هفتپادشاه، هفت مکان تاریخی، هفت جنایت در هفت روز و تنها یک واقعیت محض. رمان خاطره استانبول تاریخ این دیار را به سبک معمول آثار احمد امید نویسنده شهیر ترک، در قالب ژانر جنایی تعریف میکند. انتخاب روایتِ تاریخی به این قدمت، بوسیله سبک پلیسی، خود وجهی از نبوغ این نویسنده نام آشنای جهانیست که آثارش به بیش از بیست زبان زنده دنیا ترجمه شده است. این حُسن انتخاب برای تعریف و ارائه تاریخ شهر استانبول خواننده را هرچه بیشتر در همگامی با ورق خوردن کتاب تاریخ تشویق میکند.
عارف جمشیدی در مقدمه کتاب مینویسد: درس تاریخ به فنِّ رمان. این جمله تعبیرِ اولین احساسی بود که پس از خواندن کامل کتاب به من دست داد. احمد امید از دل یک واقعه، مدرنیسم اجتنابناپذیر، رویایی را در برابر ما به تصویر میکشد که برای دیدن حقیقتاش به قرصِ مرگ نیاز داریم.
خشت خشت تاریخی که رو به زوال است و قدرتی در برابر نوآرایی و تجدد ندارد. جادوی ضرب آهنگ این زوال به حدی فریباست که انسانِ قرن بیست و یک با آن همه ویترین روشنفکر نمایهاش، قدرت ادراک آن را ندارد. «هر مرگ شروع یک زندگیست» این تعبیر شاعرانه، حقیقت مینمود اگر دنیای ما نیز شاعرانه باقی میماند. قرن بیست و یک، دنیای پس از قرنِ جنگ، صورتی نوین از جنگِ انسان علیه انسان را مهره چینی میکند. انسان، کمتر انسان میکشد اما انسانیت را چرا. چهره تمام نمای تاریخ انسانیت به معنی حیات انسان و درسهای انسان برای انسان است. و این انسانیتِ نزار عاجزانه دست بسوی چنین انسانی دراز کرده است که افیون مدرنیسم وی را در مشکلات، هنجارها، بدبختیها و خواستههای خود به بند کشیده است. تاریخ، تاریخ انسانیت، تاریخ انسانساز برای انسان، آموزهایست که گاه بدست ادبیات یادآوری میشود. و ادبیات تاریخی، ادبیات انسانساز مینماید اگر که رسالتش عین صداقتش باشد.
مترجم در ادامه مینویسد: رمان خاطره استانبول داستان تاریخِ یکی از هفت مدنیت باستان است. تاریخی سههزار ساله و گذار تمدنهای بارزِ دوران. تاریخی که با قلمی استادانه به سبکی ملموس و عامهپسند روایت میشود تا انسانِ بیگانه از تاریخ را داهیانه به فهم و درک آن مجبور کند.
کتاب در برگیرنده شرحی حالی از نویسنده نیز هست. درباره این نویسنده آمده است: احمد امید شاعر و نویسنده نامدار ترکتبار که بیشتر با رمانهای ژانر جنائی ـ پلیسی معروف است، متولد سال 1960 در شهر قاضی آنتپ ترکیه میباشد. وی کوچکترین عضو خانواده نه نفره که پدرش تاجر فرش و مادرش خیاط بود. از چهاردهسالگی با نظریههای چپگرا آشنا شد و بهتدریج فعالیتهای خود در این زمینه را آغاز کرد و در همان سال به خاطر نزاعی که بین ملیگراها در میگیرد به همراه بیست و چهار دوست دیگرش به شهر دیاربکیر تبعید میشود. در آنجا دبیرستان را تمام کرد و تحصیلات عالیه خود را در دانشگاه مارمارا در سال 1979 در رشته مدیریت اجتماعی آغاز کرد.
پس از کودتای نظامی 1980 ترکیه، در مجلات چپ قلم زد و در سال 1981 با خانم ویلدان ازدواج و صاحب یک دختر شد. یک سال بعد به کمپین مخالفت با قانون اساسی ملحق شد. گزارشی با اسم مستعار «ک. یالچین» نوشت که موضوعاش دستگیری چندتن از دوستان وی به هنگام نصب پوستر و اعلامیههای ضددولتی بود که این گزارش نظر برخی از مجلات و روزنامهها را جلب کرد و در مجله «آتیلیم» ترکیه و سپس در پراگ (پایتخت چکسلواکی سابق) در مجلهای که به چهل زبان ترجمه میشد و به موضوعات صلح و مشکلات اجتماعی میپرداخت، چاپ شد. احمد با این گزارش بهصورت حرفهای پا به دنیای نویسندگی گذاشت.
