شنبه ۴ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۰
برخی عصر پست مدرن را روزگار «پایان‌ها» دانسته‌اند

محمدرضا زمردی، مترجم کتاب «جامعه‌شناسی پس از پست مدرنیسم» با اشاره به این‌که جامعه‌شناسی نه قسمی تولید حقیقت، بلکه نوعی از حقیقت‌گویی است، گفت: برخی عصر پست مدرن را روزگار «پایان‌ها» دانسته‌اند. پایان امر اجتماعی هم یکی از وصف‌هاست. ولی آیا پایان امر اجتماعی نویدبخش مرگ جامعه‌شناسی هم بوده است؟

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)ـ پست مدرنیسم به کرات به عنوان ضربه‌ای مرگبار به جامعه‌شناسی توصیف شده است. استدلال کتاب «جامعه‌شناسی پس از پست مدرنیسم» نوشته دیوید اوئن به ترجمه محمدرضا زمردی این است که اشتباه است اگر پست مدرنیسم را تهاجمی مهلک به آنچه جامعه‌شناسان در عمل انجام می‌دهند، تصور کنیم. به بهانه انتشار این کتاب که چند روزی است روانه بازار نشر شده با زمردی گفت‌وگویی داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید: 

لطفا توضیحاتی درباره نویسنده اثر و جایگاه او در غرب ارائه کنید.

پروفسور دیوید اوئن، استاد فلسفه اجتماعی و سیاسی در دانشگاه ساوت همتن است. او مولف چندین کتاب در حوزه‌های مطالعاتی مورد علاقه خود هست. تحقیقات وی سه حیطه عمده را شامل می‌شود: نیچه و نظریه انتقادی پساکانتی اعم از پساساختارگرایی و مکتب فرانکفورت، مسائل مرتبط با عرصه سیاست به خصوص چند فرهنگ‌گرایی و مهاجرت؛ و نظریه دموکراتیک.

​تسلط او بر اندیشه مدرن و آشنایی او با تاریخ مجادلات فکری مرتبط با شکل‌گیری جامعه مدرن و همچنین رشته جامعه‌شناسی در مقدمه عالمانه‌ای که بر این کتاب نوشته مشهود است. این کتاب مجموعه مقالات و او سرویراستار این مجموعه است. مولفان فصول کتاب همه صاحبنظران حوزه خاصی هستند که در هر فصل مطرح هست. مجادلاتی که این فصل‌های مجزا مطرح می‌کنند میدانی برای تامل بر وضعیت رشته جامعه‌شناسی به دست می‌دهد.

مضمون اصلی این کتاب چیست؟

پست مدرنیسم به منزله یک جریان فکری و فلسفی نیرومند در چند دهه اخیر تکوین پیدا کرد. این مکتب فکری جامعه‌شناسی را به چالش کشید و باعث باز تعریف هویت جامعه‌شناسی شد و جامعه‌شناسان را واداشت تا در فعالیت خود به مثابه یک حرفه بازنگری داشته باشند. چه پست مدرنیته را یک وضعیت اجتماعی کاملاً نوین محسوب کرده باشند یا خیر، چه مدرن بوده باشند چه پست مدرن، جامعه‌شناسان نمی‌توانسته‌اند نسبت به چالش‌های پست مدرن با رشته خود بی‌تفاوت باشند.

فصل‌های این کتاب در چنین حال و هوایی شکل گرفته‌اند. هر نوشتار از این کتاب را می‌شود گفت‌وگویی در یک مباحثه تلقی کرد که از یک سو به ویژگی جامعه‌شناسی و از سوی دیگر به چالش پست مدرن با جامعه‌شناسی می‌پردازند. این مباحثات در متن و زمینه موضوعات مختلفی چون جنسیت، نژاد و قومیت، حقوق، علم و فناوری، فرهنگ و رسانه، سکسوالیته، پزشکی و بدن و تاریخ و سیاست پرورده شده‌اند.
 

به چه شیوه‌هایی می‌توان عمل جامعه‌شناسی را به بهترین نحو تداوم می‌بخشد؟

برخی عصر پست مدرن را روزگار «پایان‌ها» دانسته‌اند. پایان امر اجتماعی هم یکی از وصف‌هاست. ولی آیا پایان امر اجتماعی نویدبخش مرگ جامعه‌شناسی هم بوده است؟ جامعه‌شناسی چگونه به چنین وضعیت و موضعی پاسخ می‌دهد؟
اگر جامعه‌شناسی را نوعی هستی‌شناسی انتقادی به حساب آوریم، تبدیل به نوعی تحقیق درباره شرایط وجودی خاصی می‌شود که ما را به وضعیت کنونی رسانده؛ همچنین درباره نحوه عمل ما در قبال خود و دیگران. پس لزومی ندارد که جامعه شناسی به کمک مفهوم جامعه و بر اساس آن تعریف شود.

