چینوآ آچهبه، نویسنده و شاعر نیجریهایتباری است که به او القاب مختلفی چون «پدر ادبیات سیاه»، «پدر ادبیات مدرن آفریقا» و «بنیانگذار ادبیات آفریقایی در زبان انگلیسی» داده اند. او در سال 2013 میلادی در گذشت اما شاهکارهای وی که به بسیاری از زبان ها دنیا از جمله فارسی برگردانده شده، او را جاودان کرده است. ایندیپندنت در گزارسی به بررسی جایگاه این نویسنده در ادبیات مدرن پرداخته که شما را به خواندن آن دعوت می کنیم.
در بحبوحه جنبش پسااستعماری، که در آن کشورهای آفریقایی سعی داشتند از زیر دههها سلطه خارجی بیرون آمده و استقلال سیاسی کسب کنند، آچهبه با نوشته هایش صدای نسلی از آفریقاییها شد که اجتنابی از نگریستن از دریچه تفکر اروپایی نداشتند.بخشی از این کار شامل روایت داستانهای مشخصا آفریقایی از منظر شخصیتهای بومی بود تا به ساخت ادبیاتی مستقل از ادبیات اروپا کمک کند.
آچهبه با دهها رمان، کتاب شعر و مقالاتی که نوشت باعث شد بسیاری او را «پدر ادبیات مدرن آفریقا» بدانند. او در ۲۱ مارس ۲۰۱۳ در ۸۲ سالگی از دنیا رفت؛ پس از آنکه جوایز بسیاری ازجمله «جایزه بینالمللی منبوکر» را به خود اختصاص داد.
آثار او به مخالفت با آثار ادبی اروپا برخواست، که نقش یک مکان را به آفریقا میدادند و مردمانش را بازیگرانی ناچیز در امور مهم کاراکترهای غربی میدانستند. او جوزف کونراد رماننویس را یک نژادپرست تمامعیار میدانست و کتاب «قلب تاریکی» کونراد را که در آن یک جهانگرد اروپایی به آفریقای تهدیدآمیز و پرخطر میرود، کتابی کاملا تاسفبار می خواند.
برخلاف آثار اروپایی که به آفریقاییها تنها نقشی جزئی یا یکبعدی میدادند، آچهبه رمانهایی نوشت که در آنها نیجریهایها، دارای شخصیتهای پیچیده و بانفوذی بودند.
کتاب شناختهشده او، «همهچیز فرو میپاشد» هنوز یکی از کتب تحصیلی مهم دانشآموزان آفریقایی است. این رمان آداب و رسوم پیچیده مردم ایگبو، یکی از گروههای چندقومیتی در نیجریه با فرهنگ و زبان متمایز، را توصیف میکند. «همهچیز فرو میپاشد»، داستان اونکو، رهبر مغرور روستا و دنیای او را توصیف میکند که از منظر یک رهبر مستعمراتی تازه کار نوشته شده و پاراگراف پایانی آن مثل استعارهای فراموشنشدنی عمل میکند: «او حالا بعد از کلی فکر، عنوان کتاب را انتخاب کرده بود: آرامش قبایل بدوی نیجر.»
نظر شما