دوشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۲
روایتی از زندگی کارگر سفیدپوست آمریکایی که مدرک دانشگاهی ندارد

«هیل‌بیلی، روزگار آمریکایی‌های پشت‌کوه‌نشین» نوشته جی. دی. ونس با ترجمه علیرضا پارساییان از سوی نشر نون منتشر شد. این کتاب اثری عمیق برای فهم دقیق پدیده دونالد ترامپ است و از پرفروش‌ترین کتاب‌‌های نیویورک تایمز، یواس‌ای‌تودی و لس‌آنجلس تایمز به‌شمار می‌رود.

خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)- انتخاب دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۱۶ مایه شگفتی بسیاری از ناظران سیاسی در سراسر دنیا شد. انتخاب سرمایه‌داری بدون سابقه درخشان سیاسی با رفتارهای نابهنجار و قول‌ها و شعارهای عجیب‌وغریب در سپهر سیاسی آمریکا مصداق شنا کردن برخلاف جریان آب بود. اما کسانی که شناخت دقیق‌تری از جامعه آمریکا داشتند، یعنی چیزی بیشتر از تصویری که هالیوود برایشان ایجاد کرده می‌دانستند، کمتر از این اتفاق حیرت‌زده شدند.

«هیل‌بیلی» از بهترین منابع شناخت دقیق مردمی است که بدنه اصلی رأی ترامپ را تشکیل می‌دادند. این کتاب بخش بزرگ و کمتر مطرح‌شده از آمریکا را از طریق روایتی دست اول که هر سطر آن با شگفتی همراه خواهد بود به تصویر می‌کشد. داستان زندگی جی. دی. ونس به قول خودش داستان رسیدن فردی عادی به دستاوردی معمولی است. او نه سناتور، فرماندار یا وزیر سابق کابینه نیست و شرکتی چندمیلیارد دلاری یا یک موسسه غیرانتفاعی انقلابی که دنیا را تغییر دهد راه نینداخته بلکه با استفاده از امکانات موجود برای خود شغل آبرومند راه انداخته، ازدواجی موفق داشته و خانه‌ای راحت با دو سگ سرحال و پرانرژی.

کتابی که با یک اعتراف آغاز می‌شود
کتاب «هیل بیلی، روزگار آمریکایی‌های پشت‌کوه‌نشین» به گفته نویسنده با یک اعتراف آغاز شده و خمیرمایه آن از دید خودش کمی مضحک است! ونس این کتاب را ننوشته که کاری خارق‌العاده انجام دهد بلکه از این رو به نوشتن این خاطرات دست زده زیرا به دستاوردی کاملا معمولی رسیده که برای بسیاری از بچه‌هایی که در شرایط مشابه وی بزرگ شده‌اند دست‌نیافتنی بوده است.

ونس در فقر و با خانواده‌ای که با اعتیاد درگیر بودند بزرگ شده است؛ از آن بچه‌هایی که برخی بر این باورند که آینده‌ای شوم در انتظارشان است. وی می‌گوید در کمربند زنگار و در یکی از شهرهای قطب فولاد ایالت اوهایو موقعیت‌های شغلی و به همراه آن امید، در آنجا به شدت در حال کاهش است. نویسنده می‌خواهد مردم بفهمند رسیدن به مرز از خود ناامید شدن و دست از خود شستن چه حسی دارد و اینکه در زندگی فقرا چه می‌گذرد و تاثیر روانی که فقر مادی و معنوی بر بچه‌های آن می‌گذارد، چگونه است.

مردهایی که از بحران مردسالارانه‌ عجیبی رنج می‌برند
مولفه‌های نژادی در پس زمینه داستان ونس پنهان شده است. در جامعه نژادگرای آمریکا، دایره واژگانی اغلب محدود به رنگ پوست افراد است. سیاه‌پوست‌ها، آسیایی‌ها، سفیدهای برتر. ونس به عنوان یکی از سفیدهای آنگلوساکسون پروتستان شمال شرقی آمریکا شناخته نمی‌شود و عضوی از جامعه میلیونی طبقه کارگر سفیدپوست آمریکایی با ریشه‌های اسکاتلندی-ایرلندی است که مدرک دانشگاهی ندارند.

افرادی که در این طبقه اجتماعی (کارگر سفید با ریشه‌های آپالاشیایی) زندگی می‌کنند بیشتر از همیشه منزوی شده و این حس انزوا را به فرزندانشان نیز انتقال می‌دهند. مذهب آن‌ها تغییر کرده و بنیانش بر کلیساهایی است که تا دلتان بخواهد خطابه‌های پرشور و احساسی دارند و در عوض کمترین پشتیبانی اجتماعی مورد نیاز برای قادر ساختن بچه‌ها به زندگی بهتر را ارایه می‌دهند. بسیاری از آن‌ها یا از شغل‌شان اخراج می‌شوند و یا هیچ‌وقت فرصت پیشرفت در کار به آن‌ها داده نمی‌شود. مردهای آن طبقه اجتماعی از بحران مردسالارانه‌ عجیبی رنج می‌برند.