جامعه‌شناسی نه قسمی تولید حقیقت، بلکه نوعی از حقیقت‌گویی است(شکل معاصر چیزی که در جهان قدیم حقیقت‌گویی parrhesia خوانده می‌شد) و این شکل از حقیقت گویی به زمان حال محدود نمی‌شود. چرا که جامعه‌شناسی نوعی علم تشخیص هم هست که درباره محدودیت‌ها و امکانات موجود در نحوه اندیشیدن ما درباره کیستی‌مان و آنچه انجام می‌دهیم، تحقیق می‌کند. همچنین محدودیت و امکانات کنش ما با خودمان و دیگران را مطالعه می‌کند. پایبندی به این حقیقت‌گویی و علم تشخیص شاید بهترین راه برای تداوم عمل جامعه شناسی باشد. ویژگی‌هایی که ماهیت روشنفکرانه جامعه شناسی و جنبه انتقادی آن را هم نشان می‌دهند.

شما چه ضرورتی برای ترجمه این اثر احساس کردید؟

خوب من لازم است به اختصار به دوران دانشجویی خودم در مقطع ارشد اشاره‌ای کنم. یکی از بختیاری‌های شخصی من در دوران تحصیلاتم آشنایی با دکتر چاوشیان بود که البته این کتاب هم به ایشان تقدیم شده است. در آن سال‌ها یکی از دغدغه‌های ایشان همین مباحث پست مدرن بود و نتیجه تاملات و مطالعات ایشان در قالب کتاب‌های خوبی در همین حوزه به نوبت منتشر شد: از اسکات لش، بری اسمارت و زیگمونت باومن.

هم در همان دوره دانشجویی و هم پس از آن من این مباحث را دنبال می‌کردم و چون کلاً به مباحث نظری هم علاقه دیرین داشتم جذب این اندیشه‌ها می‌شدم و دوست داشتم که خودم هم به نحوی به طرح این مباحث کمک کنم و سهمی داشته باشم. در مطالعاتم با این کتاب آشنا شدم چرا که مورد ارجاع چند مولف مهم قرار گرفته بود. درباره‌اش تحقیق کردم و دیدم کتاب جالبی است و خود دکتر چاوشیان هم خیلی کتاب را پسندیدند و تشویقم کردند که کتاب را به فارسی برگردانم. امیدوارم نتیجه قابل قبول شده باشد.

آیا کتاب می‌تواند به جامعه‌شناسی در ایران هم کمکی بکند و مخاطب با خواندن این اثر به چه نتایجی خواهد رسید؟

حسن مباحث مطرح شده در کتاب حاضر این است که مخاطب را با آن مجادلات فکری و نظری که در این رشته وجود دارد، آشنا می‌کند. به خصوص که در سال‌های اخیر کسانی با طرح مباحث سطحی و سیاست‌زده در زمینه بومی‌سازی علوم اجتماعی در عمل باعث اغتشاش مفهومی هم شده‌اند. چنین آثاری سطح مباحث را نشان می‌دهد و روشن می‌کند که صلاحیت علمی نزدیک شدن به رشته‌ای که بنیان‌های نظری با این درجه از استحکام دارد آن هم با مقاصد ایدئولوژیک متصور نیست و چنین اقداماتی جز اتلاف منابع انسانی و زمانی و مالی، و محروم شدن از امکانات تحلیلی قابل توجه یک رشته علمی پویا و نیرومند، حاصلی در پی نخواهد داشت.

باری این کتاب به حوزه‌های مختلفی می‌پردازد و تصور می‌کنم می‌تواند برای جامعه علمی ما مفید واقع شود. طیف مخاطبانش هم فقط اصحاب علوم اجتماعی نیستند. همه علاقه­‌مندان به مباحث اندیشه مدرن و پست مدرنیسم و دوستداران مطالعات فرهنگی و نیز آنها که به مطالعات زنان، فمنیسم و مباحث مرتبط با جنسیت علاقه‌مند هستند در فصول این کتاب رگه‌های علایق خود را خواهند یافت. برای شخص خودم این کار نوعی تجلیل از رشته جامعه‌شناسی بوده، رشته‌ای که بسیار دوستش می‌دارم و باور دارم که با کمک به تفسیر جهان امکان ایجاد تغییرات(کنترل شده) در آن را هم به ما خواهد بخشید.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها