یادداشت مشاور فرهنگی بنیاد موقوفات افشار به مناسبت هفته کتاب
ذکر این خاطرهها «افشار ستایی» نیست/ یادی از انسانیت زندهیاد افشار
حمیدرضا افسری، مشاور فرهنگی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یزدی به مناسبت هفته کتاب خاطرهای را از ایرج افشار نقل کرده است.
آن شخص کسی نبود جز استاد کریم اصفهانیان که بیش از 50 سال با استاد ایرج افشار همکاری و دوستی جدی داشت. چندی است که در هر مجلس فرهنگیای که شرکت میکنم، به مناسبتی یادی از استاد افشار به میان میآید. واپسین آنها همایشی بود که در تالار کتابخانه ملی ایران، در مورخ 23 آبان سال جاری به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی برگزار شد و در آن مجلس از دو تن از پیشکسوتان عرصه کتابداری تقدیر شد.
دکتر محمدحسن رجبی، یکی از این تقدیرشوندگان، در گفتوگویی که با حاضران در جلسه داشت، از دو بزرگمرد در حوزه فهرستنویسی و کتابداری نام برد. یکی آقابزرگ تهرانی و دیگری ایرج افشار. سپس ضمن ستودن آنها، اشاره و تأکید کرد که تکاپوی خستگیناپذیر این دو استاد را میبایست سرلوحه و الگو قرار داد. مجلس پایان یافت، اما نمیدانم توصیه آقای دکتر چقدر مفید و مؤثر افتاد؟! کارنامه درخشان استاد ایرج افشار بر کسی پوشیده نیست، اما انسانیت استاد ایرج افشار حقیقتاً موضوع دیگری است. گاه آدمی در عرصههای پژوهشی و فرهنگی به بیاخلاقیهایی برمیخورد که به شگفت میآید و در میماند!
اکنون خاطرهای دیگر از انسانیت استاد افشار به یادم آمد که مناسب و ضروری دیدم که آن را نیز منتشر کنم. البته غرض از ذکر این خاطرهها «افشار ستایی» نیست، بلکه بیدارکردن و به خودآوردن وجدانها است! کلام را مختصر میکنم، استاد فقید کریم اصفهانیان نقل میکرد: روزی جوانی هجده نوزده ساله به دفتر مجله آینده آمد و پژوهشی را که انجام داده بود، به آقای افشار نشان داد. آقای افشار قریب به نیم ساعت روی مقاله متمرکز شد و از ابتدا تا انتهای مقاله را به دقت و وسواس تمام خواند. سپس آن را ستود و به آن جوان گفت که چه مدت وقت روی آن گذاشتهای؟ آن محقق جوان پاسخ داد که این چند صفحه پژوهش حدود شش ماه وقت برده است. سپس آقای افشار به ایشان گفت که ما آن را چاپ میکنیم! وقتی آن جوان رفت، آقای افشار نگاهی به نگاه بهت زده من انداخت و گفت: اصفهانیان ما باید دست این جوانان را بگیریم!»
نظر شما