن ارتباط برقرار کند. این اثر از سوی انتشارات پیداش منتشر شده است.تا پیش از این جایزه این کتاب در هیچ جایزهای حضور نداشت.
«این سگ مىخواهد رکسانا را بخورد»، اثر قاسم کشکولى
«این سگ مىخواهد رکسانا را بخورد»، اثر قاسم کشکولى از سوی انتشارات بوتیمار راهی بازار نشر شده است. این اثر روایت جذابی دارد و ذهن مخاطب را به چالش میکشد و مخاطب را در روایت شرکت میدهد تا بتواند حقیقت پنهان در این رمان را درک کند. «این سگ میخواهد رکسانا را بخورد» با سقوط شخصیتی به نام رکسانا از طبقه پنجم ساختمانی که محل زندگی او و همسرش کاوه است، آغاز میشود. کاوه، راوی اولشخص رمان، که در نجات او ناکام میماند، درصدد پنهان کردن جسد رکسانا برای فرار از قضاوت مردمی است که میداند او را متهم خواهند کرد. سقوط رکسانا، سقوط آدمی به ورطه تنهایی است. راوی شاعری تنهاست که تنهایی خود و خلایی را که از نبود مادر در دوران کودکیاش نشات میگیرد، به وسیله زنان دیگر پر میکند. او به دنبال آغوشی مادرانه، همواره مغلوب زنان بوده است. «این سگ میخواهد رکسانا را بخورد»، موقعیت انسان شهری امروز ایران را بهصورتی بیان میکند که بیش از آنکه مصداق بیرونی داشته باشد، مصداق درونی دارد. روحیات شخصیتِ داستان، توصیف و حتی بازتولیدِ روحیات انسان مدرن شهری است که در آپارتمانی زندگی میکند و زیر نگاههای بیمعنای دیگران (که حضور دارند و ندارند) درگیر همان روزمرگیهاییست که برای همه این انسانهای مدرن آشناست.
«روز اول ماه مهر هرگز نیامد»، اثر جمشید ملکپور
رمان «روز اول ماه مهر هرگز نیامد» نوشته جمشید ملکپور از سوی انتشارات افراز به چاپ رسیده است. این رمان، داستان شهری است که ویران و مردمانش را آواره کردند. داستان عشقهای سوخته است، سینههای سوخته، صداهای خفهشده، گورهای بینام و نشان، پلاکهای افتاده برزمین، هویتهای دزدیدهشده، شناسنامههای باطلشده، «روز اول ماه مهر هرگز نیامد»، سند زندگی گمشده آبادانیهاست که درواقع شهر زادگاه نویسنده است. و دردرواقع داستان کتاب هم بر اساس رؤیاها و خاطراتی است که در سر نویسنده جا خوش کرده است. البته در این داستان هم مخاطب مانند کتاب «کاشف رؤیا» با یک ماجرای عاشقانه روبهرو میشود.
«سمت کالسکه»، اثر مرتضى کربلایىلو
«سمت کالسکه» رمانی از مرتضا کربلاییلوست که انتشارات روزنه آن را برای نخستین بار در سال ۱۳۹۴ منتشر کرده است. نویسنده در پشت جلد کتاب، سمت کالسکه را یک «رمان-دیوانه» خوانده است. این کتاب ستایشی است از ادبیات داستانی روسیه در قرن نوزدهم ! راوی دانای کل رمان آشکارا نظر به قرن نوزدهم روسیه دارد و از ناکامیهای معاصر تبریز رنج میبرد. او با کاوه، شخصیت روشنفکر رمان درصدد ویران کردن اوضاع برمیآید اما به نتیجه نمیرسد. درنهایت و از مجرای داوود، دیگر شخصیت رمان، از واقع گرایی که بازتاب دهنده چیزی جز تبریز و تلخیها و ناکامیهایش نیست به اکسپرسیونیسم گذر میکند تا بتواند با تجسم آرزوی درونش در جهان روسیه گام بردارد و نفس بکشد. «سمت کالسکه» در عنوان رمان اشاره به اتاقکی اسرارآمیز در یک صبح برفی دارد که هوای قرن نوزدهم روسیه در آن حبس شده و از پنجرهاش ویرانه آباد دیده میشود و منتظر است تا داوود و معشوقش را سوار کرده با خود ببرد. در این رمان یک رویداد همچون راز تا پایان رمان باقی میماند و برای خواننده هرگز گشوده نمیشود.