در سال 1983 از دانشگاه فارغالتحصیل شد و در سال 1985 بهعنوان عضو حزب کمونیسم ترکیه به مسکو فرستاده شد. در دو سال اول حضورش در مسکو در آکادمی علوم اجتماعی مشغول تحصیل شد. بعدها که رمان «بوی برف» را نوشت، گفت که از دوران زندگیاش در شوروی الهام گرفته بود. «بوی برف» داستان شش جوانی را که از طرف حزب کمونیسم ترکیه برای کارآموزی به شوروی فرستاده شده بودند را حکایت میکرد. در سال 1989 فعالیتهای سیاسی را کنار گذاشت و کتاب شعر «پناهگاه خیابان» را نوشت.
یکسال نگذشته بود که باعدهای از دلدادگان ادبیات، مجله فرهنگیِ «خشتِ نو» را منتشر کرد. در سال 1992 با اولین کتاب داستانیاش بنام «شب پابرهنه بود» یکی از جوایز معتبر ادبی ترکیه «فرید اغوز و هنر» را دریافت کرد. بعدها با تشویق دوست صمیمیاش «علی تایگون» که کارگردان تئاتر بود، بیشتر به نوشتن کتابهای پلیسی و جنائی گرائید و در سال 1993 در شبکه تلویزیونی Atv در نوشتن سناریو سریال «ردپای شغال» همکاری کرد که داستانی پلیسی داشت و رکورد پربینندهترین سریال ترکیه را شکست و جوایز زیادی در بخش تلویزیون به دلیل سناریو خلاقانهاش دریافت کرد.
احمد امید پس از آن در سال 1995 در مجلات مختلف در رابطه با نویسندگان نامدار مختلفی از جمله: فرانتس کافکا، فئودور داستایوفسکی و ادگار آلن پو به معرفی و نقد و بررسی آثار آنها پرداخت. بعد از رمان «صدائی شب را میشکند» در سال 1994، مجموعه داستانهای کوتاه «حکایت در حکایت» را منتشر ساخت که شامل قصههائی میشد که در کودکی از زبان مادرش شنیده بود و آنها را به صورت کتابی مصور ساخت که هماکنون در دبستانها و بعضی از مدارس خصوصی بهعنوان کتاب درسی تدریس میشود که البته به زبان کرهای هم ترجمه شد.
رمان «شب و مه» سروصدای فراوانی کرد و بحثهای زیادی را در ترکیه به دنبال داشت. این رمان عنوان اولین کتاب پلیسی که به زبان یونانی ترجمه شده بود را کسب کرد که با توجه به اختلافات ریشهدار سیاسی بین این دو کشور علیالخصوص در رابطه با جزیره قبرس، کسب این عنوان موفقیت بزرگی به حساب میآمد. پس از موفقیت رمان«شب و مه» احمد امید تقریبا هر سال یک رمان جدید نوشت و استعداد خود را به ادبیات ترکیه تحمیل کرد. در کتاب «باب الاسرار» که سال 2008 منتشر شد، به موضوعی جالب پرداخت، قتلِ شمس تبریزی.
در سال 2010 در رمان «خاطره استانبول» با اینکه کماکان به ژانر تخصصی خود وفادار مانده بود اما با زیرکی مثالزدنی خاص خودش به ارائه اطلاعات تاریخی با جزئیات دقیقی که ماحصل تحقیقات کامل وی در تاریخ استانبول بود، پرداخت و شگفتی مردمان این کلانشهر نسبت به سبقه شکوهمند تاریخیاش را برانگیخت. قهرمان رمان «خاطره استانبول»، «کمیسر نوزات» را از کتابهای مصور قبلیاش «سربازرس نوزات (روسپیان اردوگاه) 1997 و سربازرس نوزات (قتل گلفروش) 2005» به عاریه گرفت. این رمان و رمان «سلطانکشی» در سال 2012 برای نویسندهاش، عنوان بهترین نویسنده سال 2012 ترکیه را نیز به همراه آورد.
با اقتباس از رمانهای «سرگشتگان شب» و «شیطان در جزئیات نهفته است»، دو سریال در ترکیه ساخته شد و یک فیلم سینمائی هم از رمان «شب و مه» به کارگردانیِ کارگردان معروف ترکیه «تورگوت یاسالار» در سال 2007 به روی پرده رفت.
«خاطره استانبول» نوشته احمد امید با ترجمه عارف جمشیدی در نشر ورا با قیمت 39000 تومان منتشر شده است.
نظر شما