ابراهیم اکبری دیزگاه: اندیشه یکی از حلقههای مفقوده در رمان فارسی است. شخصیت اکثر رمانهای فعلی بی فکر و اندیشهاند. اما در جای جای این رمان شخصیتهای اصلی میاندیشند و تفکر آنها در راستای داستان است. و این در نوع خود بینظیر میباشد.
دیزگاه در ابتدای صحبتش گفت: افروزمنش جزو معدود کسانی است که از منظر ادبیات به ورزش می پردازد و این ستودنی است. در کشور ما این نگاه هنوز شکل نگرفته است.
او در ادامه به نقد ساختاری اثر پرداخت و گفت: این رمان شروع و به ویژه پایان خوبی ندارد. اما ماجرا به خوبی تعریف میشود و نویسنده بر داستان مسلط است.
علاوه بر این، نویسنده میکوشد که درباره ورزش کشتی بیندیشد. در مرحله بعد از طریق کشتی به زندگی نگاه میکند. از نظر من، اندیشه یکی از حلقههای مفقوده در رمان فارسی است. شخصیت اکثر رمانهای فعلی بی فکر و اندیشهاند. اما در جای جای این رمان شخصیتهای اصلی میاندیشند و تفکر آنها در راستای داستان است. و این در نوع خود بینظیر میباشد. اما تفکرش درباره کشتی تا حدودی ناقص است. به عنوان نمونه در کتاب مقدس، اساسیترین اتفاق مواجه خدا با یعقوب و کشتی آنهاست. بجا بود نویسنده به این سنت نیز میاندیشید. همچنین به جنبه پهلوانی کشتی نیز توجهی نمیشود. به طور کلی عنصر دین در این اثر کاملا کنار گذاشته میشود و از این نظر رمان نقص دارد.
این منتقد ادبی در ادامه به روایت رمان پرداخت و گفت: مقصود نویسنده، روایت رجالهاست اما همه را به روایت رجالهها سوق میدهد و به شرح زندگی انسان مفلوک و چگونگی رشد او و نحوه تعاملش با دنیای پیرامون می ردازد. حتی ورزش کشتی که انسان را باید بسازد، تبدیل به یک نوع درندگی و خباثت میشود. به عنوان نمونه نادر در قسمتی از داستان میگوید آدم ها در این حرفه تربیت نمیشوند؛ بلکه متلاشی میشوند. نویسنده بیشتر به این جنبه کشتی میپردازد. همچنین روایت ناتورالیستی نیز در این اثر به چشم میخورد. نویسنده با نگاهی که به زیر پوست شهر دارد، به زندگی قاچاقچی ها و چاقوکش ها و اختلافات بین آنها میپردازد.
نویسنده رمان «شاه کشی» در بخش دوم نقدش به مقوله قضاوت اشاره کرد و گفت: شخصیت اصلی داستان (سیاوش)، قضاوت خونسردی درباره مسائل دارد. نویسنده در این مجال قصد نقد اجتماع ندارد؛ بلکه با نگاه علی السویه تنها در صدد نشان دادن مسائل است. به عبارتی وجود چنین مکان و چنین آدمهایی را قبول کرده و به وضعیت این قشر از مردم معترض نیست. در واقع نویسنده معتقد است که مشکل از انسان و درونیات اوست. از نظر من، اعتراض اجتماعی در این رمان نیست اما در حاصل آن هست.
دیزگاه در جمع بندی صحبت هایش گفت:این رمان از حیث تاریخی و فرهنگی نیز قابل تأمل است. برش های تاریخی در این رمان حساب شده و بجاست.
اگر قصد خوانش این اثر را دارید، آنرا یک نوع سلوک و اندیشیدن به أشیاء بدانید. نویسنده به شما کمک میکند که درباره اصل زندگی، ترس و یا روابط بین انسانها بیندیشید. در قسمتهایی نیز به شکل هوشمندانه در مورد گذشته نزدیک تأمل میکند. درباره انقلاب و سرگذشتها که در هویت کنونی افراد تاثیر دارد. و از همه مهمتر به حالات انسانی مثل غرور میاندیشد.
نظر شما