دبيرستاني كه محمد حقوقي هم در آن حضور داشت و ضيايي از حقوقي بهعنوان نخستين آموزگارش در حوزه شعر ياد ميكند. بهاينترتيب بعد از مدتي پاي ضيايي به «جنگ اصفهان» باز ميشود و با چهرههاي مطرح داستاننويسي و شعر آن زمان «جنگ اصفهان» آشنا ميشود. سالها بعد از اين و در ابتداي دهه هفتاد ضيايي شعرهايي منتشر كرد كه به شعرهاي اشيا مشهور شد. در ابتداي گزينه اشعار ضيايي متني با عنوان «از زبان شاعر» آمده و ضيايي در آن درباره شعرهاي اشيا نوشته: «نيمه آبان ١٣٧١ در خانهاي در محله آبخشكان اصفهان شعرهاي اشيا شروع شد. من هيچ تصوري نداشتم كه دارم درباره اشيا شعر ميگويم، فقط احساس ميكردم كه پس از سالها سكوت و دوري از شعر، وارد فضاي ناشناختهاي شدهام.» در اين فضا بود كه دفتر شعر «حركت ناگهاني اشيا» در فروردين ١٣٧٣ به چاپ رسيد. در شعر «آدمها و اشيا» از اين مجموعه ميخوانيم: «بعضي وقتها آدمها و اشيا نيازمند سكوتاند/ در شتاب روزانهشان/ اندكي ساييده و پير ميشوند/ سكوتي براي صندليها عصرها آسمان/ و سراسر پاييز و درختان/ كه كلاغها آسودهشان نميگذارند/ ميچرخند و روي صندليها مينشينند.»
در كتاب «گزينه اشعار»، متني ديگر هم آمده كه در آن ضيايي درباره حضور اشيا در شعرهايش نوشته است. اين متن كه «جابهجا شدن اشيا در زندگي من حادثهاي است» نام دارد، درواقع بيانكننده تلقي ضيايي از شعر اشيا است. او در ابتدا درباره حضور اشيا در شعر فارسي نوشته: «حضور اشيا در شعر قديم فراوان به چشم ميخورد، چه رسد به شعر نو.
در شعر بزرگ خاندان ما نيما يوشيج از عناصر طبيعي و اشياي مصرفي بسيار نام برده شده و همينطور تا قبل و بعد از ظهور شعر اشيا. چرا به اين نوع شعر گفتند شعر اشيا، پيش از اين اگر شاعري ميگفت صندلي، اما از شخص نشسته بر صندلي حرف ميزد. پس صندلي بهانهاي بود تا از شخص نشسته حرفي زده شود و... بنابراين، در شعر من، فقط خود صندلي با فيزيك و خاطراتش حضور مييابد. درواقع اشيا در شعر پارسي براي نخستينبار از پسزمينه به پيشزمينه آمدند.»
ضيايي در بخشي ديگر از اين متن نوشته: «شعر اشيا ميكوشد كلمه را به شيء نزديك كند، يعني به مصداق بيروني و عيني آن.
اختيار كلمه به عنوان شيء يك رفتار شاعرانه است. در شعر اشيا ميدان دادن به تخيل، احساس، طنين و... تهي كردن شيء است كه به نظر من تداوم آن سبب دوري و گسست شعر از زندگي است؛ فقدان اين پيوند، دوري از جزءنگري و رويكردي كلينگر است. همانگونه كه انسان در نخستين برخورد با دنياي بيروني با يك كليت روبهرو ميشود، حتي در نگاه و برخورد با يك شيء تماميت آن به صورت كليتي يكپارچه در ذهن و نگاه جاي ميگيرد، شعر اشيا نيز ناشي از چنين حالتي است.»
منبع: روزنامه شرق
نظر شما