«فراموشى»، اثر جواد پویان
کتاب «فراموشی» رمانی از جواد پویان است که از سوی انتشارات نیلوفر منتشر شده است. «فراموشی» داستان پناهندگی و مهاجرت است. جوانی به اسم فرید در ایستگاه مرکزی شهرمالمو، دچار فراموشی مقطعی میشود، پلیس که به او مشکوک شده از او بازجویی میکند و شب را در زندان قرارگاه پلیس راهآهن مالمو سر میکند. صبح در مرز دریایی سوئد و دانمارک تحویل پلیس دانمارک داده میشود و ماجرا شروع میشود. نویسنده این رمان از شاگردان گلشیری است اما مانند اکثر شاگردان این نویسنده توانمند، ادبیات را با همه پیچیدگیهایش در زبان خلاصه نکرده و مسیر دیگری را پیموده است. فراموشی از نثری روان و بیخدشه برخوردار است، نویسنده در روند شکلگیری رمان، گذشته از یکی دو توضیح نه چندان ضروری، با نگاهی دوربینوار فضای زندگی اروپایی و ایرانی را، متناسب با دنبالهگیری رویدادها، به زیبایی بازسازی میکند. درست مثل اینکه در حال دیدن فیلمی هستیم. نویسنده این اثر از کلیگوییهای مرسوم دوری کرده و کتاب پر از نکتههای ملموس از روابط بین آدمها در شرایط متفاوت است، که از توجه نویسنده به جزییترین پدیدهها حکایت میکند.
«کوچه ابرهاى گمشده»، اثر کورش اسدى
همانطور که در بالا گفته شد کورش اسدی نویسنده، ویراستار و مدرس داستاننویسی تنها نویسندهای که دو کتاب از او در این جایزه کاندید شده است. وی نگاهی جدی به داستان کوتاه داشت و در اغلب داستانهایش فضای بکری را تجربه میکرد. او از جمله نویسندگانی است که توجه به زبان و چگونگی قصهگویی، او را از نویسندگان هم نسل خود متمایز میکند. اسدی در مجموعه «باغ ملی» اغلب به خلق فضاهایی نامعلوم میپردازد که مشخصه جغرافیایی شهر خاصی را در خود آشکار ندارد. علاوه بر آن آدمها نیز اغلب بیناماند. نامشخص بودن مکانها و نام آدمها با درونمایه آثار همخوان و متناسب است. گویی نویسنده تعمد دارد تا ضمن بهره بردن از فضاهای زندگی شهری انسان امروز، قصه معاصر را در حالتی ازلی و ابدی بازگو کند. اسدی آدمهای داستانهایش را در موقعیتی قرار میدهد که بازیگر نخست آن، سکوت است. مکثی که آدمها در موقعیتهای مختلف نسبت به رفتار و کردار دیگری انجام میدهند، به مهمترین مؤلفه ساختاری آثار او تبدیل شده است.
شخصیتهای او کنش و واکنشهای سردی نسبت به همدیگر دارند که فضایی بیروح و هراسانگیز را پدید میآورد. این کتاب داستان فردی به نام کارون است. کارون شخصیتِ محوریِ رمانِ «کوچه ابرهای گمشده» که از یک سو در کار خریدوفروش کتابهای دستدوم، نایاب، و ممنوعه است و از سوی دیگر مدام با چیزهای دورریز، آدمهای مطرود و رابطههای فراموششده سروکار دارد، انگار همیشه در حال گردگیری از کتابها، چیزها، آدمها و رابطههای همه اینها با یکدیگر است. این کتاب که توسط نشر نیماژ منتشر شده است، در بسیاری از جوایز کاندید بوده و در جایزه شیراز بهعنوان اثر برگزیده انتخاب شد.
«گلوگاه»، اثر طیبه گوهرى
رمان «گلوگاه»، اثر طیبه گوهری که از سوی انتشارات صداى معاصر منتشر شده، روایت دزدیدهشدن شخصیتی به نام «حسام» است. حسام نویسنده و روزنامهنگاری بوده و به مسائل روز جامعه حساس است؛ درنتیجه نمیتواند بهراحتی از کنار اتفاقهای سیاسیاجتماعی جامعه بگذرد و به آنها واکنش نشان ندهد؛ بههمینعلت بازتاب این رویدادها در صفحه اختصاصی روزنامه برایش دردسر میسازد. همیننکته سبب میشود که بعد از چندی عدهای ناشناس او را بریایند و سپس ناهید و دانیال، همسر و فرزندش، با مشکلات بسیاری دست وپنجه نرم کنند. زاویه دید داستان بهشیوه اولشخص گزینش شده است، در نتیجه فصل اول را ناهید روایت میکند؛ اما در بخشهایی که قرار است داستان ربودهشدن حسام و درگیری با بازجوهای سیاسی تعریف شود، نویسنده بهخوبی از چرخش زاویهدید (از ناهید به حسام) استفاده میکند و با انتخاب «زاویهدید نمایشی» به داستانش جان میبخشد. «گلوگاه» رمانی است مسئله محور؛ رمانی که نمیتواند نسبت به مسائل اجتماعی بیاعتنا باشد و دغدغه اصلیش بازگو کردن همین آسیبهای ریز و درشت اجتماعی است.
اتفاقات ویژه این دوره
*زندهیاد کورش اسدی اسدی تنها نویسندهای است که در هر دو بخش جایزه کاندید شده است.
*بیشتر آثار برگزیده شده، نگاهی بومی به قصه دارند و در جنوب کشور اتفاق میافتند.
*در کنار توجه به نویسندگان مطرح در این دوره به نویسندگان جوان و کتاب اولی نیز توجه شده است.
نظرات