چهارشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۶
اگر در سلامت کامل بودم نویسنده نمی‌شدم

هان کانگ، نویسنده شهیر کره جنوبی و برنده جایزه من بوکر سال 2016 میلادی است. وی در مصاحبه با روزنامه گاردین از زندگی و حرفه‌اش صحبت کرده است. او گفته درد میگرن باعث مغرور نشدنش می‌شود و اگر در سلامت کامل بودم، هیچ‌وقت نویسنده نمی‌شد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا) به نقل از گاردین- هان کانگ، یکی از نویسنده‌های موفق و مشهور کشور کره جنوبی است که در سال 2016 میلادی توانست با رمان «گیاه‌خوار» جایزه من بوکر را کسب کند.

آخرین کتاب این نویسنده کره‌ای «کتاب سفید» خودزندگی‌نامه‌ای است درمورد تجربه از دست دادن نزدیکان. روزنامه گاردین به مناسب انتشار کتاب جدید این نویسنده مصاحبه‌ای انجام داده است که در زیر می‌‌خوانید:

- در کتاب جدیدتان داستان زندگی خواهرتان را روایت می‌کنید که دو ساعت پس از تولدش از دنیا رفت. چه چیزی باعث شد این موضوع را انتخاب کردید؟
در اصل من نمی‌‌خواستم درباره خواهرم بنویسم. می‌دانید او از من بزرگتر بود. من بزرگ می‌شدم ولی پدر و مادرم نمی‌توانستند غم از دست دادن خواهرم را فراموش کنند. وقتی داشتم «گیاه‌خوار» را می‌نوشتم همیشه جمله «لطفاً نمیر» در ذهنم بود.  این جمله در تمام سلول‌های من رخنه کرده بود و می‌دانستم که مادرم  این جمله را پیش از تولد من بارها تکرار کرده است.

- در این کتاب چگونگی بزرگ شدن خود به جای خواهرتان را می‌نویسید. مرگ خواهرتان چه تاثیری در دوران کودکی‌ شما گذاشته بود؟
این موضوع تنها به از دست دادن خواهرم مربوط نیست. خودم نیز از سوی پدر و مادرم زیر ذره‌بین بودم. آنها همیشه می‌گفتند که سال‌ها انتظار ما را کشیدند، ولی خب نمی‌توانستند غم خواهرم را فراموش کنند. زندگی من به نوعی ترکیبی از غم و شادی بود.

- در کتاب نوشته‌اید که اگر دو فرزند اول مادرتان نمی‌مردند، شما و برادرتان هرگز به دنیا نمی‌آمدید. این یعنی چه؟
 مادرم هنگام بارداری من خیلی مریض بود، طوری که داروهای زیادی مصرف می‌کرد. به خاطر همین خطر سقط وجود داشت. ولی تصمیم مادرم برای تولد من جدی‌تر شده بود و هرجوری بود می‌‌خواست من متولد شوم. به نظر من هرچند دنیا زودگذر و فانی است ولی ورود من به این دنیا شانسی بود.

- در صفحات ابتدایی کتاب گفته‌اید که می‌خواستید مراحل نوشتن این کتاب به گونه‌ای جدید و دگرگون باشد. اینطور شد؟
بله، مراحل نوشتن این کتاب چیزی شبیه یک آیین مذهبی روزانه بود؛ شبیه یک عبادت و دعا. وقتی داشتم این کتاب را می‌نوشتم، حسی در من زنده می‌شد که من را به خودم نزدیک و نزدیک‌تر می‌کرد؛ به آن قسمت از جسمم که نابود نمی‌شود و هیچ درد و رنجی حس نمی‌کند.

- ظاهراً از زمان کودکی با میگرن دست و پنجه نرم می‌کنید. این بیماری چه تاثیری در کارتان دارد؟
این بیماری همیشه به خاطرم می‌آورد که من انسان هستم. وقتی درد میگرن شروع می‌شود، مجبورم دست از کار بکشم. ولی این درد همیشه باعث می‌شود مغرور نشوم و واقع‌بین باشم که قرار است روزی از دنیا بروم. شاید اگر در سلامت کامل بودم نویسنده نمی‌شدم.

- در جایی گفته‌اید از 14 سالگی می‌دانستید که قرار است روزی نویسنده شوید. چطور این قضیه را می‌دانستید؟
همیشه وقتی کتاب می‌خواندم، می‌دانستم که تمام نویسندگان در جستجوی جواب سوالاتی هستند که هیچ وقت پاسخش را نیافته‌اند.اما با این وجود به نوشتن ادامه می‌دهند. خب، من نیز فکر کردم چرا من نتوانم نویسنده شوم.

- پدر شما نیز یک رمان‌نویس است. آیا این قضیه تاثیری در کار شما داشته است؟
همیشه در خانه ما هر جایی را که نگاه می‌کردید پر از کتاب بود. در اصل من با کتاب‌ها بزرگ شدم و این چیز مهمی است.

- از نظر شما بهترین کتاب‌های کودک کدام‌اند ؟
من همیشه به کارهای نویسندگان کودک کره‌ای علاقه داشته‌ام. از ترجمه‌های موفق نیز «برادران شیردل» نوشته آسترید لیندگرن را خیلی دوست دارم.

- کدام نویسنده بیشترین تاثیر را در سبک نوشتن شما داشته است؟
در میان نویسندگان کره‌ای داستان‌های کوتاه لیم چول هوو را می‌پسندم. در میان خارجی‌ها داستایوفسکی را دوست دارم.

- از میان چهره‌های ادبی زنده یا مرده، دوست دارید کدامیک را ملاقات کنید؟
 ⁣آرزوی ملاقات هیچ نویسنده‌ای را ندارم. ملاقات کتاب‌هایشان کافی است. نویسندگان همیشه بهترین احساسات‌شان را درون کتاب‌هایشان می‌ریزند و کافیست کتاب‌هایشان را بخوانی.

- جایزه من بوکر چه تاثیری در شغل نویسندگی شما گذاشته است؟
این جایزه باعث شده مخاطبان بیشتری پیدا کنم. ولی هنوز نیز دوست دارم در خلوت خودم ماه‌ها وقت بگذرانم، چون برای یک نویسنده تمرکز حیاتی است. شلوغی برای هیچ نویسنده‌ای خوب نیست. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها