شاهین، نماینده قشری از روشنفکران در دهه شصت است و مجابی از زاویه دید او به تحلیل تاریخ معاصر ایران در قالب رمان میپردازد. باغ در این رمان نماد فرهنگی ایرانی است و نویسنده در بستر رمان و داستانی که بازگو میکند به گفتوگو با نسلهای معاصر ایرانی مینشیند.
«باغ گمشده» نوشته جواد مجابی، سال 1381 برای نخستین بار در نشر ققنوس و در ایران منتشر شد. این رمان در سال 1372 با نام «فردوس مشروقی» در خارج از کشور چاپ شد. مجابی این رمان را سال 1369 نوشته است. انتشار باغ گمشده در اواخر دهه هشتاد موجب شد تا اهالی ادبیات داستانی و منتقدان، جواد مجابی را بار دیگر از منظر یک داستان نویس بازخوانی و کارنامه داستانی او را مورد تحلیل و نقد قرار بدهند.
«باغ گمشده» روایت زندگی شاهین از نوادگان شاهزادگان قاجاری است و نویسنده از همین منظر، چند نسل بعد از شاهزاده را روایت میکند و به آن میپردازد. شاهین، نماینده قشری از روشنفکران در دهه شصت است و مجابی از زاویه دید او به تحلیل تاریخ معاصر ایران در قالب رمان میپردازد. باغ در این رمان نماد فرهنگی ایرانی است و نویسنده در بستر رمان و داستانی که بازگو میکند به گفتوگو با نسلهای معاصر ایرانی مینشیند.
جدای از «باغ گمشده»، در کارنامه جواد مجابی چندین رمان دیگر وجود دارد که برخی از آنها مانند «شب ملخ» پیش از این منتشر شده است و برخی از آنها به تازگی در نشر ققنوس چاپ شدهاند.
محمد قاسم زاده در گفتوگو با ایبنا درباره رمانهای مجابی میگوید: ما وقتی شعرها و رمانهای مجابی را میخوانیم با یک ذهنیت پیچیده که پر از لایههای پنهان است روبهرو میشویم؛ چراکه مجابی در شعرها و رمانهایش دنبال مخاطب عام نیست و برای خواص مینویسد. کافی است که شما رمان «ج» یا «شب ملخ» خوانده باشید یا کمی سادهتر نگاه کنیم و به رمان «شهروند» بپردازید تا متوجه شوید که او چه ذهنیت پیچیدهای دارد. البته این پیچیدگی بار منفی ندارد؛ بلکه بیانگر این است که او میخواهد به سراغ لایههای پنهان برود و شاید به همین دلیل است که خواننده با مطالعه آثار او با مطالب بدیع برخورد میکند. همه این موارد نشان میدهد که مجابی با استفاده از تکنیکها و در زمانی مناسب از پیچیدگیهایی استفاده میکند که برای مخاطب عام قابل درک نیست.
بخشی از متن رمان «باع گمشده»: ما دلیرانه ناامیدیم. به محال دلبسته ایم. تو هم مثل مایی، اما خودت را گول می زنی، تو فکر می کنی عاقل تری، نمی دانی که هر یک از ما نسبت به دیگری چنین خیالی داریم، شاهی حتی وقتی مست می شود خود را عاقل ترین به حساب می آورد. اما ما نه عاقلیم نه چیز دیگر، ما آدم هایی هستیم که در عصری از دلهره و تاریکی به دنیا آمده ایم، بی گذشته و بی آینده. برای همین است که هریک در جاذبه ای دیگر بلعیده شده ایم. تو همان قدر دیوانه فردایی که من دیوانه دیروز! می خواهیم حقیقت وجودی خود، عصر خود را بشناسیم آن را دگرگون کنیم یا خود را با روزگارمان هماهنگ کنیم اما دائم خود را با تصویری دیگر از خود، از دنیا فریب می دهیم. آرزوهای خود را به جای واقعیت می گیریم و می تازیم. تصویر واقعی ما کجا قرار گرفته است، چه کسی می تواند ما را داوری کند؟
«باغ گمشده» نوشته جواد مجابی در 359 صفحه و با قیمت 24000 تومان در 660 نسخه روانه بازار شده است.
نظر شما