وقتی اقتصاد صنعتی سقوط می‌کند
نویسنده بر این باور است که تجربه می‌تواند معلم سخت‌گیری باشد و این معلم به ونس فهماند که داستان ترس از عدم تامین مالی در بهترین حالت ممکن داستانی ناکامل است. ونس زمانی که برای رشته حقوق در دانشگاه ییل ثبت‌نام کرد به دنبال شغلی تمام‌وقت برای جور کردن هزینه‌هایش بود. دوستی پیشنهاد کرد که در توزیع سرامیک و کف‌پوش‌ها در نزدیکی زادگاهش مشغول به کار شود. وی ساعتی سیزده دلار دریافت می‌کرد. این مبلغ برای یک فرد مجرد درآمد خوبی محسوب می‌شد. وی می‌گوید؛ مشکلاتی که در آن انبار سرامیک‌فروشی دیدم به شکل عمیق‌تری در خط‌مشی و روندهای اقتصاد کلان هم جریان دارد.

این کتاب به این مساله می‌پردازد که وقتی اقتصاد صنعتی سقوط می‌کند چه بر سر زندگی‌ آدم‌های واقعی می‌آید. این کتاب درباره واکنش به شرایط بد به بدترین شکل ممکن است. این کتاب درمورد فرهنگی است که به جای مقابله با فروپاشی اجتماعی به‌طور فزاینده‌ای آن را تشویق می‌کند.

«ملکه یارانه‌ دزدی» و تصویر مادر تنبل سیاه‌پوستی
ونس می‌گوید: این کتاب شرح چرایی بیشتر نق‌زدن سفیدها نسبت به سیاه‌ها با دیگر گروه‌ها نیست بلکه این مساله بیشتر مدنظر نویسنده بوده که خوانندگان این کتاب با خواندن آن بتوانند به اهمیت این که چگونه طبقه اجتماعی و خانواده بر فقرا تاثیر می‌گذارد پی ببرند، بدون این‌که علقه‌های نژادی روی نگاهشان سایه بیندازد. برای خیلی از تحلیل‌گران اصطلاحی مثل «ملکه یارانه‌ دزدی» به صورت غیرمنصفانه تصویر مادر تنبل سیاه‌پوستی را تداعی می‌کند که با یارانه و خیریه هزینه زندگی‌اش را تامین می‌کند. خواننده این کتاب به سرعت متوجه رابطه ظریف بین آن تصویر و بحث نویسنده خواهد شد. ونس با تعداد زیادی از این یارانه‌خورها آشنایی قبلی دارد زیرا برخی از آن‌ها همسایه وی‌ و همگی سفیدپوست بودند.

این کتاب تنها مجموعه‌ای از خاطرات یک شخص واحد نیست، بلکه شرح روزگار یک خانواده است. نگاهی به از دست ندادن‌ فرصت‌ها و ارتقاء طبقه اجتماعی از دید گروهی از هیل‌بیلی‌های آپالاشیایی است. دو نسل پیش از این، پدربزرگ و مادربزرگ من به‌شدت فقیر و عاشق‌پیشه بودند. آن‌ها باهم ازدواج کردند و برای فرار از فقر خسنی که دامنگیرشان بود به سرزمین‌های شمالی مهاجرت کردند. نوه آن‌ها بعنی من، از یکی از بهترین موسسات آموزشی عالی دنیا فارغ‌التحصیل شد.
 
ناظر بی‌طرفی نیستم و خودم را مصون از پیش‌داوری نمی‌دانم ولی تقریبا همه شخصت‌هایی که در این داستان درباره‌شان می‌خوانید به شدت مساله‌دار هستند. بعضی‌هایشان قصد کشتن کسی را کرده‌اند و تعدای از آن‌ها حتی موفق به انجامش شده‌اند. عده‌ای از آن‌ها کودکان را به صورت فیزیکی و روحی مورد آزار قرار داده‌اند. خیلی‌هایشان مواد مخدر استفاده کرده و می‌کنند، ولی این مردم را دوست دارم حتی آن‌هایی را که محض خاطر سلامت روح و روانم همکلامشان نمی‌شوم. شخصیت شرور و صددرصد منفی در این داستان نیست فقط گروهی از مردم وامانده پشت‌کو‌ه‌نشین هستند که محض خاطر خودشان و اگر خدا بخواهد به خاطر دل من با همه وجود در جست‌وجوی راهشان هستند.

«هیل‌بیلی، روزگار آمریکایی‌های پشت‌کوه‌نشین» در 296 صفحه، شمارگان یک‌هزار نسخه و بهای 24 هزار تومان از سوی نشر نون منتشر شده است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها